رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
خانه بدنام
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 36 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 36 رای
✔️ این کتاب در اصل مجموعه داستان کوتاه از داستانهای زیر است:
اندکی پیش از رفتن : مردی که قبل از رفتن از شهر ، شبی را با زنی می گذراند .
رویای نیمه شب : زنی ثروت مند که بعد از شوهرش با مردهای نامناسبی ازدواج می کند .
رنگین کمان : خانه ای که همه چیزش بر اساس منطق و شورای خانوادگی پیش می رود .
سکوت : مردی که همسرش چشم به راه زایمانی سخت است و می خواهد با کسی درد و دل کند .
خانه بدنام : خانواده ای که دخترانش آرایش کرده و آراسته می گردند و کسی آنها را دوست ندارد .
قهوه خانه خالی : پیرمردی که همسرش مرده و به خانه پسرش نقل مکان می کند .
سخنی محرمانه : مرد محترمی که در سنین میان سالی هوس ازدواج دوم می کند .
ترس : دعوای گردن کلفت های یک محله برای یک دختر .
خاکستر : رئیسی که به زود می خواهد با کارمندی که عاشقش شده ازدواج کند .
پایان : مرد در انتظار ترفیع رتبه است که گذشته اش لو می رود .
بازار کهنه فروشی : کت دزدی فروخته می شود ولی بعد متوجه می شوند که درون آن پول زیادی بوده است .
رو در رو : زن و شوهر در بعد از ظهری عاشقانه .
از اعدام گریخته : مردی که از مجازت اعدام گریخته و در بیابان به دوستش پناه برده است .
راننده قطار : راننده قطار دیوانه شده و قصد کشتن همه را دارد .
لونا پارک : پسر در پارک بازی با دختری آشنا می شود .
موج گرما : روزی بسیار بسیار گرم در شهر .
رهگذران : دو مرد و یک زن که در مسیر ادراه یکدیگر را می بینند .
روز پر از ازدحام : مردی که به فکر رقابت های کاری و پیشی از رقباست .
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1391/12/05

کتاب‌های مرتبط

رویایی به وسعت ناخوداگاه
رویایی به وسعت ناخوداگاه
0 امتیاز
از 0 رای
سرزمین جذامی ها
سرزمین جذامی ها
4.2 امتیاز
از 9 رای
به گل نشستگان
به گل نشستگان
4.4 امتیاز
از 17 رای
واهمه های بی نام و نشان
واهمه های بی نام و نشان
4.5 امتیاز
از 89 رای
قصه‏ های سیمرغ گزیده داستان
قصه‏ های سیمرغ گزیده داستان
4.5 امتیاز
از 11 رای
یکی بود یکی نبود
یکی بود یکی نبود
4.6 امتیاز
از 196 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خانه بدنام

تعداد دیدگاه‌ها:
4
نجیب محفوظ بزرگترین نویسنده قرن بیستم مصر و تصویرگری دقیق از زندگی مردمیست که در میان دنیایی عشیرتی و دنیایی متجدد دست و پا میزنند. نجیب محفوظ نویسنده ای چپ گراست ولیکن عاشق و دلداده مصر و مردمانش. اثر بی نظیر وی گذر قصر از سه گانه معروفش به خوبی بیانگر عقاید و سبک بی نظیر نویسندگی وی است و بی جهت جایزه نوبل را به وی اهدا نکرده اند. این مجموعه از داستانهای کوتاهش مجموعه تصاویری از مصر و روحیه مردم آنرا نشان میدهد و شاید بهترین داستان این کتاب همان "خانه بدنام" است. نیمه دوم قرن بیستم در ادبیات خاورمیانه ستارگان درخشانی را به خود دیده است. نجیب محفوظ . اورهان پاموک . محمود دولت آبادی . احمد محمود و شاید....... با تشکر از بارگذار این کتاب نفیس.
اندکی پیش از رفتن : مردی که قبل از رفتن از شهر ، شبی را با زنی می گذراند .
رویای نیمه شب : زنی ثروت مند که بعد از شوهرش با مردهای نامناسبی ازدواج می کند .
رنگین کمان : خانه ای که همه چیزش بر اساس منطق و شورای خانوادگی پیش می رود .
سکوت : مردی که همسرش چشم به راه زایمانی سخت است و می خواهد با کسی درد و دل کند .
خانه بدنام : خانواده ای که دخترانش آرایش کرده و آراسته می گردند و کسی آنها را دوست ندارد .
قهوه خانه خالی : پیرمردی که همسرش مرده و به خانه پسرش نقل مکان می کند .
سخنی محرمانه : مرد محترمی که در سنین میان سالی هوس ازدواج دوم می کند .
ترس : دعوای گردن کلفت های یک محله برای یک دختر .
خاکستر : رئیسی که به زود می خواهد با کارمندی که عاشقش شده ازدواج کند .
پایان : مرد در انتظار ترفیع رتبه است که گذشته اش لو می رود .
بازار کهنه فروشی : کت دزدی فروخته می شود ولی بعد متوجه می شوند که درون آن پول زیادی بوده است .
رو در رو : زن و شوهر در بعد از ظهری عاشقانه .
از اعدام گریخته : مردی که از مجازت اعدام گریخته و در بیابان به دوستش پناه برده است .
راننده قطار : راننده قطار دیوانه شده و قصد کشتن همه را دارد .
لونا پارک : پسر در پارک بازی با دختری آشنا می شود .
موج گرما : روزی بسیار بسیار گرم در شهر .
رهگذران : دو مرد و یک زن که در مسیر ادراه یکدیگر را می بینند .
روز پر از ازدحام : مردی که به فکر رقابت های کاری و پیشی از رقباست
«میمی» یکی از دختران خانة بدنام است. این خانه محل رفت و آمد جوانان بدنام بود، و از این رو به خانة بدنام شهرت یافته است. روزی میمی با احمد دیدار کرده و به او پیشنهاد ازدواج می دهد. اما احمد از این که با دختری از خانة بدنام ازدواج کند می ترسد و این پیشنهاد را رد می کند. پس از گذشت سال ها از این ماجرا، زمانی که میمی به پنجاه سالگی رسیده و برای دریافت حقوق مستمری همسرش ـ که اکنون فوت کرده ـ به ادارة بیمه مراجعه کرده است ناگهان با احمد ـ که اکنون ناظر کل کارمندان بیمه است روبه رو می شود. احمد با مشاهدة میمی خاطرات گذشته را در ذهن مرور می کند. خانة بدنام نام یکی از داستان های مجموعة حاضر و از داستان های «نجیب محفوظ» ـ نویسندة لبنانی ـ است. عناوین برخی دیگر از داستان های کتاب عبارت است از: رویای نیمه شب؛ رنگین کمان؛ ترس؛ خاکستر؛ لوناپارس؛ و روز پرازدهام.
خانه بدنام
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک