عبور از خاتمی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
نویسنده: جمعی از نویسندگان
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی
دوست عزیزم این صبحت شما به نوعی مغلطه است زیرا سوال را با سوال جواب می دهید
البته من علت را می گویم
زیرا این تدارکاتچی ها که وجهه نظام را شکل می دهند پول خوبی می گیرند درآمد تدارکات چی بودن و به مجلس رفتن در ایران بسیار زیاد است
مثلا در مجلس نماینده طبق قانون اساسی اختیارت زیادی ندارد نزدیک صفر دارد ولی از نظر اقتصاد فردی می تواند کلی کاسبی کند
در مورد ریاست جمهوری هم همین است فردی که به سمت تدارکاتچی منصوب می شود نانش در روغن هست!
فسقلی عزیز موافق نیستم
درواقع شما باور دارید انتخابات بدون رفسنجانی فایده ای ندارد در حالی که من فرق زیادی بین رفسنجانی و جلیلی و ... نمی بینم درواقع خود رفسنجانی با چراغ سبز خامنه ای وارد گود شده است و سخنان وی نیز موجود است (اگر رهبری گفتند بیا می اییم اگر گفتند نیا نمی آیم) من یکی فریب رفسنجانی که همیشه برای منافع شخصی خود وسط طناب را می گیرد نمی خورم
طبق مواردی که قبلا عرض کردم:
به شخصه دلیلی برای شرکت در انتخابات ندارم زیرا طبق قانون اساسی کشوری که در آن زندگی میکنم رئیس جمهور فرمانده هیچ نیروی نظامی نیست طبق قانون اساسی کشور جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور هیچ حقی در سیاست های صدا و سیما ندارد
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی رئیس جمهور هیچ حقی در تعیین سیاست های خارجه کشور ندارد و حتی در مورد موارد داخلی بزرگ نیز حق اظهار نظر نیز ندارد ایشان در مورد موضوعی مثل انرژی هسته ای فردی محق نیستند
رئیس جمهور فقط می تواند استاندار انتخاب کند و کابینه وزرا را شکل دهد که به طور عرفی نقش استاندار در هر استانی با نقش نماینده محترم!! ولی فقیه تداخل پیدا میکند و عملا نقش خاصی ندارد در مورد کابینه نیز به طور عرفی وزیز های اصلی کابینه را رئیس جمهور انتخاب نمیکند مثلا وزیر دفاع و اطلاعات و... در رای اعتماد های کابینه های قبل دیدیم که ابتدا مجلس با خیلی از وزرا مخالفت می کرد و سپس با یک فصل الخطاب نمایندگان یکدل و هم صدا رای اعتماد می دادند طبق قانون اساسی نظام حاکم بر کشورمان شورای نگهبان (که مستقیما توسط رهبری تعیین می شود) حق فیلتر کردن نامزد های انتخاباتی را دارد و بنظر می رسد با رخداد هایی که در دوره خاتمی افتاد این فیلتر بسیار دقیق تر کار می کند.
در کشور ایران حوزه های علمیه و انجمن های اسلامی دانشگاه ها نیروهای نظامی و ..... علنا برای کاندیدهای مقام معظم رهبری تبلیغ می کنند و پول های کلان توزیع می کنند از آنجا که می دانیم ایشان طبق گفته خود فقط یک حق رای دارند همه سرباز خانه ها و کارمندان نیروهای نظامی و کمیته امدادی و شهرداری و.... در قرار گرفتن موقعیت عمل انجام شده به شخصی خاص رای می دهند
از نظر اقتصادی برخی از نیروهای قانونی کشورمان مثل سپاه پاسداران و.... فعالیت های قانونی اقتصادی وسیعی دارند و رئیس جمهور حتی حق سوال کردن از طرح ها و روش های اجرایی آنان ندارد حتی حق ندارد بپرسد اسکله هایی که در جنوب قرار دارند دقیقا چکار انجام می دهند
رای ندادن در انتخابات نتایج زیادی دارد (اگر به شرطی که اکثریت رای ندهند) که تا به حال سابقه نداشته است
زیرا اعتبار نظام کم می شود و مجبور می شود در موارد زیادی کوتاه بیاید تا انقلاب نشود ولی رای دادن در انتخابات باعث پذیرش مستقیم و غیرمستقیم این ظلم ها می شود
نکته اول: ماهیت اغلب جدالها شور و هیجان نسلی است. نسل پسرها می خاهد به هر صورت که شده نسل پدرها را عقب براند یعنی دیدگاه آنها را کهنه و بی اعتبار بداند و جالب است که در ایران می خاهد این حرکت خود را با اتکا به شخصیتی از نسل پدرها انجام دهد. (این هم از تناقضات ما) و نسل پدرها می خاهد فرزندان خود را رهبری کند، یعنی نشان دهد که هنوز قدرت هدایت شور و هیجان جوانان را دارد و البته با اتکا به شخصیت هایی نزدیک به نسل پسرها. (ظاهرن رفتار اینها منطقی تره.)
نکته دوم: منظور من از ان بحش این بود که انتظارات هیجانی و عجییب و غریب از رییس جمهور در ایران داشتن غیر منطقی است. به نظر من کسی که می تواند اندکی فضای باز در ایران بسازد بیشتر باید متکی به شخصیت فردی اش (پرستیژ یا کاریزما)، به این امر دست یابد. (به عبارتی این بار نسل پسرها تا اندازه ای حق دارد!)
ببخشید پس چرا اینقدر سر آن دعواست ؟
نهادهایی که بر اساس قانون اساسی یا تحت تاثیر عرف مذهبی و اجتماعی زیر نظر رییس جمهور نیستند و خارج از دایره شمول اختیارات ایشان قرار دارند عبارتند از:
نیروهای نظامی (ارتش و سپاه پاسداران و سازمان های زیر مجموعه آنها مثل: بسیج و ...)
حوزه های علمیه و نهادهای وابسته به آن (نهاد های مالی، اداری و ...)
حوزه های نهاد نمایندگی مقام رهبری در همه وزارتخانه ها و سازمانها و دانشگاهها و ...
سازمان های خیریه مثل کمیته امداد و بنیادهای خیریه کوچک تر وابسته به مراجع یا شخصیت های دینی
بنیادهایی مانند: بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و پانزده خرداد و ...
سازمان صدا و سیما و نهادهای وابسته به آن
نمایندگی ولی فقیه در مراکز استانها و ائمه جماعات و مراکز و مساجد وابسته به انها
سازمان تبلیغات اسلامی و روحانیون مرتبط با ان
و در نهایت هیاتهای مذهبی و تکایا و افراد فعال در آن
قوه قضائیه و نهادهای آن.
اگر یک حساب سرانگشتی نماییم در می یابیم که بخش عظیمی از جمعیت کشور که مستقیمن زیر نظر این مراکز و نهادها فعالیت می کنند یا تابع انها هستند، و همچنین گردش مالی عظیمی که در این نهادها وجود دارد، نه تنها رسمن زیر نظر ریاست جمهوری نیست و بلکه توقعات گوناگونی نیز از او دارد.
در این شرایط فکر می کنید رییس جمهور در ایران برای تاثیر گذاری بر روند تحول اقتصادی و اجتماعی و ... چه اندازه می تواند موثر واقع شود؟
میبخشید میان حرفتان:-)
سوالی داشتم.اگر پاسخ دهید ممنون میشم:baaa:
مگه امروز قرار نبوده که وزارت کشور نتیجه بررسی صلاحیت ها رو اعلام کنه؟پس چرا از صبح خبری نیست؟
کسی میدونه که دقیقا چه زمانی اعلام میشه؟چه ساعتی؟؟؟:-(
جواب بسیار ساده است در این شرایط حکومت چاره ای جز گذاشتن رفراندوم ندارد و این دقیقا همان نقطه ضعفیست که همه حکومتهای غیر دموکرات از آن بیم دارند و تمامیه بازیهای سیاسی و جو انتخاباتی آبستن بیم تشکیل رفراندوم است چون بر اساس قوانین جمهوریت ها اگر در انتخابات ریاست جمهوری زیر 20درصد(اگه اشتباه نکنم) واجدین شرایط رای دهند نظام موظف به پاسخگویی به ان80درصد و یا تغییر ساختار و رفراندوم است. و مطمعن باشید که هیچ یک از سران نظام راضی به ایجاد رفراندوم و یا تغییر نظام نخواهند بود حتی خاتمی و موسوی و کروبی نیز از جمله کسانیبودند و هستند که با پذیرش تمامیت نظام وارد انتخابات شدند و تجربه34ساله نشان داده است که تاکنون سابقه نداشته که شخصی در نظام خواستار رفراندوم بوده و کرسی اش را از دست نداده باشد.
با عرض پوزش هرچند این سوال را از دوست عزیز دیگری پرسیده اید اما بنده نیز به دلیل اینکه طرفدار شرکت در انتخابات این دوره می باشم پاسخ شما را میدهم(البته این نظر شخصی ست و دوستان دیگر احتمال دارد نظری متفاوت با این داشته باشند)
تفاوت کاملا محسوس هست و در صورت رد صلاحیت ایشان شرکت کردت یا نکردن در انتخابات فرقی نمیکند!!!! موضوع مهم این است که ایشان توانایی اجرایی بالقوه دارند و در میان نامزد ها تنها کسی هستند که اگر بر سر کار آیند توانایی تغییر را دارند.بحث خوب یا بد بودن ایشان نیست بلکه بحث توانایی ایجاد تغییر است. باید واقع بین بود،سایر نامزدها چه روحانی چه شریعتمداری ... اولا در میان مردم رای چندانی ندارند هرچند که آقای خاتمی و هاشمی از ایشان حمایت کنند.بر فرض حتی اگر رای داشته باشند و رییس جمهور شوند توانایی انجام کار ندارند چرا که دست های پشت پرده بسیار قوی تر از ایشان اند. به نظر بنده اگر فرضا شریعتمداری رییس جمهور شود در ظاهر اصلاح طلبان پیروز شده اند اما در هنگام عمل میبینیم که ریاست جمهوری شریعتمداری با ریاست جمهوری ولایتی یا جلیلی تفاوتی ندارد و هیچ تغییری ایجاد نمیشود چرا که همانطور که گفته شد اجازه کار نمی یابد.
با این تفاسیر نظر شخصی بنده این است که در صورت رد صلاحیت ایشان شرکت کردن در انتخابات بی معنی ست واز همین الان باید فاتحه ی کشور (منظور ایران است و نه حکومت چرا که اگر ایران نباشد حکومتی هم نخواهد بود!)را خواند.
بعد هم تایید نمی شود . . .
و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین[/quote]
برای شما که طرفدار شرکت در انتخابات هستید تفاوتی میکنه آیا، اینکه ه. رد صلاحیت بشه؟
آیا بلافاصله نمیگید حالا ه. نشد «روحانی» که هست؟ یا نه، رویه ی دیگری رو در پیش میگیرید؟
فکر میکنید چند وقت پیش مهدی را برای چه با دست خودشان آوردند و در زندان انداختند ؟
چرا چند وقت پیش رهبر ، هاشمی را در کنار خود نشاند و گفت که جایگاه تشخیص مصلحت در نظام بسیار با ارزش و مهم است ؟
بعد از 34 سال هم نمیتوانید دست اینان را بخوانید ؟
بعد هم تایید نمی شود . . .
و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین