شاه عباس: شاهی که میخواست، میدانست و میتوانست
نویسنده:
منوچهر مطیعی
امتیاز دهید
در زمان سلطنت شاه عباس صفوی، دسته دسته اروپائیان ماجراجو برای تحصیل ثروت و زندگی بهتر به سمت کشورهای افسانه ای شرق حرکت کرده و بیشتر به ایران و هند وارد می شدند. تا این تاریخ، مشرق زمین برای اروپائیان دنیایی مجهول و ناشناخته بود. اکثر مردم به استثنای عده ای خواص و از جمله مورخین و علمای جغرافی، از این قسمت کره ارض، اطلاعات کافی نداشتند و تقریبا تصور می کردند در سرزمینی پرثروت که از خاک آن طلای ناب بدست می آید، مردمی نیمه وحشی در جنگلها و دشتها زندگی می کنند و از آداب و رسوم و تمدن دور و بی اطلاع می باشند. در این میان تنها معدودی از مردم اروپا اطلاعاتی آن هم ناقص درباره شرق داشتند ولی چون روزنامه و نشریات نبود، این دانستنیها همه عمر برای آنها ناقص می ماند و از یکی به دیگری نمی رسید. در اواخر قرن شانزدهم یک عده از دریانوردان اسپانیایی پس از تحمل رنج فراوان به خلیج فارس وارد شده و بالاخره موفق گردیدند که یکی از جزایر خلیج را از پادشاه صفوی به مدت ده سال اجاره کنند.
اسپانیایی ها سالانه پانصد تومان مال الاجاره جزیره مذکور را با تشریفات به خزانه سلطنتی می فرستادند و در ضمن تحف و هدایای بیشمار برای جلب محبت شاه هدیه می کردند.
شاه عباس از معامله با اسپانیایی ها رضایت داشت و با اینکه از ممالک دیگر اجاره بیشتری پیشنهاد شده بود، معهذا قرار داد با آنها را فسخ نمی کرد. زیرا طبق نوشته اسکندر بیک، مولف و مورخ تاریخ عالم آرای عباسی، شاه عباس معتقد بود که هیچ ملتی بهتر از اسپانیایی ها به ارزش واقعی ابریشم ایران واقف نیستند و برای اینکه بازار ابریشم اسپانیا را از دست ندهد، با آنها با مهربانی رفتار می کرد.
در آخرین سالهای قرن شانزدهم، پرتقالی ها نیز به خلیج فارس وارد شدند و با همسایه خود یعنی اسپانیایی ها به رقابت پرداختند. کار این رقابت بالا گرفت و به زد و خوردها و حوادث خونینی منجر گردید که استخوان بندی داستان ما را تشکیل می دهد. این داستان از روی مستندات تاریخی به رشته تحریر درآمده است.
تگ:
ادبیات داستانی ایران
ایران در دوران صفوی
رمان ایرانی
صفویه
بیشتر
اسپانیایی ها سالانه پانصد تومان مال الاجاره جزیره مذکور را با تشریفات به خزانه سلطنتی می فرستادند و در ضمن تحف و هدایای بیشمار برای جلب محبت شاه هدیه می کردند.
شاه عباس از معامله با اسپانیایی ها رضایت داشت و با اینکه از ممالک دیگر اجاره بیشتری پیشنهاد شده بود، معهذا قرار داد با آنها را فسخ نمی کرد. زیرا طبق نوشته اسکندر بیک، مولف و مورخ تاریخ عالم آرای عباسی، شاه عباس معتقد بود که هیچ ملتی بهتر از اسپانیایی ها به ارزش واقعی ابریشم ایران واقف نیستند و برای اینکه بازار ابریشم اسپانیا را از دست ندهد، با آنها با مهربانی رفتار می کرد.
در آخرین سالهای قرن شانزدهم، پرتقالی ها نیز به خلیج فارس وارد شدند و با همسایه خود یعنی اسپانیایی ها به رقابت پرداختند. کار این رقابت بالا گرفت و به زد و خوردها و حوادث خونینی منجر گردید که استخوان بندی داستان ما را تشکیل می دهد. این داستان از روی مستندات تاریخی به رشته تحریر درآمده است.
تگ:
ادبیات داستانی ایران
ایران در دوران صفوی
رمان ایرانی
صفویه
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1391/11/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شاه عباس: شاهی که میخواست، میدانست و میتوانست
قدرت شاه ایران به درجهای رسیده است که وقتی دو سال قبل (۱۰۱۴ق) بر دژهای عثمانی در نزدیکی تبریز هجوم برد، سرداران ترک به قدری از او هراسان بودند که حتی یک سرباز برای مقابله با وی نفرستادند. اکنون متصرفات وی به مراتب زیادتر از سرزمینهایی است که نیاکانش از کف داده بودند... اگر این شاه نیرومند به دریای مدیترانه یا قسطنطنیه نزدیک شود، ممکن است وجودش برای کلیسای مقدس ما در حکم دومین تازیانهی خدا باشد.
« اگر ایرانیها نبودند ( منظورش ایرانیهای زمان شاه عباس کبیر هست ) ترکان عثمانی ما را ( اروپاییان را ) محو و نابود می کردند » .....