تلخ و شیرین
نویسنده:
محمدعلی جمال زاده
امتیاز دهید
گرداورنده :علی دهباشی
مقدمه ی محمد علی جمال زاده بر اثر خویش:
تو ز تلخی ، چون که دل ، پُر خون شوی ،
پس ز تلخی ها همه بیرون شوی .
زآن حدیث تلخ ، می گویم تو را ،
تا ز تلخی ها فرو شویم تو را . . .
(مثنوی مولوی)
خوانندگان عزیز !
باز به یاری پروردگار تعدادی از داستان های تازه و کهنه ی خود را به شکل کتابی به اسم «تلخ و شیرین» به هموطنان گرامی تقدیم می دارم...
و امیدوارم با همه ی خامی و عیب ها و نقص هایی که دارد، ساعتی چند کام خوانندگان را شیرین ساخته ، تلخکامی روزگار را از خاطرشان ببرد !
چه تلخ و چه شیرین،هر چه هست شمّه ای از از زندگانی تلخ و شیرین مردم مظلوم و محبوب و دوست داشتنی این سرزمین است،که ما آن را وطن یه به اصطلاح امروز ، میهن خود می خوانیم .
امید است در این قصه ها آنچه مربوط به دوره های گذشته است،ما را به یاد آن روزگار بیندازد،و موجب پیوند تازه ای میان ما و آنها گردد،و رشته ی دلبستگی ما را با آن دوران،از آنچه هست،استوارتر سازد،چه آینده هر چه باشد،باز ریشه اش در گذشته است . . .
و نمی توان منکر شد که احترام به گذشته ها،خصوصا گذشته های خوب و دلپذیر،که می توان آن را تاریخ و ملیت و سنن نام نهاد،و قوام قومیت و سیادت دانست،از شرایط آدمیت و از ارکان مسلّم تمدن واقعی به شما می آید،و انصاف نخواهد بود که ما آن را به چیزی نگیریم و به رایگان از دست بدهیم.
شماره ی دیگری از این قصه ها در شرح و بیان پاره ای از اوضاع و احوال کنونی مملکت ما و مردم ماست،و نمونه ی بسیار ناچیزی از هزاران مصائب و بدبختی هایی که همه گفتنی و نوشتنی است . . .
آشکار است که این داستان ها نیز چون بقلم کسی است،که دست قضا و قدر عمری است که او را از وطن مألوف به دور انداخته،بی عیب و نقص نیست،و نویسنده نیز ابدا چنین ادعایی ندارد، و از فرستادن زیره به کرمان شرمنده است،ولی همینقدر برای رضای خاطر و مباهاتش کافی خواهد بود،که در این دوره ی تحول که بسیاری از مبادی اجتماعی و فکری مملکت ما دستخوش تغییر و انقلاب است،و صدای ضعیف نارسای او نیز،با آواز پر جوش و خروش نویسندگان جوان و پر شور این دوره هم آهنگ باشد، و از این راه دور بگوش هموطنانش برسد.
ژنو ، شهریور 1334،
سید محمدعلی جمال زاده.
بیشتر
مقدمه ی محمد علی جمال زاده بر اثر خویش:
تو ز تلخی ، چون که دل ، پُر خون شوی ،
پس ز تلخی ها همه بیرون شوی .
زآن حدیث تلخ ، می گویم تو را ،
تا ز تلخی ها فرو شویم تو را . . .
(مثنوی مولوی)
خوانندگان عزیز !
باز به یاری پروردگار تعدادی از داستان های تازه و کهنه ی خود را به شکل کتابی به اسم «تلخ و شیرین» به هموطنان گرامی تقدیم می دارم...
و امیدوارم با همه ی خامی و عیب ها و نقص هایی که دارد، ساعتی چند کام خوانندگان را شیرین ساخته ، تلخکامی روزگار را از خاطرشان ببرد !
چه تلخ و چه شیرین،هر چه هست شمّه ای از از زندگانی تلخ و شیرین مردم مظلوم و محبوب و دوست داشتنی این سرزمین است،که ما آن را وطن یه به اصطلاح امروز ، میهن خود می خوانیم .
امید است در این قصه ها آنچه مربوط به دوره های گذشته است،ما را به یاد آن روزگار بیندازد،و موجب پیوند تازه ای میان ما و آنها گردد،و رشته ی دلبستگی ما را با آن دوران،از آنچه هست،استوارتر سازد،چه آینده هر چه باشد،باز ریشه اش در گذشته است . . .
و نمی توان منکر شد که احترام به گذشته ها،خصوصا گذشته های خوب و دلپذیر،که می توان آن را تاریخ و ملیت و سنن نام نهاد،و قوام قومیت و سیادت دانست،از شرایط آدمیت و از ارکان مسلّم تمدن واقعی به شما می آید،و انصاف نخواهد بود که ما آن را به چیزی نگیریم و به رایگان از دست بدهیم.
شماره ی دیگری از این قصه ها در شرح و بیان پاره ای از اوضاع و احوال کنونی مملکت ما و مردم ماست،و نمونه ی بسیار ناچیزی از هزاران مصائب و بدبختی هایی که همه گفتنی و نوشتنی است . . .
آشکار است که این داستان ها نیز چون بقلم کسی است،که دست قضا و قدر عمری است که او را از وطن مألوف به دور انداخته،بی عیب و نقص نیست،و نویسنده نیز ابدا چنین ادعایی ندارد، و از فرستادن زیره به کرمان شرمنده است،ولی همینقدر برای رضای خاطر و مباهاتش کافی خواهد بود،که در این دوره ی تحول که بسیاری از مبادی اجتماعی و فکری مملکت ما دستخوش تغییر و انقلاب است،و صدای ضعیف نارسای او نیز،با آواز پر جوش و خروش نویسندگان جوان و پر شور این دوره هم آهنگ باشد، و از این راه دور بگوش هموطنانش برسد.
ژنو ، شهریور 1334،
سید محمدعلی جمال زاده.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تلخ و شیرین
احترام به گذشته ها , مضمون اغلب داستانهای مجموعه تلخ و شیرین را تشکیل میده. نویسنده که پای صحبت مردم عامی نشسته به این نتیجه می رسد که روستا بهشت برین است و آنچه روشنفکران طی ساعت ها بحث نمی توانند بگویند عوام با یک ضرب المثل می گویند.
روحش شاد8-)
تلخ و شیرین، خواستگاری، صفحه ی 167
متشکرم دوست گرامی ناناتا 8-)
از محمد علی جمالزاده هر چه بگوییم کم است ، پس بسنده میکنم فقط بخواندن آثارش :x:x
روحش شاد و یادش گرامی باد!