سه مقاله دیگر
نویسنده:
جلال آل احمد
امتیاز دهید
عناوین مقالات عبارتند از:
ورشکستگی مطبوعات / چند نکته درباره خط و زبان فارسی / بلبشوی کتابهای درسی
از مقدمه کتاب:
سرگذشت اباطیلی که این دفتر را انباشته خود بهترین معرف روزگار صاحبان قلم است. روزگاری بی رنگ و بو. سرگذشتی خالی از حماسه و شور. پر از بطالت و رفع تکلیف. دستها کوتاه و صفی پراکنده. که نه صف است و نه در پراکندگی اش اختلاف دعوایی نهفته. جزایری تک تک و بی رابطه در میان دریایی از بی خبری و یک دستی. و گرچه هر که را خیالی در سر و گیرم که قصدی بحق اما برگردان کار هر کدام در حد ناله ای. یکی از قلم کوه سینایی ساخته و سالهاست به جستجوی قبسی در آن حدود می پلکد. دیگری همرنگ - جماعت شده - چرا که قلم را اسب و علیق پنداشته. دیگری از آن نردبانی ساخته. دیگری یوغ رذالت را برگردن نهاده. دیگری در تبعید بسر می برد. دیگری بدوربین قلم تا سر دماغ را بیشتر نمی بیند. دیگری پائین تنه را صحنه اصلی حوادث روزگار کتبی خود کرده. دیگری قلم را غلاف کرده و شمشیر را از رو بسته و در صف عمله شیطان درآمده. و اما صف جوانان بی اعتنا به این همه پیران و پیشکسوتان در دنیای کوچک خود درجا میزند. همچو محبوسی که صبح تابشب راه میرود - اما مممان در اطاق سه در چهار زندا.ن تا دست کم قدرت رفتار را فراموش نکند. و من راقم که بی دعوی ترین ایشان است از زور پسی ماندگار خانه است. سخن از گلایه نیست که طرف لایق نیست. و «طرف» همانها که این روزگار را ساخته اند. روزگاری که در آن نیازی بصاحب قلم نیست اما بهرصورت صاحب قلم هنوز زنده است و برکناره این رود عفن ناله اش را سر می دهد...
بیشتر
ورشکستگی مطبوعات / چند نکته درباره خط و زبان فارسی / بلبشوی کتابهای درسی
از مقدمه کتاب:
سرگذشت اباطیلی که این دفتر را انباشته خود بهترین معرف روزگار صاحبان قلم است. روزگاری بی رنگ و بو. سرگذشتی خالی از حماسه و شور. پر از بطالت و رفع تکلیف. دستها کوتاه و صفی پراکنده. که نه صف است و نه در پراکندگی اش اختلاف دعوایی نهفته. جزایری تک تک و بی رابطه در میان دریایی از بی خبری و یک دستی. و گرچه هر که را خیالی در سر و گیرم که قصدی بحق اما برگردان کار هر کدام در حد ناله ای. یکی از قلم کوه سینایی ساخته و سالهاست به جستجوی قبسی در آن حدود می پلکد. دیگری همرنگ - جماعت شده - چرا که قلم را اسب و علیق پنداشته. دیگری از آن نردبانی ساخته. دیگری یوغ رذالت را برگردن نهاده. دیگری در تبعید بسر می برد. دیگری بدوربین قلم تا سر دماغ را بیشتر نمی بیند. دیگری پائین تنه را صحنه اصلی حوادث روزگار کتبی خود کرده. دیگری قلم را غلاف کرده و شمشیر را از رو بسته و در صف عمله شیطان درآمده. و اما صف جوانان بی اعتنا به این همه پیران و پیشکسوتان در دنیای کوچک خود درجا میزند. همچو محبوسی که صبح تابشب راه میرود - اما مممان در اطاق سه در چهار زندا.ن تا دست کم قدرت رفتار را فراموش نکند. و من راقم که بی دعوی ترین ایشان است از زور پسی ماندگار خانه است. سخن از گلایه نیست که طرف لایق نیست. و «طرف» همانها که این روزگار را ساخته اند. روزگاری که در آن نیازی بصاحب قلم نیست اما بهرصورت صاحب قلم هنوز زنده است و برکناره این رود عفن ناله اش را سر می دهد...
آپلود شده توسط:
mohammad abedi
1392/06/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سه مقاله دیگر
دوست گرامی مشکل «خواندن آنلاین» و «دریافت» کتاب در حال حاضر برطرف شده.