رسته‌ها
عسل گس
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 24 رای
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 24 رای
یا زنبوریم بی عسل ، یا عسلی ولی نامطبوع . در هر دوصورت نیش را می زنیم هرچند به بهای جان شیرین !
دفتر چهارم نقل من ، تو ، او ، ما ،شما ، ایشان ...، هدیه ی بهار به کتابناک
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
104
آپلود شده توسط:
sagaro
sagaro
1391/12/25

کتاب‌های مرتبط

از من بدون تو می ترسم
از من بدون تو می ترسم
4.4 امتیاز
از 11 رای
سریان
سریان
4 امتیاز
از 5 رای
و شعر اختراع چشمانت بود
و شعر اختراع چشمانت بود
4.5 امتیاز
از 15 رای
براده‌ها
براده‌ها
4.4 امتیاز
از 14 رای
و من که این سوی گسل‏ام
و من که این سوی گسل‏ام
3.7 امتیاز
از 27 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عسل گس

تعداد دیدگاه‌ها:
55
بسیار زیبا بود فرهاد جان همانند همیشه...
قصه ی انسان
دست های ماهر انسان
خلق میکند ،قصه ی خلق شیدایی
قصه ی چرخ و براده و آهن
قصه ی خاک سرد و خیش و گاوآهن
قصه ی نان خون آلود بابا
قصه ی رقص بردار و پیکر دارا
غصه ی عصمت دریده ی سارا
قصه ی اسب و مرد بارانی
کشتن اسب و اصل ایرانی
دست های ماهر انسان
خلق میکند ،قصه ی خلق شیدایی
قصه ی قلم ها و جوهرها
خون دل،چکیده از گوهرها
قصه ی حرف بوده و نابود
دستهای شکسته و حلق خون آلود
قصه ی گچ . معلم و تخته
بچه ها معلم پیش خدارفته
دست های ماهر انسان
خلق میکند ،قصه ی خلق شیدایی
قصه ی نسل سرخ پرچمدار
قصه ی باد وشمیمی از گلزار
خلق میکند نسلی از طوفان
دفتر ایام پیچیده از طغیان
این یکی پرچم از زمین بردار
وان یکی زخمی از خون صد سردار
خون تازه ای از قالیچه ی بردار
خون تیرباران و شلاق و استثمار
دست برده بر زیر این آوار
برخیز و تفنگ از زمین بردار
گرگ های وحشی خون آلود
نسلشان از زمین بردار
:x:x
:-)
با سلام خدمت دوست گرامی و عزیز فرهاد
خسته نباشید:x
8-)8-)8-)
ورد بهار
بهار منتظر بر آستانه
نشسته پشت در بی هربهانه
ندونم بوی عیده یا که یک سال
شده از عمر شیرین جاودانه
خدایااز تو میخواهم نمایی
اسیران را به آزادی روانه
فقیران را به نانی شادمانه
پرستوی مهاجر آشیانه
یتیمان را نوایی همدلانه
غریبان را هوای خوب خانه
همه گمگشتگان را یک نشانه
یکایک عاشقان را عاشقانه
سیاهی و تباهی دور کن از این زمانه
عطا کن جاهلان را عاقلی روشنگرانه
فرو از آُمان ریز،
رحمت و مهرشبانه
بیفروز شعله ی عشق خودت را
بسوزان کینه ها در این زبانه
عطا کن عدل و آزادی زمین را
سرود و جشن و آواز و ترانه
که همپای بهار نوبرانه
بخندیم با نوای کودکانه
بهاران شادمانه، همدلانه،
عاشقانه _بی بهانه
با این امید که سال و سالهای آینده پر از سلامتی و نشاط باشید و ما همواره از شعرهای خوبیتون لذت ببریم............:x
سپاس از فرهاد عزیز و گرامی.. فرهادجان درود برتو............
که دفتر چهارم خودشون تقدیم کردند به اهالی عزیز و محترم کتابناک .. به امید آن رورز که فرهاد جان تمام آرزوهای خوب و عالیت در زندگیت برآورده بشه که خیلی از این آرزوهات مشخصا و حتما داخل این شعرهای تو که گاها به صورت راز نهفته هستش...:x:x
به امید روزی که این تلنگر ها بیدارمان کند .
عسل گس
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک