عبور از خاتمی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
نویسنده: جمعی از نویسندگان
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی
در مورد بحث تدارکاتچی هم همین مشکل هست.ادعای دموکراسی و "اخلاق" داریم ولی نه دموکراسی می دانیم چیست نه اخلاق.البته منظورم کسانی هستند که دانسته چنین می کنند.از آن هایی هم که ندانسته نقل قول های دیگران را تکرار می کنند از این جهت که بدون تحقیق کافی سخنی را می گویند گله دارم.
این عین جملات آقای خاتمی هست:«عیبی هم ندارد؛ برای مردم مشخص میشود که رییسجمهورشان چه کسی است و چه اختیاراتی دارد. توقع را در همان حد برای آن بدانند و بدانند که در دیدگاه بعضیها، رییسجمهور اولین مقام رسمی کشور بعد از مقام رهبری و مسئول اجرای قانون اساسی که سوگند یاد کرده از اسلام، حقوق و آزادیهای مردم دفاع کند، نیست، بلکه رییس جمهوری که تعبیر و تفسیر جدید می شود، تدارکچی دستگاههای دیگر است.»
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=25592
اگر دقت کنید می گوید "از دیدگاه بعضی ها" نگفته که من می گویم رییس جمهور تنها تدارکات چی هست.جالب اینجاست همین سایتی که لینک دادم هم در تیتر به نحوی این تحریف را انجام داده است.
بله دوست عزیز داستان ادامه داره ولی بحث اینه که سایتی که موضوع رو پیش کشیده دلیل خبرش رو هم گفته که لینکشو گذاشتم خدمتتون بررسی کنید اما در مورد نام آقای روحانی و چطور در اون زمان مدرک گرفتنف بنده نه مشاور ایشونم و نه ازشون خبر دارم.خیلی از سران مملکت هم در زمان مسئولیتشون مدارکشون رو تکمیل کردن.نمیشه که یه مسئول رو از تکمیل کردن مدارکش برحذر داشت.از این چراها زیاد مطرح میشه اما دلیل بر درست بودن شک ما نیستن ضمنا مطمئن باشین اگه ایشون واقعا مدرک نداشته باشین هستند کسایی که خیلی بیشتر از شما هم قدرت دارن و هم علاقه که این موضوع رو روشن کنن.پس منتظر باشین ببینین چی میشه؟؟
اگه شما هم مدرک معنبری(نه حرفای در گوشی و خبرای سایت ها بدون نشون دادن مدرک) به دست آوردین ممنون میشم همین جا اطلاع رسانی کنین تا ما هم متوجه بشیم.ممنون
اون آقا که به اسم حسن فریدون از دانشگاه کالدونیان مدرک گرفته (که درجه اعتبار علمیش پایینتر از دانشگاه اصلی گلاسکوئه) تو دهه 90 میلادی فارغ التحصیل شده
اون موقع آقای روحانی کلی مسئولیت تو نظام داشته چطوری مدرک گرفته؟ چرا با اسم مستعار؟
از این طرف چنان با پشت دست به اخلاقیات و امیدهای آزاد اندیشانه می کوبید و از ماکیاول جانبداری می کنید که باز تصور می شود نکند چرچیل بلندگو را به دست گرفته است !!!!
اتفاقا من هم به اصول ماکیاول معتقدم اما در عرصه ی سیاست خارجی که همه ی قطب های داخلی در اتحاد و همفکری برای براندازی نیروهای خارجی و همچنین تثبیت حاکمیت ملی به کار گرفته شود.
نه اینکه ما بیاییم از هر پست و مقامی که در مناصب داخلی کشور در اختیار داریم در جهت براندازی سلطه ی دیگری استفاده کنیم و مثل قارچ سمی هر دولتمردی تبدیل به یک ماکیاول مستقل با جهان بینی مستقل شود.
این تعریفی که شما از ماکیاول دارید در یک کلام : « ملت بر باد ده است ».
چرا که همه ی عناصر داخلی در جهت چنگ زدن به قدرت اولا اقدام به تشکیل یک باند و مافیا می کنند و در این راه از هیچ حرکتی فروگذار نمیکنند، دوما چنان مردم را با نیروهای بالادستی خود درگیر می کنند که در بهترین حالت حکومت مرکزی با یک جنگ داخلی از بین می رود و شیاطین فاسد قدرت مطلقه را قبضه می کنند و در بذترین حالت ملت را به سمت و سوی یک جنگ خارجی سوق می دهند که تبعاتش چیزی جز تجزیه طلبی و استقلال طلبی هر گوشه از کشور نیست.
من از افرادی که شرایط موجود را به هر قیمتی می پذیرند و میخواهند همین شرایط را با نیروهایی که این وضعیت ایجاب میکند تغییر دهند بیزارم.
شما همان هایی هستید که اگر انتخابات بین دو عنصر اصولگرا بود مدعی می شدید که حق و حقوقتان زیر سوال است. و حال که به قول خودتان یک روزنه ی امید پیدا کرده اید میخواهید از این موهبت الهی که همانا حق مشروع رای دادن است بهره بگیرید. !!!!! خب بروید بگیرید.
»
جدای از بحث انتخابات بله من به شدت از ماکیاولی دفاع می کنم.البته نمی گویم هرچه گفت درست است.در مورد گاندی هم چنین چیزی را نمی گویم. این مساله هیچ ارتباط و هیچ گونه تناقضی با دفاع از حقوق بشر و دموکراسی ندارد.شما که میان این دو تناقض می بینید دو حالت دارد:یا بعد از خواندن کتاب "شهریار" ماکیاولی کتاب "گفتارها" ی او را نخوانده اید.یا اینکه اصلا از ماکیاولی جز نام چیزی نشنیده اید.
