عبور از خاتمی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
نویسنده: جمعی از نویسندگان
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی
تئوری تنها فایده ندارد. راهکار قابل اجرا ارئه دهید.
{این نگاه توریستی تو سیاست معنی نمیده}!!!
اقا ما که نفهمیدیم نگاه «توریستی در سیاست» یعنی چه، اگر کسی فهمید اطلاعی هم به ما بده.
خب که چی؟تا کی میخوایم رفتارامونو برای خوشایند دیگران عوض کنیم؟چه اهمیتی داره که اردنیا و ترکا و حتی فلسطینیا راجع به ما چی فکر میکنن؟این نگاه توریستی تو سیاست معنی نمیده.
یعنی فقط خاتمی و روحانی با رای ملت سر کار اومدن؟!!!!!!!
همین اول بحث باید بگم که این حرفایی که از دوستان زیر کامنت من میبینید تحلیلهای دمدمی و مخصوص سال 92 هست نه این تحلیل ها میتواند شرایط اسفناک 84 رو توجیه کند نه منطقی دلپذیر برای روزهای بحرانی 88 است.
حرفم این است ، حال که مثلا یه چهره ی موجه به نام روحانی به روی کار آمده است و ملت امید به بهتر شدن شرایط دارند و خیال کرده اند که این شخص منجی و قهرمان روزهای سخت آنان است تحلیلشان هم به نسبت همین امیدهای زودگذر و پایان پذیر به زودی زود ته نشین میشود و ما باز به دوران غم و اندوه خود برمیگردیم و همین دوستانی که امروز برای روحانی و خاتمی و رفسنجانی مثلا رفرمیست های انقلاب سینه می درند دوباره برمیگردند به در همین سایت تف و لعنت می فرستند به این جهنمی که دارند درش زندگی میکنند !!!!
انچه که برای شما امید و آرزوست برای ما گل لگد خورده است. 2400 سال تاریخ مدون و سیاسی یک مملکت باشکوه برایتان کافی نیست تا کمی هم درس عبرت بگیرید.
فکر نمیکنید به جای اینکه خفه خون بگیریم و بر طبل تو خالی انسانیت بکوبیم و روزهای عزای ملت رو با رقص و پایکوبی های بیهوده جشن بگیریم کمی هم باید در افکارمان تجدید نظر کنیم؟؟؟؟؟
آنوقت که باید نه میگفتیم نگفتیم! حالا که باید همگی با هم یکصدا به حق جمهوریتی که هنوز اندکی از آن وجود دارد آری بگوییم چرا خاموش بنشینیم!؟؟
جمهوری اسلامی را همین مردم آری گفتند خاتمی را مردم خاتمی کردند و حالا روحانی را همین مردم روحانی کردند
در طول34سال تجربه تاریخی جمهوری اسلامی همواره ثابت شده شخصی که با رای و خواسته مردم بر کرسی قدرت مینشیند توان بوجود آوردنه تغییر را دارد
وسوالی که اینجا مطرح میشود این است که: این تغییر تا چه میزان میتواند در مسیر آرمانهای ملت و بهبودی وضع مردم باشد؟؟
من میگویم که باز هم به خود مردم بستگی دارد چرا که رای روحانی با خواست مردم بوده و مشروئیت خود را مدیون ملت است و ملت نباید حتی یک لحظه روحانی را در اختیار مخالفان ملت بگذارد و باید قدم به قدم از او حمایت کند و او هم این حمایت را حس کند و بتواند از حداکثر اختیارات خود در جهت پیشبرد منافع و خواسته های مردم پیش ببرد
یک نظرسنجی همین چند روز پیش منتشر شد، در مورد منزلت ایران در کشور های عربی که ایران به شکل اسفناکی مورد تنفر بود. خوب چه میشه کرد، وقتی اقایان بانگ میزنند که سیاست باید "تازشی" باشه و «گفتمان مقامت» رو علم کردند. نباید از این بهتر هم انتظار داشت.
طی این چند ماه اخیر هم، همین اقایان میگن اگر تحریم ها برداشته شد، مردم ایران باید عزا بگیرن!!!
هیچکس آقای روحانی را عاری از گناه و اشتباه ندانست و مردم بر تمامیه گفته های شما واقف هستند ولی آنچه که امروز مسلم است بازی سیاسی است که به ناچار تغییر کرده است در ضمن در سیاست چیزی به نام حق و واقعیت وجود ندارد امکان دارد شخصی بر خلاف خواسته قلبی خود و صرفن از روی سیاست حرفی بزند و من و شما از آن حرف بعد از سالیان سال بر علیه او استفاده کنیم اگر به این صورت بنگریم که همه ما مسئله دار هستیم ما باید فراجناحی و فرا گذشته ای عمل کنیم بهترین استراتژیک آن است که دوست و دشمن خود را در جهت آرمانهای خودت دعوت و هدایت کنی بی آنکه تفکر یا گروهی در این میان به دست شما حذف شوند ساختارهای هیچ حکومتی یک شبه تغییر نمیکند اگر هم یک شبه تغییر کند خرابیهای وسیعی به دنبال خواهد داشت تفکر شما دقیقا مشابه تفکر مجاهدین خلق است که در طول 50سال بر آنند که دیگری را رد و حذف کنند این تفکر(اصتلاح سیاسیشو نمیدونم) نوعی از تفکر رادیکالی است که سر منشاء بوجود آورنده خودی و غیر خودی شناخته شده
آرمانگرایی و ایدآلگرایی بسیار خوب و مهم است اما اینکه چگونه به آن باید رسید مهمتر از خود آرمانگرایی و ایدآلگراییست که مطمعن باشید با شیوه تفکر رادیکالی شما هرگز یک مملکت نمیتواند به این اهداف دست پیدا کند
سلام دوست عزیز
من در کامنتى زیر این کتاب تحقیقى از یک پژوهش کده ى معروف در امریکا رو نوشتم که میگفت،از ١٠٧ مورد تحریم انتخابات در طول تاریخ،هیچ کدام موفق نبودن و تنها باعث قدرت گرفتن نظام حاکم شده بود، میتونید به من بگین چه چیزى باعث شده که شما فکر کنین که اگر انتخابات رو تحریم میکردین موفق مى شدید؟
پرشین جان،لطفا یک نمونه تحریم انتخابات براى من در طول تاریخ مثال بزن که موفق باشه که حداقل ما بگیم اره شما اون ها رو الگو قرار دادین و این کارها رو میکنین
به فرض تمام این کسایى که به روحانى راى دادن انتخابات را تحریم میکردن،اون موقع چه دست اوردى داشت؟جز این که جلیلى و یا قالى باف رایس جمهو میشدن و مملکت رو داغون تر از الان میکردن چیز دیگه اى داشت؟شما فکر میکنى مثلا با تحریم انتخابات به نظام تنفر خود را منتقل خواهید کرد،در حالى که اونها همین الان هم از این تنفر اگاه هستن،اگه ما هم مثل شما ها بى خیالى طى میکردیم و به اسم تحریم انتخابات در خانه هاى خود مى ماندیم همون وحدتى که الان در جامعه حس میشه و همین اندک شعار سیاسیى که شما مدعى هستید بخاطر اون ها راى نمى دهید مثل ازادى موسوى داده نمیشد،یکم باید واقع بینانه تر نگاه کرد،بله همه ى ما از این وضع ناراحت و ناراضى هستیم ولى این دلیل نمیشه که نتونیم درست تصمیم بگیریم و با هر چى که اسم و رسم انقلاب اسلامى داره مخالفت کورکورانه کنیم،بهتره ما براى بهبود و اصلاح همین انقلاب تلاش کنیم نه این که دنبال انقلابى نو باشیم