چگونه بهترین همسر باشم
نویسنده:
محسن کاظمی
امتیاز دهید
زن یکى از زیباترین مظاهر لطف و رحمت الهى است که با خلقتش آسایش و آرامش به عالم هستى اهداء گشته است، و در پى این آرامش و سکونت، مبنا و راهکار راهوار کمال در صحنه وجود نقش بسته است، زن با بهترین نقش و اساسى ترین جایگاه پا در عرصه گیتى نهاد تا متانت و طمئنینه که سرمایه و هستى مردان است را مفهوم بخشیده و مرد را ناخودآگاه تا بسوى بالاترین ارزشها و کمالات همراهى نماید و با این افتخار بهشت را به بهترین بودن خویش زینت داده و افتخار آنرا داشته باشد که به کلمات مباهات آمیز نبى مکرم اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام) آمده تا بفرمایند: بهشت زیر پاى مادران است و قدر و منزلت زن و مادر را از بهشت هم بالاتر ببرند. در کتاب آماده شده به نکاتی و موضوعاتی پرداخته شده که اجرا کردن آنها باعث می شود جزء بهترین همسران برای شوهر خود باشید.
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی چگونه بهترین همسر باشم
میدونم سخته خودم بچه بودم میدونم مامانم چى کشید از دست من
حرف من اینه
شوهر تا ساعت هشت شب بیرون کار میکنه
تو خونه زن میمونه و بچه
زن دوتا انتخاب داره یا اونم بره کار مثل مرد و بچه رو بذاره مهدى جایى یا بمونه تو خونه و از بچه مواظبت کنه ،من میگم شما زنها که زحمت رو میکشین پس یکم حداقل ارزش قائل بشید و این همه این کارایى که میکنید تو خونه رو نزنین تو سر مردا
باور کنین مردا هم نمیرن تفریح خب اونها هم خسته میشن خب اونها هم دل دارن
مهمترین عامل خوشبختى از نظر من بى تجربه تعامله اگه تونستم خودمو راضى کنم کارایى رو انجام بدم که شاید حتى وظیفه ى من نباشه اون وقت میتونم بگم من همسر خوبى بودم وظیفه مرد نیست بره جون بکنه برا خرجى خونه وظیفه زن هم بچه دارى نیست ولى بنا به شرایط جورى شده که معمولا مرد کار میکنه زن بچه دارى شاید هم برعکس باشه با یکم تحمل مخصوصا از سمت زنها همه چى ارومه و همه خوشحالن[/quote]
سلام برادر عزیزم
من میفهمم که چی میگید.راستش من خیلی ها رو دیدم که واقعا قدر شوهرهاشون رو میدونستند و همیشه هم همه چیز رو برای همسراشون مهیا می کردند ولی قبول کنید که مرد ها قدر نمیدونند و با ورودشون به منزل مهری رو که همسر با تمام وجودش بافته از هم جدا می کنند.جدا میگم اینقدر بی تفاوتی و بی احساسی دیده شده که حالا زنها دادشون در آمده.بعد این که برادر من.شما فکر می کنید تربیت فرزند خیلی آسونه.زنی که در منزل نشسته و مشغول تربیت و بزرگ کردنش هست داره یه نسل های آینده رو تربیت می کنه .لزومی نمی بینم که حتما زن باید به سر کار بره.اتفاقا این دقیقا بر عهده مرد هست.چون زنان حوصله و دقتشون برای این امر بیشتره و یه جورهایی باید راحتی و آسایشش فراهم بشه تا بتونه به این مهم دست یابد.
شوهر!!!
والا:D
1)شکل سنتی زنها
2) مادر شوهر
3)مردم
4)عقاید رایج
:-)
ملا جان اگر انسان ها چه مرد و چه زن خودشون رو جای طرف مقابل بذارن خیلی چیزها حل میشه.زنان باید خودشون رو جای همسر بذارن و بفهمند چقدر زحمت می کشند که بر منکرش لعنت.باید جای پدر و برادر ،پسر،............ بذارند ولی کی خودش رو جای زنان میگذاره. (!)
دقیقا الان احساس کردم تو عصر برده داری یه کارگر مزرعم که..... بیخیال کیلر جان،حق با توست،ما زنها یه مشت تنبلیم که تمام غصه هامون به خاطر کار خونست اصلا ما زنها به جز خرحمالی مگه چیز دیگه ای هم سرمون میشه که بخوایم راجع بهش بحث کنیم؟؟ما زنها کلا انسان نیستیم ، احساس نداریم،حق نداریم...... راستی یه سوال.... ما زنها اصلا وجود داریم؟ یا اولین و آخرینمون همون حوا بود؟...... خسته ام حوا،سیبی گاز بزن بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند......[/quote]
منو ببخشین شما درست میگن اصلا کل زنها کوزت
بازم معذرت
میدونم سخته خودم بچه بودم میدونم مامانم چى کشید از دست من:D
حرف من اینه
شوهر تا ساعت هشت شب بیرون کار میکنه
تو خونه زن میمونه و بچه
زن دوتا انتخاب داره یا اونم بره کار مثل مرد و بچه رو بذاره مهدى جایى یا بمونه تو خونه و از بچه مواظبت کنه ،من میگم شما زنها که زحمت رو میکشین پس یکم حداقل ارزش قائل بشید و این همه این کارایى که میکنید تو خونه رو نزنین تو سر مردا
باور کنین مردا هم نمیرن تفریح خب اونها هم خسته میشن خب اونها هم دل دارن
مهمترین عامل خوشبختى از نظر من بى تجربه تعامله اگه تونستم خودمو راضى کنم کارایى رو انجام بدم که شاید حتى وظیفه ى من نباشه اون وقت میتونم بگم من همسر خوبى بودم وظیفه مرد نیست بره جون بکنه برا خرجى خونه وظیفه زن هم بچه دارى نیست ولى بنا به شرایط جورى شده که معمولا مرد کار میکنه زن بچه دارى شاید هم برعکس باشه با یکم تحمل مخصوصا از سمت زنها همه چى ارومه و همه خوشحالن
با توجه به اینکه بنده تنها کسى هستم که اینجا دارم هم بر روى گفته هاى آقایون موافق میزنم و هم خانم ها, پس احتمالا در اینجا بنده نقش فهیم رو دارم!... [/quote]
نخیر، شما تاج سری.
نکتهی اساسی رو دوست عزیزمون اشاره کردند: نبود شناخت!
تردید هم صفا دادند به بحثی که ما(ملا و فهیم) با کل کلیات و جزئیاتش موافقیم!