عبور از خاتمی

عکس جلد مجله فکاهیون که چندین سال قبل منشر شده و قیمتها رو در سال 2000 پیش بینی کرد ولی در کل اشتباه کرده چون با 13 سال تاخیر اون اتفاقات افتاد:D
http://s4.picofile.com/file/7742871391/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1.jpg

آن شنیدستی که روزی زیرکی با ابلهی
گفت کاین والی شهر ما......
بقیشو نمیگم چون خطرناکه!! لطفاً خودتون این شعر رو پیدا کنید و بخونید.(از دیوان انوری)

hsse gharib نوشت:
بر بساطی که بساطی نیست درون کومه ی تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست..

با اجازه دوستان خوبم
شاعر نیم و شعر ندانم که چه باشد
من مرثیه خوان وطن مرده خویشم

من فقط دوست دارم
که سیاست مداران ما
بهمون دروغ نگند ...
همین .

گفتین جای شعر نیست پس...
درج این نکته هست قابل ذکر
نیستم بنده هیچ روشنفکر
گرچه من چارقل نمی خوانم
شاملو هم به کل نمی خوانم
شعر اهل قبور هم ایضا
بوف بینا و کور هم ایضا
من مجلات زرد می خوانم
من سگ ول نگرد می خوانم
کار کی با براهنی داریم
ما که نسرین ثامنی داریم
خاتمی ماتمی مرا سننه
یا کیارستمی مرا سننه
گاه و بیگاه سینما بد نیست
اندکی حاتمی کیا بد نیست
سینمای یه قل دو قل خوب است
ایرج قادری به کل خوب است
رشته ی من زبیخ و بن الکی است
عشق من سینمای ده نمکی است
...

hsse gharib نوشت:
به نظرتون در جامعه ای که آزادی و دموکراسی دروغ کوچیک حاکمانه جز شعر چه خوشتر آید...

همه برمیگردد به خودمان.
از ماست که بر ماست اگر قبول ندارید بروید زیر کتاب زنان محمد ص ببینید که چگونه مهر تایید بر حکومتهای اسلامی میزنند. خاتمی امد که در حکومت اسلامی اصلاحاتی انجام دهد اما فراموش کرده بود که خود با پذیرفتن اصل حکومت اسلامی موافق بوده چگونه میتوان هم با اصول حکومت اسلامی موافق بود و هم آن را به سلیقه شخصی اصلاح کرد مردم ایران هم (البته همه نه) دقیقا شیوه خاتمی را پیش گرفتند یعنی هم اسلام میخواهند و هم میخواهند که شخصیت و جایگاه غیر اسلامی و آرمانگرایانه از خود نشان دهند در واقع از ایدئولوژی ملزم(به قول مراجع بالاترین ایدئولوژی) میخواهند به آن چیزی ببالند که هیچ جایگاهی در ایدئولوژی پذیرفته شده شان ندارد و با تحریف و توجیه سعی بر آبرو داری از قوانین ایدئولوژی پذیرفته شده شان میکنند میشود اینطور گفت که ما مردم ایران بیشتر از اینکه حکومتها را دور بزنیم خودمان را دور میزنیم و وقتی سرگیجه هم که میگیریم میگوییم باعث و بانیش دشمن بیگانه(فرضی) بوده است.

عزیز وطن نوشت:
بابا چه خبره اینجا شب شعر راه انداختین!!!؟ یعنی دیگه جز شعر گفتن هیچ مطلبی از این کتاب و مسائل مربوط بهش رو ندارین کامنت بذارین!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شعر داروگ؛ نیما.
یکی از سروده های بسیار گیرا و زیبا و با مفهوم نیماست، اگه بتونید با صدای استاد شجریان گوش بدید که چندین صفت خوب دیگه هم می شه بهش اضافه کرد!، در این شعر باران نماد آزادی ست؛ آزادی ای که جز با انقلاب به دست نمیاد، انقلاب هم بیشتر مواقع، شاید هم همیشه، با مرگ و خون همراهه.
نیما زمانی این شعر رو سرود که در روسیه ی سفید، انقلاب شده بود و تقریبا وضع، فلاکت بار بوده و مخالفان به مرگ محکوم بودند با این وجود نیما وضع روسیه را به وضعیت حکومت آن زمان ایران ترجیح می دهد و می گوید: گرچه جز سوگواری روزی نبریم از دگرگونی اوضاع، بگذار باران ببارد...
ببار ای بارون ببار...

عزیز وطن نوشت:
نقل قول از hsse gharib:بر بساطی که بساطی نیست
درون کومه ی تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست.. بابا چه خبره اینجا شب شعر راه انداختین!!!؟ یعنی دیگه جز شعر گفتن هیچ مطلبی از این کتاب و مسائل مربوط بهش رو ندارین کامنت بذارین!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به نظرتون در جامعه ای که آزادی و دموکراسی دروغ کوچیک حاکمانه جز شعر چه خوشتر آید...

امروز دریای شهرمان چنان خسته است که عنکبوت بر موجهایش تار میبندد...

حاجی خط چقدر آرومه .
آرامش قبل از طوفانه

hsse gharib نوشت:
بر بساطی که بساطی نیست
درون کومه ی تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست..

بابا چه خبره اینجا شب شعر راه انداختین!!!؟ یعنی دیگه جز شعر گفتن هیچ مطلبی از این کتاب و مسائل مربوط بهش رو ندارین کامنت بذارین!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