رویاها
نویسنده:
کارل گوستاو یونگ
مترجم:
ابوالقاسم اسماعیل پور
امتیاز دهید
این کتاب در سه بخش با عناوین؛ «رویاها و روانکاوی»، «رویاها و نیروی روانی» و «کاربرد عملی تحلیلی رویا» تدوین شده است. در پشت جلد کتاب میخوانید: «رویا لازمهی قطعی فرایند تجزیهوتحلیل روانی است. این کتاب، ادعانامهی مهمی از جانب کارل گوستاویونگ، در روانشناسی رویاست. یونگ به هنگام بحث دربارهی رویا، مباحثی بینظیر و غنی از عرفان، دین، فرهنگ و نمادشناسی پیش میکشد و مرجعی قابل تامل برای آنانی است که به روانشناسی تحلیلی یونگ، درک و تحلیل رویاها و ارتباط رویاها با نمادها و مفاهیم باستانی بشر علاقهمندند.»
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«رؤیاها در فرایند تحلیل، بسیار ساخت و پرداخت شدهاند. این تحلیل چه به تعبیر فروید «روانکاوی» نامیده شود یا به تعبیر یونگ «روانشناسیِ تحلیلی»، تفاوتی ندارد. نوشتههای هر دو پیشگام بزرگ دربارهی روایات و تحلیل رؤیاها و بازنمودن نظریهی رؤیاست. نخستین اثر یونگ، تا آنجا که میدانیم، گزارشی دربارهی کتاب دربارهی رؤیاها اثر فروید بوده است. فروید این اثر را در ۱۹۰۰ برای همکارانش در یتیمخانهی بورگ هولزی نوشت. یونگ در طول فعالیتش بهعنوان روانکاو، چندین مقالهی علمی دربارهی رؤیا منتشر کرد که از میان آنها دو مقاله در مجموعهی حاضر آمده است. مقالات دیگری که در اینجا از نو به چاپ میرسد، نخست بین سالهای ۱۹۱۶ و ۱۹۴۵ منتشر گردیدهاند و هر یک بیانیهی ویژهای در زمینههای گوناگون روانشناسی رؤیا از نظر یونگ است.
این مقالهها به هیچ روی بیانگر مشارکت خودِ یونگ در دنیای خواب و رؤیا نیست. در نمایهی کتاب خودزیستنامهنگاری یونگ به نام خاطرات، رؤیاها، اندیشهها، ویراستهی آنیهلا یافه، حدود چهل و دو مورد از خوابهای خود یونگ فهرست شده که او آنها را به عنوان حوادث کلیدی مسیر زندگیاش بر میشمارد».
بیشتر
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«رؤیاها در فرایند تحلیل، بسیار ساخت و پرداخت شدهاند. این تحلیل چه به تعبیر فروید «روانکاوی» نامیده شود یا به تعبیر یونگ «روانشناسیِ تحلیلی»، تفاوتی ندارد. نوشتههای هر دو پیشگام بزرگ دربارهی روایات و تحلیل رؤیاها و بازنمودن نظریهی رؤیاست. نخستین اثر یونگ، تا آنجا که میدانیم، گزارشی دربارهی کتاب دربارهی رؤیاها اثر فروید بوده است. فروید این اثر را در ۱۹۰۰ برای همکارانش در یتیمخانهی بورگ هولزی نوشت. یونگ در طول فعالیتش بهعنوان روانکاو، چندین مقالهی علمی دربارهی رؤیا منتشر کرد که از میان آنها دو مقاله در مجموعهی حاضر آمده است. مقالات دیگری که در اینجا از نو به چاپ میرسد، نخست بین سالهای ۱۹۱۶ و ۱۹۴۵ منتشر گردیدهاند و هر یک بیانیهی ویژهای در زمینههای گوناگون روانشناسی رؤیا از نظر یونگ است.
این مقالهها به هیچ روی بیانگر مشارکت خودِ یونگ در دنیای خواب و رؤیا نیست. در نمایهی کتاب خودزیستنامهنگاری یونگ به نام خاطرات، رؤیاها، اندیشهها، ویراستهی آنیهلا یافه، حدود چهل و دو مورد از خوابهای خود یونگ فهرست شده که او آنها را به عنوان حوادث کلیدی مسیر زندگیاش بر میشمارد».
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رویاها
روان انسان بقدری پیچیده است که از یک روش به تنهایی برای شناختش نمیشه استفاده کرد.انسان مسلمأ یک موجود تک بعدی نیست.پس باید به تمام شیوه ها توسل جست یا حداقل در مورد هر فرد از چندین شیوه استفاده کرد تا به یه نتیجه نسبی رسید.
و در علومی که به انسان مربوط میشن ما هرگز به نتیجه قطعی دست پیدا نمیکنیم.
انسان ابعاد ناشناخته ای داره مانند روح که دستیابی بهش ممکن نیست،شناخت روان هم نسبی و به کمک خود فرد ممکن میشه و راحت تر از همه شناخت جسمه.
دلیلم این است که از کل رویایی که ما به هنگام خواب می بینیم تنها قسمت کوچکی را به هنگام بیداری به یاد داریم و گاه چندین روز اصلا چیزی از رویایمان را به یاد نداریم.
این چه تحلیلی است؟
بر چه پایه ای استوار است؟
تا بیداریمان بخش اعظم آنچه را که باید بدانیم از دست داده ایم پس چگونه می توان به رواندرمانی با این روش چشم دوخت؟[/quote]
دوست عزیز جناب هاهو
یک نکته بسیار جالب که بشر اون رو کشف کرده اینه که هیچ قسمتی از یک رویا تصادفی ساخته نمیشه.حوادث یک رویا،هیولاها،موجودات،افراد،مکانها هیچکدوم اتفاقی نیستن-به این مسئله در روانکاوی میگن جبر روانی-این نکته بصورت علمی ثابت شده.مثلأ کسیکه مدام یک کابوس تکراری رو میبینه وقتی توسط روانکاوی یا فقط فرو رفتن به درون خودش علت رو کشف میکنه و ربط این کابوس رو به اتفاقی که براش در گذشته رخ داده یا ترس ها یا تمایلاتش پی میبره؛اون موقعس که این کابوس متوقف میشه.
بقول گشتالت درمانگرها رویا یک پیام وجودیه،پیامی از ما به خود ما،پس تحلیلش بیفایده نیست.
رویا ، سایه و خود
دیدگاه یونگ در این سه موضوع درخور دانستن است .
کارل گوستاو یونگ (به آلمانی: Carl Gustav Jung) (۱۸۷۵ - ۱۹۶۱) روانشناس و متفکر سوئیسی که به خاطر فعالیتهایش در روانشناسی و ارائهٔ نظریاتش تحت عنوان روانشناسی تحلیلی معروف است. یونگ را در کنار زیگموند فروید از پایهگذاران دانشِ نوین روانکاوی قلمداد میکنند به تعبیر فریدا فوردهام پژوهشگر آثار یونگ: «هرچه فروید ناگفته گذاشته یونگ تکمیل کردهاست.» :baaa:
[quote='korosh50066']
شاید رویاها یکی از قدیمی ترین پدیدههای روانی انسان باشند که همواره ذهن کاوشگران بسیاری را به خود مشغول داشته است.
[/quote]
دوست گرامی شاید نه کاملا" همینطور هستش
:baaa:
فراموش کرده ایم، غافل بوده اند یا تغافل کرده اند. درست مثل این که 5 دقیقه از یک فیلم 2 ساعتی را کات کنیم و از بیننده انتظار داشته باشیم که با دیدن این 5 دقیقه کل ماجرای فیلم را سر در بیاورد که مسلما ناشدنی است.
نکته در همین مطلب شما نهفته است فراموش کردن وقایع . فروید با طرح یا بهتر بگویم کشف ضمیر ناخودآگاه و تلاش برای رسیدن به آن عمیقا بر ساختارگرایی تاثیر گذاشت و یونگ با نقد استاد خود(فروید) سعی کرد روش هایی را برای دسترسی به ضمیر ناخودآگاه ارائه کند . شما می توانید برای فهم بهتر یونگ به این منابع مراجعه کنید: انسان و سمبول هایش .
Jung, C. G. (1969). General aspects of dream psychology. In H. Read (Ed.).The collected (R. F. C. Hull, Trans.) (2nd ed., Vol. 8, pp. 237-280). rinceton, NJ: Princeton University Press. (Original work published 1916)
Jung, C. G. (1969). On the nature of dreams. In H. Read (Ed.).The collected works of C. G. Jung (R. F. C. Hull, Trans.) (Vol. 8, pp. 281-297). Princeton, NJ: Princeton C. G. Jung (R. F. C. Hull, Trans.) (2nd ed., Vol. 8, pp. 243-251). Princeton, NJ:University Press. (Original work published 1948)
Jung, C. G. (1989). Memories, dreams, reflections. (R. Winston & C. Winston, Trans.).
Jung, C. G. (1995). Dream analysis: Part I: Notes of the seminar given in 1928-1930 (W. McGuire, Ed.). London: Routledge
باتشکر از توجه تان امیدوارم برایتان مفید واقع شود
بنده با روانکاوی فرویدی آشنایی دارم وکتابهایی را هم در این زمینه مطالعه کرده ام البته در کامنت قبلی ام اصلا منظور من کلیت روانکاوی نبود بلکه تنها بخش تحلیل رویا مد نظر بود.
روانکاوان مشهوری که در طول تاریخ پشت سرهم کتاب در مورد تحلیل رویا نوشتن و نظریه پردازی کردن از این اصل بسیار مهم که ما بخش مهمی از رویاهایمان را پیوسته به دلایل مختلف
فراموش کرده ایم، غافل بوده اند یا تغافل کرده اند. درست مثل این که 5 دقیقه از یک فیلم 2 ساعتی را کات کنیم و از بیننده انتظار داشته باشیم که با دیدن این 5 دقیقه کل ماجرای فیلم را سر در بیاورد که مسلما ناشدنی است.
و من خودم وقتی این سوال ها را از یک روانکاو پرسیدم از جواب طفره رفت زیرا تا کنون هیچ روانکاوی نتوانسته به این سوال پاسخ بدهد و پاسخ شما هم احتراما بسیار ضعیف بود.
نظرم این است که یا باید این روانکاوان تحلیل رویا را بیخیال شوند یا اینکه راه حلی برای این مشکل بیابند.
دلیلم این است که از کل رویایی که ما به هنگام خواب می بینیم تنها قسمت کوچکی را به هنگام بیداری به یاد داریم و گاه چندین روز اصلا چیزی از رویایمان را به یاد نداریم.
این چه تحلیلی است؟
بر چه پایه ای استوار است؟
تا بیداریمان بخش اعظم آنچه را که باید بدانیم از دست داده ایم پس چگونه می توان به رواندرمانی با این روش چشم دوخت؟