رسته‌ها
شناخت موسیقی ایران
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 48 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 48 رای
بحث آشنایی با موسیقی ایران بحث بسیار مفصل است که در کلام و کتاب نمیگنجد، ولی آشنایی مقدماتی با آن برای هر هنرجوی موسیقی یا حتی شنونده آن بحثی ضروری میباشد. در کلاسهای موسیقی معمولا دیده میشود که هنرجو هیچ اطلاعی از مبانی تئوری و شنخات موسیقی ایرانی و سازهای غیر از ساز خودش ندارد که خیلی از این بحثها بسیار پایه ای و ملزوم است. از نظر بنده حقیر برای اینکه یک نوازنده و یا یک خواننده خوب شویم میبایست شناخت کلی بر روی تمام موضوعات موسیقی و یا حتی سازشناسی داشت. در این کتاب خلاصه در مورد موسیقی ایران ، ساز شناسی و اصول آواز گفته و از مطالب پیچیده و سنگین پرهیز شده است. همچنین چکیده صدها صفحه کتاب جمع آوری شده.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
85
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Molla nasredin
Molla nasredin
1391/09/27

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شناخت موسیقی ایران

تعداد دیدگاه‌ها:
42
درود بر موسیقی و هنرمندان این مرز پرگهر
هر کجا میروم
نوای یک نغمه آسمانی به گوش می رسد
از هر چیز کهنسال
از هرچیز نو رسته
از هر آنچه زیباست
و از هر آنچه زشت
آوازی شاد و نشاط انگیز میشنوم،
تنها نه از گل سرخ،
تنها نه از پرنده خوشخوان،
تنها نه از درخشش انوار رنگین کمان،
بلکه درسیاه ترین و پست ترین چیز ها،
بر دوام، آوازی به اهتزاز می آید،
تنها نه از ستارگان،
تنها نه از جام گلبرگهای شکوهمند،
تنها نه از نغمه ی لطیف آن پرنده ی سرخ سینه،
تنها نه از آن کمان که در کنار بارشهای تند لبخند می زند،
بلکه در گل و لای ،در حباب و کف،
پیوسته و بر دوام ،چیزی هست که آواز می خواند.
رالف والدو امرسن
«برای دیده بینا ،همه ی اجزای جهان ،مقدس و زیباست»
موسیقی هنری است که با هر نواخته شدن از دوباره زنده می شود. و آن حس دوباره تجربه می شود.
روحش شاد
وراهش پر رهرو باد
من هم به نوبه ی خودم درگذشت این استاد عالی قدر رو تسلیت میگم.
خداوند روحشان را شاد و قرین رحمت گرداند.
لذتی که انسان از زیبایی میبرد و تسلی خاطر و هیجانی که از هنر و هنرمند دریافت می کند همه غم و اندوه زندگی را از یاد او می برد و خاطرش را مملو از ستایش عظمت و والایی روح تجلی یافته هنرمند می گرداند.. همین است که همان قدر که هنر برجسته و جاودانه است هنرمند نیز هست... یادش گرامی

سلطان قلب ها
بعضی چیزها را هیچ جوری نمیشود توصیف کرد..
منظورم عشق و انسانیت و ایثار و ...که چون مفاهیم انتزاعی و ذهنی اند،،توضیحشان دشوار است نیست
منظورم لحظه هایی است در روز و شب هایی که آدم به سر میرساند با اثری روح بخش و و طعمی را کشف می کند..
لحظاتی که برای توصیف درستش شاید بتوان یک پیانو سولو ساخت یا گوشه ای در دستگاه چهارگاه را و یا چون شهناز هنرمندانه نواخت بر تار وجود
لحظاتی با طعم شهناز که متفاوت است با همه طعم هایی که تا به امروز چشیده ام..
طعم شهناز سلطان قلب ها هیچ گاه از ذهن من پاک نمیشود..ممنون استاد
.......
ای جگرگوشه! کیست دم‌سازت؟ با جگر حرف می‌زند سازت ...
تا بودیم کسی پاس نمیداشت که هستیم....
باشد که نباشیم بدانند که بودیم....
حال این بیت را میتوان چنین سرود و تقدیم کرد به روح استاد شهناز بزرگوار...
تا بودند کسی پاس نداشت که هست،
شدش که دیگر نباشند ، دانستند که نیست....
استاد جلیل شهناز حق بسیار بزرگی به گردن موسیقی اصیل و ارزشمند ایرانی دارن و موسیقی اصیل سرزمین ما وامدار بزرگانی چون این استاد عزیز و فرهیخته ست . یادشان گرامی و راه شان پر رهرو
از جناب پورفر گرامی بابت آپلود لینک های بسیار زیبایی که گذاشتن تشکر می کنم
متاسفانه بزرگی دیگر از بزرگان موسیقی اصیل ایرانی امروز درگذشت،
استاد جلیل شهناز . . .
بر خود لازم می دانم درگذشت این بزرگمرد عرصه تار و سه تار ایرانی را به علاقمندانش تسلیت گویم،
عجبا همین چندی پیش بود زیر همین کتاب درگذشت همایون خرم را تسلیت گفتیم!
و اکنون داس مرگ،به سوی جلیل شهناز روانه شد، خب به هر حال این پرنده ی تیزبال که خطا هم نمی کند! به سراغ ما نیز خواهد آمد...
باید دید تا آنوقت چه کار ماندگاری کرده ایم ؟
لینک تکنوازی
پانزده قطعه تار
آلبوم نو بهار
پایور و شهناز
بیات ترک
آلبوم عشق و زندگی
خداوند بیامرزاد استاد شهناز را ، که موسیقی های دلنوازش را ، برای هنر دوستان و دوستدارانش باقی گذاشت و رفت . . .
استاد جلیل شهناز رفت:((
جلیل شهناز در ۱۳۰۰ در اصفهان دیده به جهان گشود پدرش استاد تار بود او نیز به تار علاقه داشته و ساز اصلی وی می باشد. او در نواختن تار از از سبک و قریحه ممتازی برخوردار است
جلیل شهناز را می‌توان به جرات بنیانگذار سبکی در تارنوازی نامید که در دوران حکومت مکتب تهران بر موسیقی ایرانی، تار ملیح مکتب اصفهان را به اوج شکوفایی خود در پایتخت رساند. دورانی که بعد از تأثیرات استاد وزیری با پیش زمینه بزرگانی چون آقا حسینقلی و درویشخان، قدرت نوازندگی در قوت مضراب و سرعت پنجه خلاصه می شد، نوعی تارنوازی در اصفهان و از خاندان هنر پرور شهناز شروع شد که با نبوغ جلیل شهناز (پسر کوچک خانواده) به اوج زیبایی و شکوه خود رسید.
شهناز تار را به گونه‌ای معرفی کرد که تکنیک صرفا" منحصر به درابها و ریزهای قوی و نیز پاساژهای سریع خلاصه نمی شد، بلکه مالش، لرزه‌ها (روی سیم و خرک)، پنجه کاری استفاده از تمام قسمتهای مضراب خور تار از خرک تا روی نقاره، اجرا دستگاهها با کوکهای متنوع نیز بخش عمده‌ای از تکنیک نوازندگی تار را تشکیل می داد. با ملاحظه سطحی بر شیوه نوازندگی استاد شهناز اولین نکته‌ای که به ذهن متبادر می‌شود، سادگی و ایجاز جملات و نیز روانی تحریرها و آواز می باشد ولی با بررسی دقیق و همه جانبه در فن نوازندگی ایشان، سادگی و روانی شکل دیگری برخود می‌گیرد.
بطور کلی عوامل محیطی و اجتماعی و نیز همراهی با هنرمندان و بزرگان آن دوران شرایطی را برای استاد رقم زد که تأثیری بس عمیق در شیوه نوازندگی وی ایجاد کرد. در این سالها دیگر آن ریزها، درابها و چهار مضرابهای سرعتی (مانند گذشته) خبری نبود و اینها همه جای خود را به ویبراسیونهای متعدد روی سیم و خرک و نیز مالشها و پنجه کاریهای مسحور کننده و کلا" طمأنینه انتقال فراوان احساسی داده بود. تنوع مضراب در آواز و چهارمضراب، کوکهای بدیع، خلق فی السائه ملودی و استفاده از هزاران هزار نکته و ظرایف تکنیکی در تار که تنها از دست جادویی جلیل شهناز ساخته است از خصوصیات بارز این دوران می باشد. بدون شک همین بخش از زندگی استاد باعث جاودانگی و کمال هنری قله تار ایران گردید.
ایشان در عصری زیسته که توان ضبط آثارش را داشتیم هرچند کم تعداد ولی آنقدر بوده تا حسودان و تلخ نوازان قدرت انکار او را نداشته باشند و هنر او را افسانه نخوانند!
نام و یاد اش گرامی باد.
شناخت موسیقی ایران
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک