کسب و کار میسیز وارن
نویسنده:
جرج برنارد شاو
مترجم:
بزرگ علوی
امتیاز دهید
پرده اول:
بعدازظهر یکروز تابستانی در باغ متعلق به کلبه ای در دامنه خاوری تپه ای که کمی جنوب هسلر میردرسری در انگلستان قرار گرفته. از پائین که به تپه نگاه کنیم کلبه در گوشه چپ باغ دیده میشود، دارای بام کاه گلی و ایوان و یک پنجره بزرگ مشبک که سمت چپ ایوان قرار دارد.
تمام باغ را نرده ای احاطه کرده مگر قسمتی در سمت ر است که باندازه یک دروازه باز است. آن طرف نرده رو به تپه مزارع عمومی تا خط افق ادامه دارد. در ایوان چند صندلی تابستانی با رویه کتانی تاشده به نیمکت تکیه دارد. زیر پنجره یک دوچرخه زنانه پهلوی دیوار گذاشته شده. کمی سمت راست ایوان یک ننو بد و تیرک بسته شده است. یک چتر بزرگ تابستانی که بزمین فرورفته میان ننو و خورشید حائل است. در این ننو زن جوانی در از کشیده، کتاب میخواند و یادداشت میکند. نگاه او رو به کلبه و پاهای او بسمت در است. روبروی ننو یک صندلی معمولی آشپزخانه است، در فاصله ای که دست زن جوان بان میرسد و روی آن چندین کتاب که بر حسب ظاهر جدی بنظر میرسد و مقداری کاغذ قرار دارد.
از پشت کلبه مردی که در مزارع عمومی راه میرود، پدیدار میشود. سن این مرد کمی از سنین متوسط تجاوز کرده بی شباهت به آرتیست نیست، لباسش مطابق مد نیست اما بسیار مرتب است. صورتش را از ته تراشیده ولی سبیل دارد، قیافه او زنده و حساس است، رفتار او مودب و ملایم است. موهای او نرم و سیاه است و دسته هائی برنگ سفید و فلفل نمکی در آن دیده میشود. ابروهای او سفید و سبیل او سیاه رنگ است. مثل اینکه راه خودش را درست بلد نیست. از فراز نرده نگاه میکند، موقعیت محل را در نظر میگیرد و متوجه زن جوان میشود...
بیشتر
بعدازظهر یکروز تابستانی در باغ متعلق به کلبه ای در دامنه خاوری تپه ای که کمی جنوب هسلر میردرسری در انگلستان قرار گرفته. از پائین که به تپه نگاه کنیم کلبه در گوشه چپ باغ دیده میشود، دارای بام کاه گلی و ایوان و یک پنجره بزرگ مشبک که سمت چپ ایوان قرار دارد.
تمام باغ را نرده ای احاطه کرده مگر قسمتی در سمت ر است که باندازه یک دروازه باز است. آن طرف نرده رو به تپه مزارع عمومی تا خط افق ادامه دارد. در ایوان چند صندلی تابستانی با رویه کتانی تاشده به نیمکت تکیه دارد. زیر پنجره یک دوچرخه زنانه پهلوی دیوار گذاشته شده. کمی سمت راست ایوان یک ننو بد و تیرک بسته شده است. یک چتر بزرگ تابستانی که بزمین فرورفته میان ننو و خورشید حائل است. در این ننو زن جوانی در از کشیده، کتاب میخواند و یادداشت میکند. نگاه او رو به کلبه و پاهای او بسمت در است. روبروی ننو یک صندلی معمولی آشپزخانه است، در فاصله ای که دست زن جوان بان میرسد و روی آن چندین کتاب که بر حسب ظاهر جدی بنظر میرسد و مقداری کاغذ قرار دارد.
از پشت کلبه مردی که در مزارع عمومی راه میرود، پدیدار میشود. سن این مرد کمی از سنین متوسط تجاوز کرده بی شباهت به آرتیست نیست، لباسش مطابق مد نیست اما بسیار مرتب است. صورتش را از ته تراشیده ولی سبیل دارد، قیافه او زنده و حساس است، رفتار او مودب و ملایم است. موهای او نرم و سیاه است و دسته هائی برنگ سفید و فلفل نمکی در آن دیده میشود. ابروهای او سفید و سبیل او سیاه رنگ است. مثل اینکه راه خودش را درست بلد نیست. از فراز نرده نگاه میکند، موقعیت محل را در نظر میگیرد و متوجه زن جوان میشود...
آپلود شده توسط:
mohammad abedi
1391/10/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کسب و کار میسیز وارن
- برناردشاو
متشکرم mohammad abedi 8-)
نمایشنامه ای از برنارشاو ظنز پرداز ایرلندی با ترجمه بزرگ علوی :x8-)