رسته‌ها
عبور از خاتمی
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 110 رای
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 110 رای
نویسنده: جمعی از نویسندگان

این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
148
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/01/15

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی

تعداد دیدگاه‌ها:
1557
دوستان عزیز . . . حس ششم من به من می گوید آقای ه - رد صلاحیت شده اند !
به بهانه سن بالا
و در حقیقت به علت : اقبال بالای ایشان در نظر سنجی های اولیه . . . .
ولی یک نکته مهم !‌
با آمار رای دهندگان که به شدت پایین می آید چه می کنید ؟ !‌ !‌ !

در وهله اول این یک بازی سیاسی ست تا بفهمند جامعه با این شایعه چه برخوردی میکنه؟! اگر ببینند در جامعه در مقابل این شایعه واکنشی اتفاق نیافتاد احتمال انجام این کار بالا میره. البته با شرایطی که جامعه داره و امیدی که به آقای _ه_ بستن رد صلاحیت ایشون به معنای خودکشیه نظام هستش!!
در مجموع احتمال رد صلاحیت ایشون کمه و حتی اگه ر صلاحیت بشن در ادامه تایید خواهند شد.
تعجب میکنم که هنوز کسایی در ایران هستند که به علم آمار امید دارند،اگر 20 درصد کل مردم هم شرکت کنند (و یا90 درصد)و مثلن به پسته رای بدهند 70 درصد اعلام شده (اگر هم 90درصد رای بدهند تفاوتی نمیکنه)و برنده هم به جای پسته تخمه چینی ازآب درمیاد چون روشن شده که تخمه چینی برای سلامتی و بقا سودش بیشتره،داستان شرکت کم رنگ هم بانمایش ازدحام های بی اساس و ساختگی با هر روشی به خوبی و خوشی تموم میشه
دوستان عزیز . . . حس ششم من به من می گوید آقای ه - رد صلاحیت شده اند !
به بهانه سن بالا
و در حقیقت به علت : اقبال بالای ایشان در نظر سنجی های اولیه . . . .
ولی یک نکته مهم !‌
با آمار رای دهندگان که به شدت پایین می آید چه می کنید ؟ !‌ !‌ !
[quote='hgh_h986']فسقلی گرامی...در کل تحلیل شما درست است...اما...اینجا یک امای بزرگ هست! فرض کنیم تمام آن 49 میلیون نفر به پای صندوق بیایند و هاشمی با 63% انتخاب شود...در این صورت در بهترین حالت ما به دوران سازندگی! برمیگردیم...آیا امید بستن به اصلاحات از طریق کسی که خود بزرگترین پاکسازیهای دگراندیشان را انجام میداد عاقلانه است؟[/quote]
البته یک امای بزرگ دیگر هم اینجا هست
شاید رای دادن به ه - ر باعث شود برگردیم 1/1/1
ولی عدم شرکت در انتخابات و رای آوردن x باعث می شود برگردید به 0/0/0
2.
انتخابات امسال محل تقابل 4دسته است:اصلاح طلبان، اصول گرایان سنتی ، اصول گرایان حامی دولت ، اصول گرایان بنیادگرا
آقای _ه_ در این دوره هم در میان اصلاح طلبان وجهه دارند و هم در میان اصولگرایان معتدل.در اینکه عامل بسیاری از این نابسامانی ها خود آقای _ه_ ست شکی نیست!!!!! اما اگر واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم و آقای _ه_را نامزد اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل بنامیم متوجه میشویم در انتخابات روبرو تنها گزینه ای که میتواند سایر رقبا را کنار بزند ایشان می باشند.ایشان به دلیل سابقه ای که دارند دارای ارتباطات گسترده در نظام هستند و به قولی تنها کسی که در میان این کاندیداها وجود دارد و توان اداره کشور را دارد ایشان است.مخالفان ایشان هم زیادند اما توانایی حرکتی ایشان بسیار بیشتر از سایر گزینه های موجود میباشد که به دنبال تغییر هستند. در طرف مقابل نیز اصولگرایان سنتی و بنیادگرا احتمالا اجماع خواهند کرد و در شق سوم دولتی ها هستند.عدم حمایت از آقای _ه_ به منزله پیروزی یکی از دو گروه اصولگرایان سنتی +بنیادگرا یا دولتی میباشد که در شرایط اقتصادی سیاسی امروز گزینه های این گروه فقط ما را به ورطه ی نابودی میکشانند. کاندیداهای اصولگرای سنتی و بنیاد گرا به شخصه از خود چیزی ندارند و یک سری آدم گوش به فرمانند.گزینه دولت هم که اعلام کرده راه احمدی نژاد را ادامه خواهد داد!(سقوط آزاد به ته دره!!)
ناگریزترین راه آقای _ه_ است و از بد روزگار امروز باید از او حمایت کنیم چرا که در این سه انتخاب پیشرو کمترین ضرر در انتخاب ایشان است و 2 گروه دیگر باعث سقوط آزاد میشوند.
نتیجه اینکه انتخاب _ه_ دلیل بر تایید ایشان نیست بلکه ممانعت از انتخاب بدتر از ایشان است. باید به این نکته نیز اشاره کرد که اوضاع کنونی ایران مانند یکبیمار رو به مرگه و تنها کسی که میتونه اونو از مرگ نجات بده(نه درمان کنه و سرحالش کنه،فقط از مرگ نجاتش بده) ایشون هستند.
باز هم به همه ی کسانی که میدن رای نمیدن چون دموکراسی نیست میگم که شاید این کار شما حق باشه اما در شرایط فعلی شاید اوضاعی رو بوجود بیاره که دیگه کشوری نباشه که بخواییم توش دموکراسی ببینیم یا دیکتاتوری!!
چرا شما فکر میکنید که شرکت نکردن در انتخابات " نه گفتن به بد " و " آری گفتن به بدتر " است ؟
میشود این بد و بدتر را برایمان بیشتر بشکافی ؟

خدمت این دوست عزیز هم عرض کردم که سلیقه ی سیاسی میتونه این بد و بدتر رو مشخص کنه.چه بسا خوب از نظر من بد در نظر یکی دیگه باشه.پس به سلیقه ی سیاسی ربط داره اما جدای از اینها این موضوع به سادگی قابل درکه.مثال میزنم:
فرضا در انتخابات 10 نفرشرکت میکنند.4 نفر به بدتر رای میدن،3 نفر به بد و 4 نفر هم ممتنع هستند .در این شرایط بدتر پیروز انتخاباته اما اگر آن 4 نفر ممتنع به گزینه ی بد رای میدادند،گزینه ی بد پیروز انتخابات میشد.نتیجه اینکه شرکت نکردن در انتخابات میتوانند به مثابه رای دادن به گزینه برتر باشه چون یک نتیجه حاصل میشه و اون هم پیروزی کاندید بدتر هست.
1.
در پاسخ به دوستانی که سوال پرسیده اند مواردی را ذکر میکنم.البته به دلیل شرایط سایت و اینکه امکان ایجاد مشکل برای سایت و جود داره موضوع را خلاصه وار میشکافم و سعی میکنم زیاد وارد ریز مسایل نشم.جواب بعضی دوستان رو به پروفایلشون فرستادم اما چون شاید این سوالات برای دیگران هم پیش اومده باشه اینجا هم ذکر می کنم:
اینجا یک امای بزرگ هست!
