نبرد من
نویسنده:
آدولف هیتلر
مترجم:
عنایت الله شکیباپور
امتیاز دهید
نبرد من (به آلمانی: Mein Kampf) کتابی، که توسط آدولف هیتلر نوشته شده است، و بیانگر اندیشههای سیاسی هیتلر و نازیسم میباشد. هیتلر در سال ۱۹۲۴ هنگامی که در قلعه لندربرگ زندانی بود بخش اول کتاب را با دیکته کردن جملات به منشی خود رودلف هس این اثر را به وجود آورد. بخش دوم، پایان همان سال پس از آزادی زودهنگام او از زندان نوشته شد.
با قدرت گرفتن ناسیونال سوسیالیستها در آلمان، فروش و توزیع نبرد من نیز رواج گرفت. از اواسط دهه ۱۹۳۰ کتاب هیتلر به خرج دولت به زوجهای تازه ازدواج کرده هدیه میشد، فروش نسخههای دست دوم کتاب ممنوع بود و تدریس آن در مدرسهها به عنوان جزئی از برنامهٔ تبلیغاتی حزب ناسیونال سوسیالیست از همین دوران آغاز شد. از این کتاب تا پایان جنگ دوم جهانی نزدیک به یازده میلیون نسخه انتشار یافت.
نبرد من پس از جنگ جهانی هرگز در آلمان تجدید چاپ نشده. البته دلیل اصلی آن مخالفت وزارت دارایی ایالت بایرن بوده که امتیاز نشر آن را در اختیار دارد و ممنوعیتی در این زمینه وجود ندارد. این کتاب توسط عنایتالله شکیباپور به فارسی ترجمه شده و در ایران به چاپ هجدهم رسیدهاست.
هیتلر این کتاب را در سال ۱۹۲۳ در زندان نوشت. جلد نخست آن، با عنوان تسویه حساب در ۱۸ ژوئیه، ۱۹۲۵ به چاپ رسید؛ جلد دوم آن جنبش ناسیونال سوسیالیسم در ۱۹۲۶ به چاپ رسید. عنوان اصلی انتخابی هیتلر چهار سال و نیم نبرد در برابر دروغ، حماقت و بزدلی بود. ناشر نازی آن مکس آمان، این عنوان را بسیار پیچیده میدانست و تصمیم گرفت آن را به نبرد من کوتاه کند.
سرفصلها
جلد اول: یک تسویه حساب
- فصل اول: دوران کودکی و کانون خانوادگی
- فصل دوم: سالهای تحصیل و تحمل مشقت در وین
- فصل سوم: ملاحظات سیاسی عمومی بر اساس دوره حضور من در وین
- فصل چهارم: در مونیخ
- فصل پنجم: جنگ جهانی
- فصل ششم: تبلیغات جنگ
- فصل هفتم: انقلاب
- فصل هشتم: آغاز فعالیتهای سیاسی من
- فصل نهم: برای چه آلمان شکست خورد
- فصل دهم: حزب کارگر آلمان
- فصل یازدهم: ملل و نژاد
- فصل دوازدهم: اولین طلیعه پیشرفت حزب کارگر ناسیونال سوسیالیست
جلد دوم:جنبش سوسیالیست ملی
- فصل اول: عقاید فلسفی حزب
- فصل دوم: دولت
- فصل سوم: موضوع-دولت و ملت
- فصل چهارم: مفهوم دولت از نظر راسیست
- فصل پنجم: مفهوم فلسفی سازمان دولت
- فصل ششم: اولین مبارزه و اهمیت سخنرانی
- فصل هفتم: مبارزه جدید با جبهه سرخ
- فصل هشتم: نیرومند تا وقتی تنهاست نیرومند میماند
- فصل نهم: حملهها چگونه آغاز میشدند
- فصل دهم: فدرالیسم غیر از ظاهرسازی چیزی نیست
- فصل یازددهم: پروپاکاندو مسأله سازمان
- فصل دوازدهم: مسأله سندیکاها
- فصل سیزدهم: سیاست آلمان و مسأله اتحادهای بعد از جنگ
- فصل چهاردهم: سیاست یا جهت گیری شرقی
- فصل پانزدهم حق دفاع اضطراری
بیشتر
با قدرت گرفتن ناسیونال سوسیالیستها در آلمان، فروش و توزیع نبرد من نیز رواج گرفت. از اواسط دهه ۱۹۳۰ کتاب هیتلر به خرج دولت به زوجهای تازه ازدواج کرده هدیه میشد، فروش نسخههای دست دوم کتاب ممنوع بود و تدریس آن در مدرسهها به عنوان جزئی از برنامهٔ تبلیغاتی حزب ناسیونال سوسیالیست از همین دوران آغاز شد. از این کتاب تا پایان جنگ دوم جهانی نزدیک به یازده میلیون نسخه انتشار یافت.
نبرد من پس از جنگ جهانی هرگز در آلمان تجدید چاپ نشده. البته دلیل اصلی آن مخالفت وزارت دارایی ایالت بایرن بوده که امتیاز نشر آن را در اختیار دارد و ممنوعیتی در این زمینه وجود ندارد. این کتاب توسط عنایتالله شکیباپور به فارسی ترجمه شده و در ایران به چاپ هجدهم رسیدهاست.
هیتلر این کتاب را در سال ۱۹۲۳ در زندان نوشت. جلد نخست آن، با عنوان تسویه حساب در ۱۸ ژوئیه، ۱۹۲۵ به چاپ رسید؛ جلد دوم آن جنبش ناسیونال سوسیالیسم در ۱۹۲۶ به چاپ رسید. عنوان اصلی انتخابی هیتلر چهار سال و نیم نبرد در برابر دروغ، حماقت و بزدلی بود. ناشر نازی آن مکس آمان، این عنوان را بسیار پیچیده میدانست و تصمیم گرفت آن را به نبرد من کوتاه کند.
سرفصلها
جلد اول: یک تسویه حساب
- فصل اول: دوران کودکی و کانون خانوادگی
- فصل دوم: سالهای تحصیل و تحمل مشقت در وین
- فصل سوم: ملاحظات سیاسی عمومی بر اساس دوره حضور من در وین
- فصل چهارم: در مونیخ
- فصل پنجم: جنگ جهانی
- فصل ششم: تبلیغات جنگ
- فصل هفتم: انقلاب
- فصل هشتم: آغاز فعالیتهای سیاسی من
- فصل نهم: برای چه آلمان شکست خورد
- فصل دهم: حزب کارگر آلمان
- فصل یازدهم: ملل و نژاد
- فصل دوازدهم: اولین طلیعه پیشرفت حزب کارگر ناسیونال سوسیالیست
جلد دوم:جنبش سوسیالیست ملی
- فصل اول: عقاید فلسفی حزب
- فصل دوم: دولت
- فصل سوم: موضوع-دولت و ملت
- فصل چهارم: مفهوم دولت از نظر راسیست
- فصل پنجم: مفهوم فلسفی سازمان دولت
- فصل ششم: اولین مبارزه و اهمیت سخنرانی
- فصل هفتم: مبارزه جدید با جبهه سرخ
- فصل هشتم: نیرومند تا وقتی تنهاست نیرومند میماند
- فصل نهم: حملهها چگونه آغاز میشدند
- فصل دهم: فدرالیسم غیر از ظاهرسازی چیزی نیست
- فصل یازددهم: پروپاکاندو مسأله سازمان
- فصل دوازدهم: مسأله سندیکاها
- فصل سیزدهم: سیاست آلمان و مسأله اتحادهای بعد از جنگ
- فصل چهاردهم: سیاست یا جهت گیری شرقی
- فصل پانزدهم حق دفاع اضطراری
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/02/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نبرد من
همونطور که قبلا گفته می شد چرا ژاپنی ها با حمله به پرل هاربر پای آمریکا رو به جنگ باز کردند در حالیکه امروزه اسناد اثبات کردند که از چند وقت پیش کارخانجات اسلحه سازی آمریکا به دستور شخص روزولت بشدت بر تولید تسلیحاتشون افزوده بودند و تجمع دو سوم از کل ناوگان نیروی دریایی آمریکا در پرل هاربر جنگ حمله به ژاپن بوده که ژآپنی ها پیش دستی کردند....
[/quote]
درود بر شما دوست گرامی خوشحالم این قسمت را اضافه کردید ، مجال در این رابطه برای من پیش نیامد
سند به زبان انگلیسی این موضوع نیز موجود است
من دانش نظامی و تحلیل آکادمیک نظامی نخوانده ام پس عمده نظراتم برداشت هایی است که از کتب معتبر در مورد جنگ جهانی دوم دارم خوشحال خواهم شد از اطلاعات شما استفاده کنم به شخصه تلاش میکنم حزبی یا با تعصب نظر ندهم و استدلالی فکر کنم
می دانیم تاریخ را فاتحان می نویسند ولی بعد از 65 سال هنوز اسناد زیادی موجود است
می دانیم ارتش سرخ و هیتلر با هم جنگ را شروع کردند برعکس گفته شما بسیار از جنایات ارتش سرخ سخن به میان می آید و از استالین به خاطر نقص حقوق بشر در جنگ زیاد انتقاد می شود به خاطر همین حتی نام شهر استالینگراد نیز تغییر کرد البته منکر این نمیشوم که چون بعد از حمله نازی ها به شوروی متفقین با شوروی متحد شدند و بعد در زمان قدرت گرفتن کمونیست به دلایل سیاسی کمتر کسی به نفعش بود یا جراتش را داشت که از استالین بد بگوید این موضوع تا حدی زیادی سربسته ماند ولی همگان می دانیم در زمان جنگ سرد و بعد از آن افشاگری های زیادی شده است همچنین همگان میدانیم کشورهای اروپای غربی توسط آلمان آشغال شدند نه شوروی پس طبیعی است که این کشورهای صاحب هنر و سینما و.... از درد های وارد شده به خود فیلم بسازند نه شوروری گرچند در زمان جنگ سرد و بعد از آن به آنها نیز پرداخته شد
کلا هیتلر سرجوخه ای بود که مارشال ها و جنرال های بزرگ آلمان را کنار زده بود و با اشتباهات فاحش وی آلمان شکست خورد
به برخی از این معما ها تا حدی پاسخ داده شده
در محاصره استالینگراد تحلیلگران علت شکست آلمان رو ذکر کردند که برخی از آنها رو شما خودتون ذکر کردید
محاصره نیروهای انگلیسی در بندر دونکرک که 300000 انگلیسی در مقابل تانک های زرهی ارتش آلمان سوار کشتی ها می شود تحلیل گران می گویند چون هیتلر سواد نظامی زیادی نداشت و در اصل یک سرجوخه بود چنین دستوری رو صادر کرد و اجازه شلیک رو نداد و نظر بقیه جنرال های بزرگ نازی رو رد کرد علت اینکار هیتلر دقیق معلوم نیست ولی حدس هایی زده می شود تحلیل گران می گویند قبل از جنگ چون هیتلر به نژاد ژرمن عشق می ورزید و انگلیسی ها نیز ژرمن و از نزدیکترین گروه زبانی و نژادی به آلمان ها هستند هیتلر خواهان اتحاد انگلیس و آلمان بود که چرچیل مرتب درخواست اتحاد را رد می کرد و هیتلر امیدوار بود بعد از این اتفاق انگلیس به آلمان درخواست صلح دهد که باز چرچیل رد کرد
مسلم هست که ایدلوژی نازی و کمونیست شوروی هرگز در یک مسیر مدت زیادی ادامه پیدا نمیکند اما حمله هیتلر در آن زمان بسیار غلط بود زیرا هنوز کار بریتانیا تمام نشده بود و به تصرف آلمان نیامده بود امروزه طبق اسناد خارج شده می دانیم به استالین هشدار حمله آلمان را داده بودند ولی حتی استالین بسیار بسیار از حمله آلمان ها غافل گیر شده بود گرچند در ابتدا در عملیات هایی مانند بارباروسا آلمان پیشرفت شگرفی داشت ولی این موفقیت ها ادامه نیافت
رفتن هس به اسکاتلند هم عجیب هست ولی معمای خیلی خیلی مهمی نیست در هر جنگی فرمانده هایی افکار غیرپیش بینی شده دارند شاید می خواسته مذاکره صلح کند صدا و سیمای آلمان نازی در آن زمان ابتدا منکر قضیه شد و بعد مرتب داستان های مختلف درست می کرد حتی آنان نیز از رفتن هس غافل گیر شده بودند اما کلا بحث مذاکره وی چه بود هنوز مشخص نیست وی بعد از جنگ به حبس ابد محکوم شد
کلا اعمال ژاپن و آلمان بر خلاف عرف دیپلماتیک بود حمله به کشتی های بیطرف تهدید کردن کشورهای مختلف و.... از اعمال این کشور ها بود
کشور آمریکا هیچ علاقه ای به ورود در جنگ نداشت افکار عمومی شدیدا مخالف جنگ بودند آمریکا 33 امین کشور نظامی دنیا بود و حرفی برای گفتن نداشت و روزولت چند بار درخواست چرچیل را برای ورود به جنگ رد کرده بود البته مشخص هست هنگامی که ژاپن در همسایگی آمریکا در حال گرفتن جزیره ها و کشتارهای هولناک در آنجاست آمریکا حس خطر کند و آمریکایی که می بیند دنیا درگیر یک جنگ بزرگ است احتمال ورود به جنگ را بدهد ولی در کل بودجه نظامی زیاد افزایش پیدا نکرد و جنگ افزار زیادی ساخته نشد صرفا چند پایگاه در اطراف برای هشدار و مطلع بودن از حوادث ایجاد شد بعد از حمله ژاپن به پرل هاربر امریکا وارد جنگ شد و افکار عمومی آن دموکراسی موافق جنگ شد و امریکا از 33 امین کشور نظامی دنیا بسیار پیشرفت کرد و همه صنایع در خدمت جنگ شروع به کار کردند
چطور ممکن است سندی هم "پرفروش" و در عین حال "نایاب" باشد![/quote]
توضیح من در رابطه این قسمت واضح نبود ، کتاب مذکور که به فارسی ترجمه شده تنها یک بار چاپ شد(سال 74)
ادامه چاپ و توزیع آن به صورت زیر زمینی وبازار سیاه بوده و در این مدل انتشار جزء پرفروش ها است ، تقاضای زیاد آن هم در بازار زیر زمینی سبب نایاب شدن آن شده است
چیزی که برای من بسیار جالب بود اینه که در بیش از 98درصد کامنتها بوی گفتار حزبی بیشتر به مشام میرسه تا برسی سیاسی.
موضوع هیتلر و اهدافش مدتها پیش در دنیا برای عموم مردم درمیان گذاشته شده و امروزه سیاست دانان به تمامیه جوابهای سوالاتشان در این مورد رسیدند حال ما داریم درمورد معمای حل شده بحث میکنیم و دودوتا چهارتا را به چالش دودوتا پنج تا میکشیم...
جناب مهر پویا ی عزیز:
با کمال احترام باید خدمتتون عرض کنم اطلاعاتتون لااقل در مورد جنگ جهانی دوم اگر ناقص نباشه کامل نیست.
تحلیل تمامی عملیات ها و .. جنگ جهانی هم اکنون در دانشگاه جنگ و دانشگاه عالی دفاع ملی کشور خودمون ایران و در سایر دانشگاه های جهان مورد بررسی قرار میگیرن و تدریس میشن.
در مقطع دکترا در دانشگاه عالی دفاع ملی بحث حمله ارتش آلمان به شوروی و محاصره استالینگراد و.. خودش یک سرفصل کامل درسیه.
وقتی راجع به یک موضوع صحبت می کنیم باید مستدل و بر پایه دلایل و مدارک حرف بزنیم نه بر احساس احساس شخصی که نسبت به یک فرد و یا جناح داریم و یا تنفرمون نسبت بهش.
یک موضوع اساسی رو هم هیچگاه فراموش نکنیم که تاریخ رو فاتحان مینویسند
همین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که شما میفرمایید بهمراه آلمان نازی آغاز گر جنگ بود
در سال 1339 آلمان به تنهایی جنگ رو آغاز نکرد بلکه یگان های ارتش سرخ با هماهنگی آلمان ها از شرق و غرب به لهستان یورش بردند
بعبارتی تا سال 1941 هیتلر و استالین یار گرمابه و گلستان بودند ولی هیچکس از فجایع ارتش سرخ حرفی به زبون نمیاره
به زانو درآمدن یگان های ورماخت آلمان نازی در استالینگراد تنها شاهکار ملت روسیه نبود بلکه اشتباه تاکتیکی فرماندهان آلمان نازی خصوصا شخص هیتلر و پشتیبانی متفقین از شوروی از طریق خط راه آهن ایران ( پل پیروزی ) بود که مدافعین رو سرپا نگه داشت .( هر چند مقاومت روس ها ستودنی بود ).
درضمن استالین شخص بی عرضه ای نبود . شما اگر به قدرت نشستن این آدم رو مطالعه کرده باشید و اقداماتش رو و قتل عام های درون حزبی ایشون رو می فهمید که ایشون هر چیزی بود بجز بی عرضه!
در تاریخ جنگ جهانی دوم چند علامت سوال بزرگ هست که هنوز برای اونها پاسخی یافت نشده
یکی از اونها همین محاصره استالینگراد ه ، یکی محاصره نیروهای انگلیسی در بندر دونکرک که 300000 انگلیسی و فرانسوی در مقابل تانک های زرهی ارتش آلمان سوار کشتی هاشون میشن و بدستور شخص هیتلر حتی یک گلوله بهشون شلیک نمیشه ، یکی رفتن هس به اسکاتلند جهت مذاکره با چرچیل و اسارتش و...
در مرود نقض پیمان آلمان و شوروی هم بسیار ساده انگارانه خواهد بود فکر کنیم که اگر آلمان به شوروی حمله نمی کرد شوروی با آلمان دوست و متحد می موند.
مذاکرات پنهانی استالین با چرچیل و دوگل و.. شاهد این ماجراست
همونطور که قبلا گفته می شد چرا ژاپنی ها با حمله به پرل هاربر پای آمریکا رو به جنگ باز کردند در حالیکه امروزه اسناد اثبات کردند که از چند وقت پیش کارخانجات اسلحه سازی آمریکا به دستور شخص روزولت بشدت بر تولید تسلیحاتشون افزوده بودند و تجمع دو سوم از کل ناوگان نیروی دریایی آمریکا در پرل هاربر جنگ حمله به ژاپن بوده که ژآپنی ها پیش دستی کردند....
اگر هنوز هم پای نظر و عقیدتون هستید میتونیدم با هم صحبت کنیم در این مورد
امکان نداشت شوروی پیمان عدم تجاوز را نقض کند در حالی که می دانست حریف ارتش آلمان نمی شود.در واقع تا پیش از نقض پیمان توسط هیتلر در عملیات موسوم به "ریش قرمز" (ممکن است نام عملیات را اشتباه گفته باشم)
شما درست گفتین . نام عملیات ریش قرمز بوده
ما که گفتیم هیتلر تزش در خواب و خیالات ، به قول خودش بوده اصلاح نژاد بوده به ما توپیدن . حتی فیلمی هم در این زمینه با موضوع اصلاح نژادی هیتلر درست شده بود . قرآن می فرماید: ( انّا جعلناکم قبایل لتعارفوا ) ما شما را به صورت قبیله قبیله ( با رنگ های متفاوت ) آفریدیم تا یکدیگر را بشناسید. جناب هیتلر فلسفه تفاوت انسان ها در آفرینش درک نفرموده بودن.
...
حمله به شوروی نیز پیش دستی بود برای جلوگیری از قتل عام سربازان و ارتشیان آلمان توسط ارتش سرخ زیرا استالین پیمان عدم تجاوز و صلح را زیر پاگذاشت و مناطق آرام اروپا را تبدیل به جولانگاه ارتش سرخ وبسترسازی برای گسترش مارکسیسم کرده بود(بلایی که بعد از جنگ سرمناطق وسیعی آمد) [/quote]
هم میهن باید به شما بگویم اولا به زانو در آوردن ارتش نازی در استالین گراد یک حماسه ی بزرگ و از شاهکارهای ملت روسیه بود که با وجود بی عرضگی استالین توانستند از خاک خود دفاع کنند.دوم پیمان عدم تجاوز میان شوروی و آلمان توسط هیتلر نقض شد.به اصطلاح اندیشمندان ! نازی نژاد اسلاو را از نژاد پست می دانست و هیتلر همان برنامه ای که برای یهودیان اجرا کرد را برای روس ها هم داشت."نیکیتا خروشچف" سومین رهبر شوروی در خاطرات خود نوشته است که استالین پس از مشاهده ی فیلم هواپیماهای جنگی آلمان در سینمای شخصی خودش به شدت وحشت زده شده بود.استالین در سیاست خارجی فردی بسیار واقع بین بود.امکان نداشت شوروی پیمان عدم تجاوز را نقض کند در حالی که می دانست حریف ارتش آلمان نمی شود.در واقع تا پیش از نقض پیمان توسط هیتلر در عملیات موسوم به "ریش قرمز" (ممکن است نام عملیات را اشتباه گفته باشم) شوروی از آلمان در برابر آنچه که "غارت گران امپریالیست" می نامید دفاع می کرد.
بحث اشغال لیتوانی و لتونی و استونی توسط ارتش شوروی در واقع معامله ی آلمان با شوروی بود.جالب است بدانید در پیمان دوستی آلمان و شوروی ایران قرار بود در داخل خاک شوروی قرار بگیرد.
[quote='kap']کی از اسناد پرفروش ونایاب به نام کتاب جنگ ناشناخته به قلم سرهنگ اتواسکورزنی [/quote]
چطور ممکن است سندی هم "پرفروش" و در عین حال "نایاب" باشد!
چرا یک کتاب که اهدافش برای جذب جوانان آلمانی قرن 20 امی بود در ایران 1392 اینقدر طرفدار دارد؟(مورد علاقه 19 نفر)
چرا بحث های تاریخی که عملا هیچ ربطی به ایران و مملکت ما ندارد اینقدر شایع است؟
[/quote]
دوست عزیز این که چرا برای هیتلر سینه چاک هستند دلیلش یکی پایین بودن میانگین مطالعه در ایران است.دلیل دیگر نوعی غرب زدگی است که اگر جنایت کار صدام و قذافی باشند بد است اما اگر یک غربی هزار برابر جنایت بکند اشکالی ندارد.دیگری ناسیونالیسم افراطی و آریابازی و تورک بازی است که مثلا رضاشاه هم بدان مبتلا بود و آن اشتباه احمقانه را مرتکب شد.
[quote='محمدبیگ']ما یک سوال مهمتر چرا کسی در مورد جنایات انگلیس در هند فرانسه در الجزایر صحبت نمیکند؟
[/quote]
جنایت این ها هم از نظر من محکوم است.به ویژه فرانسوی ها جنایت های فجیعی در الجزایر مرتکب شدند.اما این که کسی از آن حرف نمی زند اشتباه است.در مورد فرانسه مثلا "ژان پل سارتر" از مردم الجزایر هواداری کرد.در مورد جنایات انگلیس در هند اولا انگلیس در هند جنایت های خیلی فجیع(در حد فرانسه در الجزایر یا هیتلر در قبال یهودیان) مرتکب نشد.استعمار انگلیس در کنار زیان هایی که برای هند داشت مزیت هایی هم داشت که یک نمونه اش دموکراسی فعلی هند است.اما باز هم استعمار به هیچ عنوان قابل توجیه نیست.یا مثلا برتراند راسل به حضور انگلیس در جنگ اول اعتراض کرد و به زندان افتاد.همین امروز پرفسور "چامسکی" از منتقدان جدی سیاست های آمریکا هست.فرق کشورهای دموکراتیک با استبدادی هم همین است که در این کشورها دست کم مجال اعتراض برای روشن فکران وجود دارد.
[quote='محمدبیگ']هیتلر مردی نه بزرگ بود نه کوچک ! آدم هایی مثل هیتلر را نباید قضاوت اخلاقی کرد. واقعا مهم نیست هیتلر خوب بوده یا بد؟(براستی معیار خوب و بد چیست؟)[/quote]
"مرد بزرگ یا مرد کوچک" منظورتان از این کلمات چیست؟چه زمانی می گویید کسی مرد کوچک یا بزرگی است؟...اما معیار خوب و بد از نظر من برداشت رایج جامعه از خوب و بد است.زمانی آدم خواری بد و غیراخلاقی نبود.زمانی قربانی کردن انسان غیراخلاقی نبود.در آن زمان لزوما آدم خواران انسان های بدی نبودند.در دوره ی هیتلر سوزاندن 6 میلیون انسان به جرم نژاد از نظر فهم عمومی انسان ها غیر اخلاقی به حساب می آمد بنابراین غیراخلاقی بود.بنابراین هیتلر مرد غیراخلاقی بود و در نتیجه مرد کوچکی بود.ممکن است هیتلر از نظر تعدادی عمل کاملا اخلاقی انجام داده باشد.خیلی خوب آن ها آزادند که هیتلر را مرد بزرگی بدانند.اما خوشبختانه آنان شکست خوردند و جایی در در میان جامعه ی امروز بشری ندارند.
چرا یک کتاب که اهدافش برای جذب جوانان آلمانی قرن 20 امی بود در ایران 1392 اینقدر طرفدار دارد؟(مورد علاقه 19 نفر)
چرا بحث های تاریخی که عملا هیچ ربطی به ایران و مملکت ما ندارد اینقدر شایع است؟
اما یک سوال مهمتر چرا کسی در مورد جنایات انگلیس در هند فرانسه در الجزایر صحبت نمیکند؟
بعد از تمام این سوالها نظر شخصی ام را مینویسم:" هیتلر مردی نه بزرگ بود نه کوچک ! آدم هایی مثل هیتلر را نباید قضاوت اخلاقی کرد. واقعا مهم نیست هیتلر خوب بوده یا بد؟(براستی معیار خوب و بد چیست؟) مهم این است که چه چیزی موجب شد که هیتلر ظهور کند هیتلر در یک جامعه پیشرفته و از طریق دموکراسی ظهور کرد مردم آلمان سینه چاک هیتلر بودند و او را تا سر حد مرگ می پرستیدند و از این منظر با رفیق ایتالیایش بسیار متفاوت بود . به نظر من هیتلر به خوبی توانست به اهداف جهان بینی اش برسد اراده معطوف به قدرت ! میلی که در میان همه است اما توسط نهادهایی چون جامعه عقل و اخلاق سرکوب می شود . اگر هیتلر به نژادش می نازد چون مردم میخواهند چنین بشنوند هیتلر هم به زیرکی این کار را کرد مردم از هیتلر میخواستند که با یهودیان را که سرمایه هایشان از بازارهای آلمان بیرون کشیدند و باعث شکست در جنگ اول شدند برخورد کند (تقریبا رابطه آلمانها با یهودیان مثل رابطه ایرانیان با اعراب است مثل اینکه بین این دو نژاد همواره سر ستیز است.) در جنگ دوم بسیاری افراد مقصر اند از یهودیان انگلیسی ها آلمانیها حتی سیستم سرمایه داری و رقابتهای شدید اقتصادی همگی مقصرند شاید تنها گناه هیتلر دو ویژگی شخصیتی اش بود قدرت طلبی و عوامگرایایی و نه بیشتر از آن ! که اتفاقا در تمام کشورهای غربی به شدت در حال رواج است منتها مردم دیگر کشورها آنچنان از دست اقلیتهایشان کفری نیستند که قتل عامشان کنند و به ممنوعیت مناره از طریق همه پرسی :D و تحقیر کردنشان از راه های گوناگون اکتفا میکنند. هیتلر نه مرد بزرگی بود نه کوچک !مردی که در آستانه ایستاده بود."