داستان زندگی پیامبر (ص)
نویسنده:
نجاح الطائی
درباره:
محمد رسول الله (ص)
امتیاز دهید
نویسندۀ این کتاب شیخ دکتر نجاح الطائی در سال 1376ه . ق در عراق به دنیا آمد تحصیلات دانشگاهی را در همان جا به پایان رسانید. سپس به قم آمد و در درس علمای بزرگ به تحصیل علوم دینی پرداخت. ایشان دارای 45 تالیف در معارف اسلامی هستند.
کتاب داستان زندگی پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) ( نام دیگر این کتاب پیامبر کشی است ) تحقیق و پژوهشی است بی طرفانه برای عاشقان حقیقت و جویندگان واقعیت . در این کتاب محقق میکوشد تا به تاریخ ترور و سوء قصدهایی که به جان شریف و مقدس رسول الله ( صلی الله علیه و آله ) انجام گرفته از لابه لای اسناد و کتب معتبر شیعه و سنی بپردازد و از راز سر به مهر شهادت این یگانه گوهر تابناک بشریت پرده بردارد .
حق نشر آزاد ( اهدایی نویسنده )
بیشتر
کتاب داستان زندگی پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) ( نام دیگر این کتاب پیامبر کشی است ) تحقیق و پژوهشی است بی طرفانه برای عاشقان حقیقت و جویندگان واقعیت . در این کتاب محقق میکوشد تا به تاریخ ترور و سوء قصدهایی که به جان شریف و مقدس رسول الله ( صلی الله علیه و آله ) انجام گرفته از لابه لای اسناد و کتب معتبر شیعه و سنی بپردازد و از راز سر به مهر شهادت این یگانه گوهر تابناک بشریت پرده بردارد .
حق نشر آزاد ( اهدایی نویسنده )
آپلود شده توسط:
babedel
1392/02/30
دیدگاههای کتاب الکترونیکی داستان زندگی پیامبر (ص)
شما بهتر است همان کتاب ادبیات بی ربطی را بخوانید و از داستانهای آن لذت ببرید
کسانی هستند که برایشان این مسائل اهمیت دارد و دارند دوستانه با هم بحث می کنند
پس پابرهنه برای ابراز وجود داخل بحث ها نشوید لطفا
:-):-)
شیعه معتقد است پیامبر اسلام دارای علم غیب بوده و از تمامی وقایع قبل و بعد و . . . خبر داشته اند
در علام الغیوب بودن خداوند نیز که شکی نیست و شیعه و سنی هر دو به این امر معترفند
حالا با وجود این علم غیب پیامبر اسلام کسانی را اطراف خودش جمع می کند و دخترانش را به کسانی می دهد و از کسانی دختر می گیرد
که همین اشخاص باعث شهادت پیامبر و کشته شدن دختر ایشان و از همه مهمتر : انحراف اسلام از مسیر اصلی خودش می شوند
در حقیقت نعوذ بالله شخص پیامبر اولین مسئول در تمامی این قضایا هستند
این دیدگاه عقلی
اما از دیدگاه حدیثی باید بگویم وقتی حضرات بهودی می آمدند و به جای جعل سند خود راوی را جعل می کردند ( یعنی راوی تراشی می
کردند یعنی شخصی که
اصلا وجود خارجی نداشته را ساخته و یک حدیث به او بسته اند و مجموع این حدیث ها شده است پایه اعتقاد دوستان ما
به جای اینکه به سراغ قرآن بروند دین خودشان را از احادیث جعلی می گیرند
و نامش را می گذارند فهم قرآن از طریق اهل بیت . . .
این است بدبختی ما که با اینکه به قول آن دوست عزیزمان مسائلی مسخره است ولی تا همین مسائل مسخره حل نشود اوضاع همین است که هست . . .
قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از آنکه بانگ آید روزی
کای بی خبران راه نه آن است و نه این
---------------------------------------------------------
فقط می خوام بگم که به جای اینکه رو به روی هم وایسیم ، میتونیم کنار هم باشیم.
من شخصا چیز زادی از دین نمیدونم که بتونم به خودم اجازه بدم راجع بهش اظهار نظر کنم.
ولی اقلا فکر میکنم میتونم واسه همه مکتبهایی که هدفشون یه چیزه مشترکه احترام قائل بشم.
در ضمن من سنیم.
فکر می کنه این احححححادیث نعوذ به الله ، امر واجب الوجودٍ [/quote]
آخه خب ... مگه چیه؟!
احادیث از قول کسانی نقل میشه که ادعا می کنیم که معصومن، پس حرفشون هم سنده و به قول شما امر واجب الوجودٍ
و مثل همه بحث های متعصبانه آخرش هم به سکوت بی نتیجه و سنگینی
ختم می شه که هر دو طرف توش خودشونو محق می دونن
وتازه کسی که اصرار داره علمی حرف بزنه آخرش قاطی می کنه و تیکه می ندازه :))
البته هر انسان بزرگی تاثیری از خودش توی تاریخ می گذاره
تاثیر این یکی هم تعصبه
البته قبول دارم بحث درباره تاریخ روشنگر راه آینده است ولی
باید دید آخه راجع به چییییییییییی داریم بحث می کنیم
اصلا چه فرقی داره که چه جوری به رحمت خدا رفته؟
مهم اینه که ببینیم چه تاثیرات ژژژژژژژژژرفی بر بشریت گذاشته!
آنچنان راجع به سندیت تاریخی احادیث حرف می زنید که هرکی ندونه
فکر می کنه این احححححادیث نعوذ به الله ، امر واجب الوجودٍ :))
http://upload.tehran98.com/img1/axqsu5j2fpk2arfglet.jpg
این دو لینک رو باز کنید که نظر محقق کتاب "بحار الانوار" مرجع عظام ؛ آیة الله العظمی محمد آصف محسنی است که ایشان می گوید به خاطر محبت اهل بیت دلیل نمی شود که در موردشان مبالغه کنیم ( مشرعة بحار الانوار ج2 ص 11) و در ص 12 (اسکن اول) می فرمایند حدیث «ما منا الا مسموم او مقتول» بی اعتبار است . سند معتبری ندارد و در ص : 13 (اسکن دوم) می فرمایند به غیر از امیر المومنین و حسن و حسین و امام کاظم ؛ الباقی ائمه کشته شدن یا مسموم شدنشان همراه با دلیل نیست... و در مورد امام رضا نیز مسموم شدنشان مشکوک است و...
اما در مورد اینکه گفتید ؛ شهادت فقط به کشته شدن یا مسموم شدن نیست و ... درست اما محتوای روایت سخن از کشته شدن یا مسموم شدن دارد نه طریق دیگری.
اما در مورد اینکه گفتید فتح خیبر سال 7 بوده و پیامبر سال 11 از دنیا رفته و بعد دنبال پرتقال فروش می گشتید!
من که از همان اول همین رو میگفتم ؛ پیامبر سال 7 مسموم شد بعد طبق روایاتی که شما نقل کردید ، پیامبر بر اثر همان سم ، چهار سال بعد از دنیا رفتند!!! به این می گویند جُک!
اما قصه هایی که در مورد عائشه و حفصه و ... نقل کردید ، متن عربی روایات رو بیارید تا ببینیم که چی به چیه .... کپی کردن اون هم ترجمه فارسی مطلبی اون هم از شخص نا موثقی چون نجاح طائی ... حداقل برای من که کافی نیست و البته روش تحقیق ژورنالیک هم خلاف شیوه شماست.
و دلایلم رو هم از نظر علم خودم که می تونستم در اینجا به شما بگم تا متوجه بشین گفتم
برخی دلایل هم به حدی پیچیده است که درک همگان نمی رسد پس چیزی رو نمی گم که متوجه نشین جناب[/quote]
ممنون لطف می کنید
:-):-)
و دلایلم رو هم از نظر علم خودم که می تونستم در اینجا به شما بگم تا متوجه بشین گفتم
برخی دلایل هم به حدی پیچیده است که درک همگان نمی رسد پس چیزی رو نمی گم که متوجه نشین جناب