فرض کنیم تمام آن 49 میلیون نفر به پای صندوق بیایند و هاشمی با 63% انتخاب شود...در این صورت در بهترین حالت ما به دوران سازندگی! برمیگردیم...آیا امید بستن به اصلاحات از طریق کسی که خود بزرگترین پاکسازیهای دگراندیشان را انجام میداد عاقلانه است؟

دوست عزیز اولین کار این است که واقع بین باشیم و افکار ایده آلیستی یا نزدیک به ایده آلیستی را از خود دور کنیم.البته ایده آلیست بودن بد نیست اما در زندگی روزمره کاربرد زیادی ندارد و گاهی مسیر رسیدن به ایده آل از واقع بینی میگذرد.اولین موضوع این است که کشور هیچ گاه به شرایط دوران سازندگی برنمیگردد.آن برهه از زمان گذشته و به تاریخ پیوسته.شرایط دنیای امروز با آن زمان تفاوت فاحشی دارد.امروز دنیای مجازی باعث شده که اوضاع بسیار بسیار بیشتر از گذشته برای حکام سخت گیر وخیم شود.نمونه اش را خودتان میتوانید در جای جای دنیا و حتی کشورمان ببینید.فشار گسترده گذشته به دلیل عدم دسترسی مردم به اطلاعات آزاد بود اما امروزاین اطلاعات به دست مردم میرسد(هرچند بسیار سخت) پس مطمئن باشید شرایط مانند آن زمان نخواهد شد.آقای _ه_ هم از اون دست سیاستمدارانه زیرکه و کلا در اکثر موارد کاری نمیکنه که به ضرر خودش باشه!!تاریخ زندگی ایشون هم نشون میده که خودش رو با فضای موجود سازگار میکنه و کلا آدمی نیست که برای یک عمر با یکجور تفکر زندگی کنه!!اما این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که انتظار تغییر گسترده نیز نباید داشت و در واقع ما اصلا نباید _ه_ را منجی برای درست کردن اوضاع بدونیم بلکه ایشون میتونه سوپاپ اطمینانی برای ممانعت از فشارهای بیشتر باشه.واقع بینانه ترین حالت این است که ابتدا این قطار بی ترمز که رو به نیستی میره را متوقف کرد.در این قطار همه با هم سوار هستیم و اگر به دره سقوط کند مطمئنا تر و خشک با هم میسوزند.این موضوع را نیز باید بدانیم که انتظار اصلاحات گسترده در زمان کاندیدای بد دور از واقع بینی ست.هدف ما باید این باشد که کشور را از این ورطه نجات دهیم. مهمترین کار نجات کشور است. ما با گروهی روبرو هستیم که برای کشورشان اهمیتی قائل نیستند و آنقدر خودخواه و مغرور هستند که اشتباهاتشان را قبول نمیکنند و هم چنان احساس میکنند بهترین افراد روی زمین اند!!! اگر این گونه افراد را به حال خود رها کرد فردا روزی دیگر کشوری نمیماند که بخواهد دموکرات باشد و یا دیکتاتوری!!
همان طور که گفتم ایران برای آنها مهم نیست اما برای ما مهم است و باید این کشور باقی بماند تا شاید روزی دموکراسی واقعی و عدالت حقیقی را به چشم ببیند.
در مورد دوران سازندگی می گفتم، بله دوست عزیز شرایط پیش آمده مانع از برگشت به آن دوران میشود اما چرا در میان تمام گزینه ها باید آقای _ه_ مسئول این تغییر باشد؟؟؟
کلا نظراتتون خیلی شبیه شریعتی ئه؟ یا به نظر من این طور میاد؟!

حرفتون رو قبول دارم اما در کل باید دید آیا این حرف منطقی هست یا نه ؟ حال متاثر از افکار چه شخصیتی باشه نمیتونه دلیل بر تایید یا ردش باشه.
یه دوستی داشتم که قبل از انتخابات قبلی تقریبا همینا رو توی گوش من می خوند. می دونی بعدش تقریبا چی می گفت؟ :
نه می خوام از تاک نشونی بمونه، نه از تاک نشان

متاسفانه ملت ما(از جمله خود من) این خصوصیت رو داریم که زود به دمای جوش میرسیم و خیلی زودتر سرد میشیم! یکی از راه های شکست رقیب اینه که طرفدارانشون رو سرخورده کنیم.این موضوع در اون انتخابات اتفاق افتاد.کلا با این روش ما از نیروی رقیبمون در پیاده نظام خودمون استفاده میکنیم هرچند رقیب واقعا نمیخواد کمک حال ما باشه اما در عمل با این کار به ما در دست یابی به اهدافمون کمک میکنه!!
[quote='محمد بیگ']توازن قدرت!!!قدرت لجام گسیختگی فساد آور است و باید توسط وزنه هایی مهار شود دوران جنگ سرد یکی از بهترین نمونه های توازن قدرت بود ! هیچکدام از طرفین ایده آل نبودند اما یکدیگر را خنثی می کردند و این مسلما به نفع جهان سومی و عدم تعهد بود . در حالی که بعد از فروپاشی شوروی قدرت آمریکا به شدت افزایش یافت و اقدامات استعماری زیادی در دوران بوش انجام شد و از بین رفتن جنگ سرد جهان را تا آستانه تک قطبی شدن پیش برد که البته بحران اقتصادی کمی جلویش را گرفت.اصرار من بر رای دادن به ه.ر از برای توازن قدرت است و همچنین این موضوع که در این انتخابات اصلاح طلبان از ه.ر حمایت کرده اند و اگر ه.ر رای نیاورد یعنی اینکه مردم اقبالی به اصلاحات ندارند علی رقم تاکید صریح رهبرشان خاتمی! و این یعنی خدافظی با اصلاحات و رادیکال شدن فضا و سرانجام در بهترین وجه چیزی مثل سال 57 ! یادان باشد با رای به ه.ر برای سیستم هزینه تراشی می کنید ! اما با رای ندادن مثل این است که به جلیلی رای داده باشید مهری بدون کوچکترین اصطکاک با قدرت! چون کسانی هستند که دستور می گیرند و رای میدهند! کسانی که رای دادن را واجب شرعی میدانند! به قول آیت الله جنتی!!!!!!!!!!!!:اگر رئیس جمهور ایده آل می خواهید بگید از آسمان برایتان بیاورند!!!!!در پایان یادآوری این نکته بد نیست که: میزان مشارکت در انتخابات مجلس نهم 65% بود این در حالی بود که که حتی اصلاح طلبان هم انتخابات را تحریم کرده اند!در این 34 سال تحریمها هم کوچکترین تغییری در زندگی مردم ایجاد نکرده است ! فقط به من بگویید کدام تحیم موثر بوده است و چه دستاورد عملی داشته است تا من هم مثل شما رای ندهم!!!من تعجب میکنم کسانی که صبح تا شب از ضرورت اصلاح و تاکید بر بهتر بودن آن از انقلاب می کنند هنوز نمیدانند برای اصلاح باید بسیار واقع بین بود و در زمین حکومت بازی کرد. ذات اصلاح و مهندسی اجتماعی نوعی سازش است با حکومت کنونی!به نظر می رسد مردم ایران همچنان روحیه انقلابی خود را حفظ کرده اند و به جای مهار قدرت روی مهار فرد یا افراد و به جای محدود کردن قدرت روی تعویض سردمداران قدرت تاکید دارند. کسانی که گذشته ه. ر را پیش می کشند باید توجه داشته باشند اوضاع مثل گذشته نیست آن روزگار ه.ر نامزد و رئیس جناح راست بود در مقابل م.ح.م جناح چپ! اما امروز ه.ر یگانه گزینه جناح اصلاح طلب است ! باشد که سیاست را خوب بیاموزیم....[/quote]
درود بر شرفت . . . دوستان عزیز بهتر از این نمی شد گفت . . . نظر به اهمیت موضوع از دوستان خواهش می کنم این متن را دوباره و دوباره بخوانند . . .
آقای خاتمی نیز دقیقا همین تفکر را دارند . . .
[quote='محمد بیگ']توازن قدرت!!!
قدرت لجام گسیختگی فساد آور است و باید توسط وزنه هایی مهار شود دوران جنگ سرد یکی از بهترین نمونه های توازن قدرت بود ! هیچکدام از طرفین ایده آل نبودند اما یکدیگر را خنثی می کردند و این مسلما به نفع جهان سومی و عدم تعهد بود . در حالی که بعد از فروپاشی شوروی قدرت آمریکا به شدت افزایش یافت و اقدامات استعماری زیادی در دوران بوش انجام شد و از بین رفتن جنگ سرد جهان را تا آستانه تک قطبی شدن پیش برد که البته بحران اقتصادی کمی جلویش را گرفت.
اصرار من بر رای دادن به ه.ر از برای توازن قدرت است و همچنین این موضوع که در این انتخابات اصلاح طلبان از ه.ر حمایت کرده اند و اگر ه.ر رای نیاورد یعنی اینکه مردم اقبالی به اصلاحات ندارند علی رقم تاکید صریح رهبرشان خاتمی! و این یعنی خدافظی با اصلاحات و رادیکال شدن فضا و سرانجام در بهترین وجه چیزی مثل سال 57 ! یادان باشد با رای به ه.ر برای سیستم هزینه تراشی می کنید ! اما با رای ندادن مثل این است که به جلیلی رای داده باشید مهری بدون کوچکترین اصطکاک با قدرت! چون کسانی هستند که دستور می گیرند و رای میدهند! کسانی که رای دادن را واجب شرعی میدانند!
به قول آیت الله جنتی!!!!!!!!!!!!:اگر رئیس جمهور ایده آل می خواهید بگید از آسمان برایتان بیاورند!!!!!
در پایان یادآوری این نکته بد نیست که: میزان مشارکت در انتخابات مجلس نهم 65% بود این در حالی بود که که حتی اصلاح طلبان هم انتخابات را تحریم کرده اند!
در این 34 سال تحریمها هم کوچکترین تغییری در زندگی مردم ایجاد نکرده است ! فقط به من بگویید کدام تحیم موثر بوده است و چه دستاورد عملی داشته است تا من هم مثل شما رای ندهم!!!
من تعجب میکنم کسانی که صبح تا شب از ضرورت اصلاح و تاکید بر بهتر بودن آن از انقلاب می کنند هنوز نمیدانند برای اصلاح باید بسیار واقع بین بود و در زمین حکومت بازی کرد. ذات اصلاح و مهندسی اجتماعی نوعی سازش است با حکومت کنونی!به نظر می رسد مردم ایران همچنان روحیه انقلابی خود را حفظ کرده اند و به جای مهار قدرت روی مهار فرد یا افراد و به جای محدود کردن قدرت روی تعویض سردمداران قدرت تاکید دارند.
کسانی که گذشته ه. ر را پیش می کشند باید توجه داشته باشند اوضاع مثل گذشته نیست آن روزگار ه.ر نامزد و رئیس جناح راست بود در مقابل م.ح.م جناح چپ! اما امروز ه.ر یگانه گزینه جناح اصلاح طلب است !
باشد که سیاست را خوب بیاموزیم....
[/quote] درست اما فراموش نکنیم که همه قدرتهایی که ذکر نمودید به گفته م. خ تدارکاتچی بیش نبودند و نیستند و مطمعن باشید که بدون درنظر گرفتن منافع اقتدارگرایان هیچکس در انتخابات جایگاهی ندارد چه برسد بر کرسی ریاست جمهوری
خداکنه هرکی انتخاب میشه منو ازین بدبختی نجات بده خیلی سخته تو این وضعیت بادست خالی منتظر یه معجزه ام جهازم جورشه وام ازدواجم که بهش امید داشتم کلا تعطیل کردن. خوش بحال دولتمردا که جیبشون پره به فکر بیچاره هایی مثل من نیستن!
عبور از خاتمی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک