تاریخچه زمان
نویسنده:
استیون هاوکینگ
مترجم:
محمدرضا محجوب
امتیاز دهید
.
کتاب «تاریخچهٔ زمان» یا تاریخ مختصر زمان (به انگلیسی: A Brief History of Time) با عنوان فرعی «از مهبانگ تا سیاهچالهها» اثری مشهور از استیون هاوکینگ است.اپروفسور استیون هاوکینگ(استاد مسلم فیزیک نظری که در جهان علم از او به انیشتن زمان یاد می شود؛ استاد لوکازین(Lucasian) ریاضیات دانشگاه کمبریج(این مقام قبلا به نیوتن و بعدها به پی.آ.ام.دیراک دو پژوهشگر پدیده های کلان و خردگیتی تعلق داشت)؛ وی به علت ابتلا به بیماری ای.ال.اس.یاموتورونرون (بیماری سلولهای حرکتی دستگاه عصبی مرکزی و محیطی) معلول گردید و در سال 1985 به علت ابتلا به ذات الریه ناچار به عمل جراحی تراک استومی(جرای روی نای) شد که توانایی سخن گفتن و آخرین رشته ارتباط با دیگران را از وی گرفت؛ وی سپس با استفاده از برنامه ارتباطی بنام مرکز زنده Living Center اهدایی موسسه وردزپلاس سانی ویل کالیفرنیا و سنت سایزر ادایی موسسه اسپیج پلاسبا دنیا ارتباط برقرار می کند و کتاب حاضر با استفاده از این تکنولوژیها نگاشته شده).
این کتاب به عنوان پرخوانندهترین کتاب کیهانشناسی شهرت یافته است و به بیش از ۳۳ زبان زندهٔ دنیا تا سال ۱۹۹۳ ترجمه و چاپ شدهاست. همچنین در یکصد و هشتاد و چهارمین هفتهٔ چاپ آن، به دلیل طولانیترین حضور در فهرست پرفروشترین کتابهای نشریه ساندی تایمز، در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است.این کتاب در سال ۱۳۶۹ با نام تاریخچهٔ زمان، از انفجار بزرگ تا سیاهچالهها در ایران به چاپ رسیده است.
هاوکینگ در این کتاب با زبانی ساده به بازگویی داستان جهان پرداخته است.
بیشتر
کتاب «تاریخچهٔ زمان» یا تاریخ مختصر زمان (به انگلیسی: A Brief History of Time) با عنوان فرعی «از مهبانگ تا سیاهچالهها» اثری مشهور از استیون هاوکینگ است.اپروفسور استیون هاوکینگ(استاد مسلم فیزیک نظری که در جهان علم از او به انیشتن زمان یاد می شود؛ استاد لوکازین(Lucasian) ریاضیات دانشگاه کمبریج(این مقام قبلا به نیوتن و بعدها به پی.آ.ام.دیراک دو پژوهشگر پدیده های کلان و خردگیتی تعلق داشت)؛ وی به علت ابتلا به بیماری ای.ال.اس.یاموتورونرون (بیماری سلولهای حرکتی دستگاه عصبی مرکزی و محیطی) معلول گردید و در سال 1985 به علت ابتلا به ذات الریه ناچار به عمل جراحی تراک استومی(جرای روی نای) شد که توانایی سخن گفتن و آخرین رشته ارتباط با دیگران را از وی گرفت؛ وی سپس با استفاده از برنامه ارتباطی بنام مرکز زنده Living Center اهدایی موسسه وردزپلاس سانی ویل کالیفرنیا و سنت سایزر ادایی موسسه اسپیج پلاسبا دنیا ارتباط برقرار می کند و کتاب حاضر با استفاده از این تکنولوژیها نگاشته شده).
این کتاب به عنوان پرخوانندهترین کتاب کیهانشناسی شهرت یافته است و به بیش از ۳۳ زبان زندهٔ دنیا تا سال ۱۹۹۳ ترجمه و چاپ شدهاست. همچنین در یکصد و هشتاد و چهارمین هفتهٔ چاپ آن، به دلیل طولانیترین حضور در فهرست پرفروشترین کتابهای نشریه ساندی تایمز، در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است.این کتاب در سال ۱۳۶۹ با نام تاریخچهٔ زمان، از انفجار بزرگ تا سیاهچالهها در ایران به چاپ رسیده است.
هاوکینگ در این کتاب با زبانی ساده به بازگویی داستان جهان پرداخته است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخچه زمان
خدا بر جهان تقدم زمانی ندارد بلکه تقدم ذاتی دارد(مثال انگشت و انگشتر):x
می بایست اصلاح کنم! که نظر ابن سینا بر خلاف نظریه ی متکلمان مسیحی و مسلمان
آنست که جهان باید تقدم ذاتی داشته باشد،نه تقدم زمانی...
تا وصف ممکن الوجود بر آن صادق شود،و نیازی به حادث بودن یا فانی بودن ندارد،
این فیلسوف در رساله ی عرشیه ی خویش می گوید:
«اکنون واضح می شود برای تو،و می دانی که جمیع موجودات، فعل اوست و صدور اشیاء از او لذّاته است،
و پیشی گرفتن عدمِ زمانی شرط نیست،
به جهت آنکه زمان،تابع حرکات است،و فعل آنهاست،*
ولکن سبقت گرفتن عدم زمانی برای اشیاء شرط نیست،زیرا آنچه هلاک شونده است و بر حسب ذات منعدم است،
وجود او از حق تعالی است،و آنکه لذاته است،مقدّم است بر آن چیزی که استفاده وجود از غیر می کند.
پس سوای باری تعالی،باید عدمش بر وجودش تقدم داشته باشد،به سَبَق ذاتی لازم،نه زمانی»
مجموعه رسائل ابن سینا،ص 289 و 290
*اصلا این سخن که بگوییم زمانی بود،که خداوند تنها بود،به نظرم نارواست،زیرا زمان وقتی مطرح می شود،که حرکتی صورت گیرد
و اصلا خداوند در چهارچوب زمان نیست،که بگوییم،اولش غیر از خدای مهربان هیچکس نبود،
بعد خداوند یکهو تصمیم گرفت که جهان را خلق کند! مگر خداوند خودش در زمان محدود است،که چنین حرفی بزنیم!؟
در این مسائل فلسفی اول باید در نظر بگیریم،که خدایی که ما می گوییم خدایی بی زمان است،و اگر محدود به زمان باشد،
از خدایی ساقط است،بعد در بحث کند و کاو کنیم،و این متاسفانه چیزی است که در عالم مسیحی به شدت ایراد دارد،
که آنها به ساعت ساز تشبیه کرده اند خدا را،یعنی خدا را زمانمند تصور کرده اند،و این از نظر فلسفی نادرست است.
«بدون اشاره به مفهوم خداوند،بحث درباره ی آغاز جهان،دشوار است.
کارهای من در خصوص سرچشمه ی جهان،در مرز میان علم و دین قرار دارد،اما من می کوشم در مرز علمی بایستم.
کاملا ممکن است که «خداوند به گونه ای عمل کند،که نتوان آن را توسط قوانین علمی توصیف کرد»
اما در اینصورت باید تنها بر پایه ی ایمان شخصی،عمل نمود.»
***
« مادامی که جهان «آغازی» داشته باشد،می توان فرض کرده که آفریدگاری دارد.*
اما اگر جهان به راستی کاملا خود گنجا(Self contained) است و مرز و کرانه ای نداشته باشد،آنگاه؛
«نه آغازی خواهد داشت،نه پایانی»
جهان صرفا هست . . .
آنگاه چه جایگاهی برای آفریننده می توان متصور شد؟** »
*نظریه ی متکلمین در باب خداوند همینست،که جهان،حادِث (نبود و سپس بود شده) است،
و هر حادثی نیازمند به آفریننده است،پس جهان آفریننده ای دارد.
**نظریه ی فلاسفه،از جمله ابن سینا می گوید،می توان و باید متصور شد!
جهان تقدم زمانی ندارد بر خدا،بلکه تقدّم ذاتی دارد،
یعنی از حیث نیازمندی وجودیش به خدا محتاج است،نه از حیث زمانی،
معیار، بحث ممکن الوجود و واجب الوجود است،نه حادث و قدیم...
می تواند جهان قدیم باشد،و در عین حال ممکن الوجود باشد،و این در اندیشه ی توحیدی فلاسفه،خللی ایجاد نمی کند.
هر چند این سخن،تا حدّی با نگاه رایج و عام به خدای مسیحیان و مسلمانان تفاوت دارد.