اما چیزی که برای من جالب است این که می فرمایید در عرصه ی سیاست خارجی آنچه را که «اصول ماکیاولی» می نامید قبول دارید.حال اگر ذهنیت شما از این «اصول» همین اندازه نادرست باشد دقیقا نتیجه ی این حرف می شود دولتی مثل ایالات متحده آمریکا که در داخل کشوری دموکرات است و در خارج از کشور مرتکب جنایت های فراوان شده است.یا برخی لیبرال های انگلستان و فرانسه ی قرن نوزدهم و نیمه ی اول قرن بیستم که اصول لیبرالیسم را تنها در مورد مردم خودشان قبول داشتند و مردم آفریقا و آسیا از آن قواعد مستثنی بودند.
من هیچ تعریفی از ماکیاول نکردم.من گفتم به گذشته ی افراد کاری ندارم بلکه شخصیت ها در سیاست مهره هستند.آیا این مهره ها هدف من را که می تواند هرچیزی باشد _از دموکراسی تا فاشیسم_ برآورده می کند و به کار من می آید؟پس از او حمایت می کنم.چرا وقتی آدم کشان چنین می کنند من درجا بزنم و برای آرمان خودم که آزادی و حقوق بشر است از همه ی ظرفیت ها استفاده نکنم؟حالا این مهره می تواند هاشمی رفسنجانی باشد.اگر هاشمی می تواند در صف اقتدارگرایان تفرقه بیاندازد و قدرت را از حالت دوقطبی خارج کند گذشته ی سیاه او به من ربطی ندارد.
نگاه اخلاقی به سیاست نتیجه ای در بردارد که بزرگ ترین بی اخلاقی ها با آن برابری نتوان کرد.
حالا داستان از این قراره که سایت iranelectionwatch بر اساس رزومه ای که از آقای روحانی وجود داشته و اونو فارغ التحصیل از دانشگاه "گلاسگو " معرفی کرده یه استعلام از اون دانشگاه میگیره اما متوجه میشه شخصی به نام حسن روحانی از اونجا مدرک نگرفته!!!! و این خبر تولید میشه. البته مقصر اونا نبودن بلکه رزومه کامل نبوده و بعد از این خبر رزومه کامل میشه و اسم دانشگاهی که آقای روحانی از اون فارغ التحصیل شده رو مینویسن که دانشگاه "گلاسگو کالدونیان" هستش و با دانشگاه گلاسگو فرق داره.ضمنا ایشون با نام قبلی خودشون یعنی "حسن فریدون" این مدرک رو گرفتن.
در لینک های زیر متن خبر و داستانش رو میتونین مشاهده کنین:
متن لینک
اینم لینک کتابخونه دانشگاه گلاسگو کالدونیان که پایان نامه آقای روحانی در اون وجود داره
متن لینک
بحث اصلی روشن شدن موضوعه و اینکه حقیقت چیه ولاغیر
من مشکلی با رای ندادن ندارم ولی اینطوری نمیشه،یکی بگه رای میدم یکی بگه نمیدم
ببینید اگه ما بخواهیم از رای ندادن به عنوان یک جنبش احتماعی استفاده کنیم باید حتما یک رهبری قاطع داشته باشیم
زمان قاجار چطور جنبش تنباکو شکل گرفت؟
چون مردم اعتقاد داشتند و با فتوای یک رهبر تونستند عدم استفاده از توتون و تنباکو رو به شکل یک جنبش در بیارن
اعتقاد و اعتماد به یک رهبری قاطع میتونه مردم رو سازماندهی کنه.
اما الان در شرایطی هستیم که هیچکس به هیچکس اعتماد نداره و هرکی بخواد کمی هدایت رو در دست بگیره همه لعن و نفرینش میکنند
همه خود رو از دیگری برتر میبینند
در فضای آنارشیک کنونی رای دادن و رای ندادن هیچ نفاوتی با هم نداره.
دقیقا همین کار را با من کرد.من رفته بودم در ریاست جمهوری رای دهم و نمی خواستم در شورا رای دهم. دو جا را انگشت زدم بدون اینکه به من بگوید یکی از این ها برای شورا است.بعد که دو تعرفه داد گفتم من در شوراها رای نمی دهم.گفت باشه خالی بنداز.الان فکر می کنم ای کاش حالا که مهر زد من اسم یکی دو تا اصلاح طلب می نوشتم و خالی نمی انداختم.
این کارو فکر کنم برای این انجام می دهند که کسانی که می خواهند فقط تو شورا رای بدن ناگزیر تو ریاست جمهوری هم رای داده باشند که بتوانند درصد مشارکت را زیاد کنند.که شما را هم طعمه ی این حیله شان کردند.فقط ای کاش این افراد حداقل روی برگه را مخدوش کنند که نام کس دیگری را ننویسند.
بعد من مدام تکرار می کنم که این ها هرطور شده رای را جمع می کنند و تحریم فایده ای بر درصد مشارکت کننده ها ندارد.
دوست عزیز فسقلی جان من به دلایل شخصی رای ندادم
و یکی از مهمترین دلایلم این بود که مسئول ستاد اخذ رای بدون اجازه و سوال از من(که آیا به هردو انتخابات رای میدهید یا نه) شناسنامه ام را 2مهر زد و من هم در جواب این کار ایشان
انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کردم و رای باطله به صندوق انداختم
و درمورد انتخابات شورا نیز باید بدانید که به دلایل شخصی که هیچ ربطی هم به نظام و سیاست ندارد به شخص مورد نظرم رای دادم