رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
101 راه برای ذله کردن والدین
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 27 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 27 رای
این کتاب یک رمان در مورد پسر بچه دوازده ساله ای است که به طور مرتب با بدقولی های پدر و مادرش مواجه می شود و بالاخره یک روز تصمیم می گیرد برای مقابله با این بد قولی ها و بی توجهی ها راه حل مناسبی پیدا کند و این راه حل ها منجر به نوشتن کتابی با عنوان 101 را برای ذله کردن پدر و مادرها می شود که نه تنها فروش خوبی می کند ، بلکه او را به هدف مورد نظرش می رساند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
HeadBook
HeadBook
1391/12/01

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی 101 راه برای ذله کردن والدین

تعداد دیدگاه‌ها:
32
من بیشتر از نوع فعالیت شیطونی می کنم بیشتر اوقات هم از نگاهم هیچی معلوم نیست چون یه آتیش پاره ی واقعی م....اما اگه جاش باشه که زبونمون هم به کار میوفته!:D:D:D:D:D:D:D
نشونشم اون برقه چشم خاصه که بعضی افراد معدود توی چهره شون دارن، بعضی افراد، خیلی کم

درسته.چرا راه دور ؟فیلم "خانه سبز" چشمای علی رو یادتونه؟هیچ آزاری نداشت اما چشماش!
این خاطراتی که زیر این کتاب تعریف شد بیشتر نشون دهنده ی بیش فعالی بود تا شیطونی!
خیلییییییییییییییییییییییییی باحاله ترفنداش و مهم تر این که زیاد محدودیت سنی نداره!خییییییییییلی خوب!تووووووووووووووووووووووووووووووووپ!:D
شیطنت به نظره من، تلفیقی از نبوغ و حالات فرده و پشتش غرض و مرضی نیست، برای اذیت و آزار نیست، قابله بیان نیست! باید توی اون خاطره باشی تا شیطنت رو درک کنی، نشونشم اون برقه چشم خاصه که بعضی افراد معدود توی چهره شون دارن، بعضی افراد، خیلی کم
حداقل برای من اینطور تعریف میشه
البته خاطرات هرکسی برای خودش شیرینه، اما اکثر چیزایی که من خوندم اصلا شیطنت نبود، یا حیوان آزاری بود، یا منزجر کننده، یا خیلی لوس
شیطنت فرق میکنه با شرارت و لوسبازی
مثلا پونر گذاشتن رو صندلی کسی، کجاش بامزه اس؟ کجاش جالب و خلاقانه اس؟
یا سوسک گذاشتن تو کفشه کسی... حماقت محض!
تقریبا ده سال پیش من این کتابو از معرفی دوچرخه که ویژه نامه ای برا نوجونوناست و ضمیمه 5 شنبه های روزنامه همشهریه شناختم و تو اولین فرصت خریدمش !
تقریبا تمام دوستام که یه ذره حس شوخ طبعی داشتن خوندنش .حتا من و دوستای راهنماییم که کم وبیش تو تئاتر بودیم نمایش نامه 101 راه ذله کردن معلمام داشتیم می نوشتیم!
کتاب برای نوجونا سرگرم کننده و نشان دهنده دغدغه های آن زمان مثل عشق های خاص آن دوره ،دوستی ها وتلاش برای اثبات استعداد ها و توانایی ها است که گاهی توسط والدینی که تمامی دغدغه زندگیشونو کارشون پر کرده با بی مهری و بی توجهی مواجه می شه و حتی گاهی بچه ها به کلاسایی فرستاده می شن که علاقه ای ندارن !و جرقه های ذله کردن از اینجاهاست که شروع به شلعه کشیدن می کنه!وهمه برای جلب توجهه!
قسمت های کلاس نویسندگی به من که اون زمان و حالا عشق نوشتن داشتم کمک های زیادی کرد و شغل مادر شخصیت اصلی با همه پر مشغله بودنش الهام بخش من در انتخاب شغل آیندم شد!!
باشه دوستان! شما حالا هی بی مزگی کنین! من الان کنکوری هستم و می فهمم چرا اینقدر بی مزگی کردن به ضررم بوده. واقعا آدم را از کسب دانش باز میداره.
من هم یه سری از شاهکارهام رو بنویسم و برم.:D
این 100 هاش رو هم خودتون جایگزین کنید .یه سری چیزها هست که نه فقط والدین بلکه تمام اطرافیانتون رو میشه باهاش ذله کرد.
مث این که تو مدرسه روی صندلی سوزن برعکس کار بذارید.
وقتی اتاقی تاریکه و بزرگترتون میخواد بره توی اون اتاق شما یواشکی بیرید پشت در وایستید و تا وارد میشه چنان جیغ بنفش بکشید و بپرید جلوش.تضمین میدم در جا کپ کنه.
یا نصف شبی بدونی کسی رفته تو آشپزخانه یا گلاب به روتون دستشویی و وقتی می خواد در بیاد شما همون جلوی در بیاستید و پلک هم نزنید.البته کمی دور.و طوری رفتار کنید که انگار یه روح یا جن هستید.اینو دیگه 100 تضمین میدم یا اون طرف کارش به بیمارستان میکشه یا شما:D
یا یواشکی توی شکرپاش نمک بریزید و بر عکس تو جای نمک مخصوص غذا شکر بریزید.و بعد آماده باشید تا از چهره آدمهایی که دارند سر صبح چای شور یا اون غذا شیرین رو میخورند عکس بگیرید.مطمئن باشید حتما جایزه ایی تو جهان به خاطر شکار لحظه بهتون تعلق میگیره;-)
یا توی پوتین آدم هایی که متنفرید ازشون سوسک مرده بندازید و طوری ببریدش تا آخرش که طرف پاش کرد نهمه توش چیه.اینو رو مطمئن باشید تا اون سوسک نپوسه طرف نمیفهمه و شما هر بار که داره با اون راه میره از ته دل کیف میکنید و وقتی دیگه دلتون خنک شد بهش بگید فکر کنم یه چیزی تو پوتین یا چکمه ات هست و دوباره میتونید از دوربینتون استفاده کنید و یه شکار لحظه توپ داشته باشید.:D
یا ساعت ضبط رو تنظیم کنید طوری که وقتی تو خونه نیستید خودش روشن بشه و صداش رو تا آخر بلند کنید و یه آهنگ خفن بذارید و با خیال راحت برید بیرون.کلا این خیلی فاز میده ولی حیف که دیگه نمیشه از اون دوربین استفاده کرد.;-)
یا بادکنک رو پر آب کنید و برید از پنجره پرت کنید روی هر کسی که از اون زیر رد میشه ولی خب این یکی ممکنه دیگه نشه در رفت چون آخر ش گیر می افتی.چون اون عابر عمرا دست از سرتون ور نداره:((:D
ادامه بدم کار به خون و خون ریزی می افته.تازه این که اگر فکر می کنید من این کار ها رو کردم ،حلالتون نمیکنم:D
دوستان شوخی دیگه کافیه . این قضیه کم کم داره لوث میشه و موجب هدر رفتن بی مورد حجم سایت /
101 راه برای ذله کردن والدین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک