رسته‌ها
قلعه حیوانات
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 145 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 145 رای
✔️ شاید بهتر باشد برای کتاب قلعه‌ حیوانات دنبال دلیلی برای نخواندن کتاب بگردیم، تا دلیل برای خواندن؛ زیرا هیچ دلیلی وجود ندارد که آن را نخوانید. این کتاب آن‌قدر مشهور است که در همه‌ی فهرست‌های مشهور کتاب‌خوانی پیشنهاد شده است. این کتاب یکی از شاهکارهای ادبی قرن بیستم است و خواندن آن وسعت دید خواننده را افزایش می‌دهد.
داستان کتاب قلعه‌ی حیوانات درباره‌ی گروهی از حیوانات اهلی مزرعه‌ای است که به امید برقرار کردن آزادی و برابری در برابر صاحب مزرعه شورش می‌کنند. بعد از پیروزی این انقلاب، خوک‌ها که هوش بیشتری نسبت به بقیه حیوانات داشتند، رهبری حیوانات مزرعه‌ را به عهده می‌گیرند و قوانینی را وضع می‌کنند که این قوانین با گذشت زمان دچار تغییر می‌شوند. قیام حیوانات درنهایت تبدیل به دیکتاتوری خوک‌ها می‌شود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
160
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mohammad abedi
mohammad abedi
1392/06/06

کتاب‌های مرتبط

رویایی به وسعت ناخوداگاه
رویایی به وسعت ناخوداگاه
0 امتیاز
از 0 رای
منطق الطیر یا مقامات الطیور
منطق الطیر یا مقامات الطیور
4.8 امتیاز
از 13 رای
منطق الطیر
منطق الطیر
4.5 امتیاز
از 10 رای
منطق الطیر
منطق الطیر
4.6 امتیاز
از 38 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قلعه حیوانات

تعداد دیدگاه‌ها:
30
خیلی کتاب قشنگیه....فوق العاده است!!!! :D
عالی بود [quote='ofogh29']یکی از بهرین کتابایی هست که تو عمرم خوندم[/quote]
منم باهات موافقم خیلی قشنگ بود
[quote='ofogh29']یکی از بهرین کتابایی هست که تو عمرم خوندم[/quote]
آره موافقم.خیلی قشنگه.
یکی از بهرین کتابایی هست که تو عمرم خوندم
ماکس وبر میگوید:انقلاب قبل از آگاهی فاجعه است. و به نظر میرسد تمام مواردی که پس از انقلاب ها اتفاق میافتد از جمله خورده شدن فرزندان انقلاب و یا محقق نشدن شعارها و اهداف انقلاب از همین مسئله است . چرا که ماهیت انقلاب در شرایط بر اندازی و تغییر ساختارهای اجتماعی صورت میگیرد که این شرایط جائی برای آگاهی ندارد در حالی که جهت اصلاح باید به سوی مهندسی تدریجی و جزء به جزء رفت و انقلاباتی که زودتر ترمز شان کشیده میشود و به سوی این مهندسی میروند را میتوان گفت موفقترند.
حقیقت آن است که بانو آرنت روزی نوشت داستان همه ی انقلابات را از روی انقلاب کبیر فرانسه نوشته اند

کاش یه نفر کتاب انقلاب ایشون رو آپ می کرد.
نقل قولی از این بانو:
«انقلابیون انقلاب نمی‌کنند! کسانی انقلابی هستند که می‌دانند قدرت چه زمانی در کوچه و خیابان ریخته و چه وقت می‌توانند آن را جمع کنند.»
انتزاع هانا آرنت از پدیده انقلاب پنج بخش را شامل می‌شود:
1. انقلاب علیه دولتی صورت می‌گیرد که مشروعیت آن به زیر پرسش رفته باشد، زیرا که این دولت حقوق و امکانات شهروندان خود را از آنان گرفته است.
2. جلوی انقلاب را نمی‌توان آنزمانی گرفت که نبرد قدرت در خیابانها تعیین می‌شود، یعنی زمانی که دولت حاکم موجود مشکلات مشروعیتی گسترده دارد و نمی‌تواند و یا نمی‌خواهد خود را نگاه دارد و یا پلیس و ارتش آماده دفاع از دولت نیستند.
3. نه توده‌های مردم و نه انقلابیون حرفه‌ای نمی‌توانند بتنهایی انقلاب را بوجود بیاورند، بلکه انقلاب زمانی روی می‌دهد که انقلابیون لحظه حساس را تشخیص دهند، که در آن هم توده‌های مردم آماده هستند، اقتدار نظام موجود را به چالش بکشند و هم اقتدار نظام موجود از درون پوک و تهی شده است. اگر چنین امری روی دهد، آنگاه انقلاب می‌تواند بطور کلی بدون خشونت به پیش برود.
4. وظیفه بنیادگذاری دولت پس از انقلاب با بوجود آوردن قانون اساسی برای تعیین قدرت حاکم انجام می‌گیرد و نه با چالش با آن قانون اساسی و یا قدرت حاکم. در اینجا آرنت نظریه خود را بر نظریه منتسکیو استوار می‌کند که قدرت را بگونه‌ای مثبت ارزیابی می‌کند و نه مانند مارکس بگونه‌ای منفی.
5. آنچه یک انقلاب را از شورش و یا کودتا متمایز می‌کند، هدف آنست که از عملیات برای رهایی فراتر می‌رود و به "بنیان گذاری آزادی" می‌انجامد. در "بنیان گذاری آزادی" آغاز دوباره در روندهای سیاسی و تاریخی جلوه گری می‌کند که در حالت آرمانی خود به تصویب یک قانون اساسی بوسیله ملت و تثبیت دولت جمهوری می‌انجامد. این آغاز دوباره تفاوت اساسی میان انقلابهای دوران جدید با دگرگونی‌هایی است که در زمان باستان روی می‌دادند و در اینجا مفهوم انقلاب بعنوان پدیدهای ویژه مدرنیته تجلی می‌کند.
اما اینک از دل انقلاب چه در می آید بله از دل انقلاب فرانسه هم تالیران و فوشه ای آمدند که هم در عصر انقلابیون،هم ناپلئون و هم دوره بازگشت بوربون ها حاضر بودند.از دل انقلاب بلشویکی استالین و بریا و سیستم مخوفشان آمد بیرون،راستی از دل جمهوری وایمار و دمکراسی آن دوران هم فوهر آمد بیرون، از دل انقلاب چک ،الکساندر دوبچک،روزگار بوداپست،تیتو.
انقلاب ها مانند هم هستند؟ حقیقت آن است که بانو آرنت روزی نوشت داستان همه ی انقلابات را از روی انقلاب کبیر فرانسه نوشته اند
شما به واقع انقلابی رو سراغ دارین که به اصول اولیه اش وفادار مونده باشه؟

من نه دوست گرامی
اما دوستان انقلابی شدید مدعی وفاداری اند و اصل هم انهایند چون قدرت دارند
آیا انقلاب فی نفسه رویداد خوبی یه؟

انقلاب فرانسه با همه ی دوران ترورش با همه ی گیوتین و خونریزیش،با بازگشت بوربورن ها و لویی ها پس از امپراتوری بناپارتش ،حقی را برای مردم فرانسه و به تبع آن دیگر مردم دنیا ایجاد کرد.باید قیاس کرد قبل و بعد انقلاب ها را و البته آرمان های انقلاب ها را،آیا شوروی با همه فاجعه های مزارع اشتراکی کلخوز و تبعیدی های گولاکی آن پاسترناک،سولژینستین و ساخاروف،ماگادان ها و...آیا همان روسیه مفلوک قبل از اکتبر 1917 بود؟فرازی از کتاب سفر روس جلال است و نالیدن زن پیش خدمت با اصلیت زنجانی و قلمی کردن جلال که چه ها داری در عوض آن. انقلاب آمریکا، انقلاب کوبا با همه ی نقد ها به فیدل اما بهداشت و آموزش آن قابل رقابت با جهان تراز اول است.و چین هم از آن چین گندیده پر از افیون تا قدرتی که جهان مقهور آن است.آیا آزمان در انقلابات سرخ چین و شوروی تنها آزادی های مدنی بود یا توسعه شعاری قوی در آن محسوب می شد؟ انقلاب مشروطه؛درست است برای ما هنوز ابتر است اما به لحاظ ذهنی هیچ قدرتی نتوانست و نمی تواند ما را به صورت - سیرت را نمی گویم- به عصر پیشا مشروطیت ببرد. مجالس بوده اند حتا اگر صوری و این حاصل خون ستارخان ها، اسعد ها،تنکابنی ها و... است ثمره طالبوف ها و آخوند زاده ها،کما آن که 1789 فرانسه را باید در زنج اصحابی دید که سالیان غم اختیار را داشتند. آنچه که شرط است آن است که مردم بدانند هیچ چیز با عجول بودن به دست نمی آید.آرمان های آزادی،برابری - برادری مارسی و پاریس نه در فردای فروریختن باستیل که تا میانه قرن گذشته میلادی طول کشید.انقلاب یک حرکت مستمر است و البته این استمرار با تامل باید قرین باشد.و البته هر انقلابی نباید بوی خون بدهد و خون بر سنگ فرش خیابانی شتک بزند.به گمان من نلسون و مهانداس انقلابی بودند و انقلابشان باید هم ارز انقلابات تاریخی قرون 18-19-20 ارج گذاری شود.
حذف احزاب مختلف و تبدیل به تک حزبی شدن
عمیق ترشدن فاصله بین غنی و فقیر
تلاش در تحکیم پایه های نظامی ( به جای اهتمام در تحکیم و رشد فرهنگ ، هنر و ...)

الان این چیزی که نوشتید شامل تمام انقلاب هاست یا استثناهایی دارد
درست است بالا نوشتید بدون استثنا .... اما کمی فکر کنید .... مطمئنید...
قلعه حیوانات
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک