درآمدی بر خداشناسی فلسفی
نویسنده:
محسن جوادی
امتیاز دهید
فهرست مطالب
انسان و خدا
راه هاى خداشناسى
ارزش براهین اثبات وجود خدا
جاى گاه برهان وجوب و امکان در مجموعه براهین
تقسیم بندى براهین وجود خدا در فرهنگ مسیحى و ...
انسان و خدا
راه هاى خداشناسى
ارزش براهین اثبات وجود خدا
جاى گاه برهان وجوب و امکان در مجموعه براهین
تقسیم بندى براهین وجود خدا در فرهنگ مسیحى و ...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی درآمدی بر خداشناسی فلسفی
کامنت های شما،محتوای زیبایی دارند و من از خوندنشون لذت میبرم
اما...جملات شما گاهی بهم ریخته و کلماتتون در هم هستند و گاهی از علائم نگارشی استفاده نمیکنید
که این درک نوشته های شما رو سخت میکنه،مخصوصا نوشته های فلسفی و منطقی که برای فهمیدن
خط دوم،حتما باید خط اول رو کامل فهمیده باشیم :D
و من با برهان ابن سینا کمی مشکل دارم،چون چیزی رو اثبات نکرده،فقط فرض کرده...
دسته بندی کرده،که قطعا میشه موجودات رو به طُرُق دیگه ای هم تقسیم بندی کرد
امثال شماها -بودا-مهرپویا-سی تی ار-یکتا--به جز تمسخر و استهزا باورهای دیگران کار دیگه ای بلد نیستید...
اینقدر پوچ سخن میگویید که فقط باید برایتان اظهار تاسف کرد.
[edit=sagaro]1392/06/11[/edit]
موجودات به سه دسته تقسیم میشوند ممکن الوجود ممتنع الوجود و واجب الوجود
این تقسیم عام وخاص مطلق است و موجودی خارج ازین سه دسته وجود ندارد
و همه اشیائ اجازه موجود شدن ندارند مگر انکه به ضرورت وایجاب برسند .برخی از حقایق را با نوعی حس درونی و حضوری وبدون واسطه میتوان رسید بله همه انسانها با برهان وجوب وامکان وحدوث وقدم جهان به قادرمطلق نرسیده اند نمونه بارز کانت .
هم میهن گرامی
جمله ی "همه ی اشیاء اجازه ی موجود شدن ندارند مگر آنکه به ضرورت و ایجاب برسند" به نظر شما تناقضی در خودش ندارد؟صحبت کردن از "اشیاء" در حالی که هنوز موجود نشدند؟...[/quote]
..............................
بله درست میگوید .معذرت میخواهم اصلاح میکنم همه چیزهایی که بخواهند پا به عرصه ی ظهور و حضور بگذارند نیازمند ایجاب اند.
الان شما بدون هیچ ازمایش و چیزی نتیجه زیر را در نظر میگیری
- ازلی هست بدون اینکه محتاج باشه-چیزی که معلوله بی شک ازلیه-چیزی که ازل نباشه معلوله
خوف اینها رو بدون مشاهده بدون حرف پی به این بی نهایت ها بردی
اگه فقط خدا ازلی باشه و هیچ مخلوقی ازلی نیست یعنی یه زمانی خدایی بوده ولی مخلوقی نداشته قبول داری؟ قبول داری یا نه من جیگرم هاهاه
یعنی ان موقع خدا خالقی نداشته صفت خالقیت نداشته در حالیکه قرار بود که خدا اجزایی نداشته باشد و صفاتش عین ذاتش باشد
پس اگه خدا از ازل بوده است مخلوق هم از ازل بوده است این را فلاسفه اسلامی میگویند میبینی که معلول و وابسته ازلی هم میشه
ساده ترین راه رسیدن به خدا ؛ پراید بود که متاسفانه گران شد .
:x
جواب ایشون
1: چطور میتواند ماده ازلی باشد ولی خدا نتواند؟ من نمیگم ماده میتواند ازلی باشد ولی شما باید توضیح دهی خدا چطور ازلی ست و هنوز نشون ندادی که ازلی که در مورد ازلی بودنش بحث کنیم
2: منظور من از اصالت ذاتی این است که از ذره های دیگه تشکیل نشده است نه اینکه وجودش به چیزی محتاج باشد
3- قانون علیت با مهبانگ اعتبار پیدا میکند و فقط در دنیای کلاسیک اعتبار دارد
4: ماده از کجا تشکیل شده است ماده از بعد از مهبانگ به وجود امده است و قوانین هم رندمیه این رو در نظر بگیر نه ثابت که خدا بگه هوی جاذبه بیا هوی ممل تو بیا زر کجموعه بشو
5:ممکنه چیزی برای انسان غیر عقلانی باشد و به برهان خدای ذره ها و مغلطه نادانی پیش گرفتی چطور ممکنه واقعیت باشه؟؟؟ خوب خوب کوانتوم یه واقعیتی است که با عقل انسان جور در نمیاد
6: شما برای اثبات حرفای خود که مربوط عقلانیت که مربوط به این دنیای مادی است دلیلی نداری؟ خوب میدونی خدا هم جز این عقلانیت درون مادی ماست ما چون راهی برای اون دنیا نداریم و تجربیه نه چیز دیگه و چون دلیل نداریم و اثبات میشه توهم
7:پس چیزی به نام اصالت ذات بی معنی است و اصولا به دنیا امدن جهان از هیچ بی معنیه در حالی که وجود داره؟؟کلا ماده بی معنی میشه؟؟؟
اوه لالا خیر ماده مربوط به اصلت ذات نیست و این حرفای فلسفی نیست ماده وجود داره همین
الان یه چیز در مورد اصالت ذات میگم تموم راستی اون سوالات تکراری چند تا خواستی جوواب بدم دوباره...
ابن سینا با کمال خودشیفتگی تصور می کرد که توانسته است برهانی بیاورد که به معنای واقعی کلمه «صدیقین» است و اشیاء و مخلوقات را واسطه برای اثبات خدا قرار نداده است.
خلاصه ی این «برهان» چنین است که می گوید اشیاء یا واجب الوجودند یا ممکن الوجود و شق سومی نداریم..............
.................................
ابن سینا خود درمورد برهان صدیقین میگوید: دقت کن وببین که چگونه ما دراثبات وجود ذات حق ویگانگی اش ومبرا بودنش از نقص ها نیازمند چیزی جزتامل درحقیقت وجود نیستیم .هیچ لزومی ندارد که مخلوقات وافعال ذات باری را واسطه قراردهیم هرچند این راه نیز درست است اما این راه که ما رفتیم مطمئن تر وعالی تر است .اگرچه صدرالمتالهین این برهان رااز طریقه صدیقین خارج میداند.برهان خودرابه گونه ای دیگر تقریرکرده واز وجود به واجب رسید که ازهمه ی برهانها استوارتر ومتین تراستو این برهان انی است .
موجودات به سه دسته تقسیم میشوند ممکن الوجود ممتنع الوجود و واجب الوجود
این تقسیم عام وخاص مطلق است و موجودی خارج ازین سه دسته وجود ندارد
و همه اشیائ اجازه موجود شدن ندارند مگر انکه به ضرورت وایجاب برسند .برخی از حقایق را با نوعی حس درونی و حضوری وبدون واسطه میتوان رسید بله همه انسانها با برهان وجوب وامکان وحدوث وقدم جهان به قادرمطلق نرسیده اند نمونه بارز کانت .[/quote]
هم میهن گرامی
جمله ی "همه ی اشیاء اجازه ی موجود شدن ندارند مگر آنکه به ضرورت و ایجاب برسند" به نظر شما تناقضی در خودش ندارد؟صحبت کردن از "اشیاء" در حالی که هنوز موجود نشدند؟...
موجودات به سه دسته تقسیم میشوند ممکن الوجود ممتنع الوجود و واجب الوجود
این تقسیم عام وخاص مطلق است و موجودی خارج ازین سه دسته وجود ندارد
و همه اشیائ اجازه موجود شدن ندارند مگر انکه به ضرورت وایجاب برسند .برخی از حقایق را با نوعی حس درونی و حضوری وبدون واسطه میتوان رسید بله همه انسانها با برهان وجوب وامکان وحدوث وقدم جهان به قادرمطلق نرسیده اند نمونه بارز کانت .
1-در دو قسمت میشه گفت خدا نیست دو مرحله ای است
الف: اگه خدا دخالتی در این جهان وجود داشته باشد نشانه ای دارد خب این نشانه باید به طور علمی نشان داده شود اینکه بگی خدا را حس میکنم پس هست دلیل منطقی نیست چون نمیگی از چه طریقی اون رو حس میکنی به یقین قلبی رسیدی اما نمی تونم درکش کنم و نمیتوانم هیچ نشانی از او بیابم منطقی نیست علم هیچ نشانی از ماوراالطبیعه ندارد انچه میگوید نه میتوان خدا را اثبات و رد کرد این در مورد خدایی هست که در مورد جهان هیچ دخالتی ندارد همه خدایان ادیان یه چیزی شون میشه!!!
و دخالت میکنند
ب:علم نمیتواند خدا را اثبات و رد کند و هیچ نشانی از ائ نیست اما عقل میتواند چنین خدایی را رد کند به همان اندازه که اسب بالدار ادم کوچولو های گالیور سرنده پیتی کاکرو داداش کایکو پلنگ صورتی بابا لنگ دراز باور به خدا هم دور از عقل است علم نمیتواند رد یا اثبات کند ولی عقل که میتواند چون میدونیم هری پاتر ساخته ذهن است و نشانه ای از او نیست باور به چیزی بدون نشانه دور از عقل است
اخیش بالاخره حرف دلمو زدم مدت ها بود این اون ته منخرینم مونده بود با مفی در اومد :دی
2- به مهم ترین قسمت میرسم امیدوارم عمو یادگار تبر به حرفم نزند خدای ادیان کاملا رد پذیر است شما ان را به صورت فرضیه علمی پذیرفته ای صفات تعریف شده خدای ادیان مانند دانای مطلق نمیتواند سوتی علمی در کتابش بدهد یا در طاحی های خود سوتی دهد وقتی در کتب دینی سوتی های علمی دیده شود بر اساس ابطال پذیری یه ردیه کافی ان است که بحث به خدای اسپیونزا میرسد که البته با دید فلسفی میشه ردش کرد
3- فکر کنم چیزی نمانده ج نداده باشم یه جورایی نوبل من هم ج دادم فقط تعریف بیخدایی موند که هر کی خواست توضیح بدم این روزها حالم خوبه و وارد بحث شدن را با چاشنی طنز ادامه میدم البته نترسید سس ان رژیمی است و دنیا برام رنگی شده چون چون در دام ابرو کمون کمر باریک یار عجب چشمی دارد یار یکی ساز و می جور کند :دی
پوزش پر حرفی
من الله توفیق