جهان هولوگرافیک

توصیه میکنم به همه حتماً این کتاب را بخوانند شدیدا شما را به فکر می برد و دیدگاهتان را نسبت به دنیا عوض می کند

این کتاب را توصیه میکنم حتماً همه بخوانند قطعاً دیدگاهتان را نسبت به دنیا عوض می کند و شدیداً شما را به فکر می برد

دوستان پس لینک دانلودش کو؟
میشه یه لینک بدید ممنونم

متاسفانه نتونستم این کتاب رو دانلود کنم چون لینکو غیر فعال کردن ولی تا اونجا که از دوستان در اینمورد شنیدم کتاب بسیار جالبی بنظر میرسه و حتما این کتابو تهیه میکنم از جناب بودا و خرتوخر عزیز هم بسیار ممنونم ولی اونچه از این نظریه ذهن منو بخودش مشغول کرده میزان سازگاری این نظریه با نظریه جهان های موازی و حتی جهان های تو درتو هست و اینکه ایا جزیی از اطلاعات به نمایندگی از کل میتونه عمل کنه و چیزی هم ازش کم نشه؟من که برا خوندن این کتاب لحظه شماری میکنم

ارزش خوندن و فکر کردن داره ...

[quote=\'nobleman\']دوستان می تونند این کتاب رو از صفحه ی زیر دانلود کنند:
جهان هولوگرافیک
مطمئنم که یه بار خوندن این کتاب ضرری نداره!
به نظر من که کتاب جالبی بود. [/quote]
سپاس از شما بابت لینک دانلود

فوق العاده است
دوستانی که تردید دارن در خوندنش حتما بخونن با دنیای جدید آشناتون میکنه

استیون هاوکینگ در اثر ماقبل آخرش (جهان در پوست گردو) به تئوری جهان هلوگرافیک اشاره کرده و گرچه آنرا تایید نکرد، ولی رد هم نکرد: \" آیا ما براستی روی غشاء زندگی می کنیم؟! بر اساس فرضیه ی هولوگرافی که در فصل 2 تشریح شد، اطلاعات مربوط به وقایع در یک منطقه از فضا می تواند روی مرزش رمزگذاری شود. بنابراین شاید گمان می کنیم که در دنیایی چهار بعدی زندگی می کنیم زیرا در واقع ما سایه هایی هستیم بر غشاء از آنچه در درون حباب روی می دهد ولی از دیدگاه یک فرد پوزیتیویست و پراگماتیستکسی نمی تواند بپرسد: کدام حقیقت است؟ غشاء یا حباب؟!؟!؟ آنها هردو مدلی ریاضی هستند که مشاهده ی ما را توصیف و توجیه می کنند. انسان آزاد است هر مدلی را که برایش مفید است! انتخاب کند...\" (جهان در پوست گردو/ استیون هاوکینگ/ ترجمه محمد قصاع/ به نشر/برگ 204)
اگر پوزیتیویستی افراطی چون هاوکینگ (که در اثر اخیرش \"طرح بزرگ\" حتی بدلیل قابل قبول ندانستن شواهد علمی بر وجود ارتباط میان خدا و هستی، وجود هستی بدون خدا را پذیرفته)، این تئوری را کاملا نفی نکرده، شگفت انگیز است که کسانی که آگاهی کمتری دارند، با تعصب این تئوری را رد می کنند. این تئوری کوشیده تا برای برخی از معما های تا کنون حل نشده ی کیهانی، پاسخی بدست دهد، و تا زمانیکه پاسخ بهتر و منطقی تری برای این مسائل ارایه نشده، می تواند مورد پذیرش باشد. هر گاه پاسخ بهتری پیدا شد، البته می توان این تئوری را دور ریخت.

دوستم بودا نظر کاملی را در این خصوص در صفحه قبل نوشتند:
اصل اساسی فیزیک که غیر قابل تغییر است اصل بقای ماده و انرژی است: یعنی مجموع انرژی و
ماده داخل کیهان از بین نمی رود، بلکه از صورتی به صورت دیگر تبدیل می شود.
این اصل خود زیر مجموعهء اصلی دیگر بنام اصل بقای اطلاعات است که بقای انرژی و ماده را
نیز شامل می شود. حال بقای اطلاعات یعنی چی، نخست باید خود اطلاعات را تعریف کنیم که از دید
فیزیکی چیست همین نوشته های بالا اطلاعات هستند، حال می توانیم آن را بصورت مورس بنویسیم یعنی این
اطلاعات را به جای داشتن ۲۳ حرف الفبا به ترکیبی از دو علامت خط و نقطه تبدیل کنیم بدون اینکه
هیچ اطلاعاتی از بین برود، تنها شکل آن تغییر یافته. همین اتفاق در رایانه هم می افتد و تمام
اطلاعات ما به زبان \"باینری صفر و یک\" تبدیل می شود حال چه شد که فرضیه جهان هولوگرافیک مطرح شد: قضیه از استیون هاوکینگ
آغاز می شود و وقتی هاوکینگ تمرکز کار خود را روی سیاهچاله ها گذاشت. هاوکینگ در
سال ۵۷۹۱ به همراه دکتر ژاکوب بکینشتاین نشان دادند که سیاهچاله ها از خود انرژی تابش می
کنند که به \"تابش هاوکینگ\"معروف شد. به این معنا که سیاهچاله ها می توانند انرژی و ماده درون
خود را به صورت تابش به بیرون بدهند و در نتیجه کوچک و حتی ناپدید شوند. این پدیده را ما با
رصد کردن سیاهچاله ها دیدیم اما این آغاز ماجرا بود
فرضیات زیادی درباره حل پارادوکس هاوکینگ وجود دارند که فرضیهء ساسکیند بنا بر اصل
هولوگرافیک یکی از بهترین ها بوده است. ساسکیند می گوید. اینکه اطلاعات در سیاهچاله نبود شود
یک بلا است چرا که بنا به محاسبات فیزیکی تمام اطلاعات موجود کیهان در طول ۵۲۳۹ میلیارد سال
از مهبانگ در سیاهچاله ها می باشد و اینکه سیاهچاله ها از بین برود یعنی تقریبا تمام اطلاعات
کیهان رفته رفته از بین می رود و این با اصل بقای اطلاعات در تضاد استساسکیند از برهم نهادن این دیدگاه و کل ساختار جهان این فرضیه را اعلام کرد که چون اطلاعات از
این کیهان و هستی هم نباید از بین برود پس اطلاعاتی که در فضا پخش می شود و به سمت بیرون
کیهان می رود از کیهان خارج نمی شود بلکه در سطح افق گرانشی کیهان به صورت یک هولوگرام
دو بعدی ضبط می شود در بعضی از وبلاگ ها از این دیدگاه سوء استفاده شده و از آن تعبیر عرفانی و متافیزیکی برداشت
شده که شوربختانه سوء استفاده از آگاهی اندک مردم به دانش پیچیده فیزیک است
با سپاس از نظر بودا ادامه می دهم:
دوستان عزیز یک کتاب درست و غلط را با هم قاطی کرده و به نظر من نوعی ریاکاری کرده است
شاید استدلال های عقلی انسان همیشه درست نباشد ولی معمولا درست بوده و به سمت کامل شدن و اصلاح می رود
دوست عزیز چونکه گاهی عقل اشتباه می کند دلیل بر این نیست که به سمت احساس برویم زیرا قضاوت های احساسی همیشه غلط بوده اند نظرات مردم قبل مثل مصری ها در باب خدا یا یونانی ها در مورد خدا یا هر دین دیگر که بر اساس احساس بوده است همگی رد شده است و این مردم احساساتی که به دنبال حفره های تاریک بودند نا خدای خود را در آن بچپانند لطفی به این جهان نکرده اند گاهی نیز خون ها ریخته اند
من خرد گرایی و عقل گرایی را بیشتر ترجیح می دهم چون در آن تلاش می شود بر اساس شواهد سخن راند بر اساس دلایل منطقی عمل کرد و ......
اما مزیت احساس در این موارد چیست؟؟؟ گرچند روان انسان به عشق و دوست داشتن و... نیاز دارد ولی چرا موارد علمی را با احساس پیوند بزنم؟

اوا براون
روش نظر دادنت مثه دوست پسر فقیدت آدولفه
بهتر این حکمای نهایی رو برای خودت و آدولف جونت نیگه داری

دوست پسر؟
آدولف هیتلر،پیامبر منه
واسه پیامبرم هم یه توشه گنده از اعمال صالح نگه داشتم!!!
ببینمش بهش میدم
و منظور از قلب،یه تلمبه هست
اگه منظورتون احساساته،خوب بگید احساسات...چرا قلب؟
چقدر کاراتون خنده داره!