رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

از بودن و سرودن

از بودن و سرودن
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 466 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 466 رای
✔️ کتاب «از بودن و سرودن» مجموعه‌ای از اشعار استاد محمدرضا شفیعی کدکنی است که با بیانی دلنشین و زیبا به رشته تحریر درآمده است. محمدرضا شفیعی کدکنی نویسنده و شاعر با تخلص م. سرشک اهل نیشابور است. شفیعی کدکنی سرودن شعر را از جوانی به شیوه قدمایی آغاز کرد و پس از چندی به سبک نو مشهور به نیمایی روی آورد. با انتشار دفتر شعر «در کوچه باغ‌های نشابور» نام‌آور شد. این کتاب دربرگیرنده برخی از اشعار وی در دهه پنجاه است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1386/07/19

کتاب‌های مرتبط

از اشک هایم پلی می سازم
از اشک هایم پلی می سازم
5 امتیاز
از 1 رای
ستاره های عاشق
ستاره های عاشق
4.5 امتیاز
از 6 رای
سردبیر گیج
سردبیر گیج
4.3 امتیاز
از 4 رای
خفته ای بر مزار عشق
خفته ای بر مزار عشق
3.8 امتیاز
از 9 رای
پرواز با خورشید
پرواز با خورشید
4.5 امتیاز
از 2 رای
شبنامه: مجموعه شعر
شبنامه: مجموعه شعر
3.3 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی از بودن و سرودن

تعداد دیدگاه‌ها:
12
در میان گونه گونه مرگ ها
تلخ تر مرگی ست مرگ برگ ها
زان که در هنگامه اوج و هبوط
تلخی مرگ ست با شرم سقوط
وز دگر سو٬ خوش ترین مرگ جهان٬
زانچه بینی٬ آشکارا و نهان ...
رو به بالا و ز پستی ها رها
خوش ترین مرگی ست، مرگ شعله ها...
محمد رضا شفیعی کدکنی

پی نوشت:
1."یخرج الحیّ من المیّت و یخرِج المیّت من الحیِّ و یحیی الارض بعد موتها و کذلک تخرجون"
آیه 19 سوره روم
2.موت قبل عن تموت (بمیرید پیش از آنکه بمیرید)
3. آزمودم مرگ من در زندگیست،
چون رهم زین زندگی پایندگیست.
مثنوی معنوی ، دفتر سوم
4.ای خنک آن را که پیش از مرگ مرد،
یعنی او از اصل این رز بوی برد.
مثنوی ، دفتر چهارم
5.نه چنان مرگی که در گوری روی
مرگ تبدیلی که در نوری روی *
مثنوی ، دفتر ششم
* منظور حضرت مولانا مرگ اختیاری است ، که یک نوع تبدیل و تحول باطنی است که انسان خود را به عالم نور پیوند می زند.
در کودکی
وقتی که شب از کوچه تنها
بهر خرید نان و سبزی می گذشتم
اواز می خواندم
که یعنی نیست باکم
از هر چه اید پیش و
باشد سرنوشتم
امروز هم
در این شبان شوکرانی
وقتی شرنگ شب گزندش می گزاید
تنها پناهم چیست
اواز
این مدعیان که هر چه دیدند نو اش
کردند به داس کهنه ی خود درو اش
آری گله را جو روی واپس آرند
بی شبهه بز لنگ شود پیش رو اش
استاد کدکنی
به اطلاع دوستان می رسانم که کتاب "مردی است که می سراید" به قلم آقای فولادوند حاوی زندگی نامه و تحلیل شعر استاد توسط انتشارات مروارید منتشر شده است.
نفسم گرفت از این شب- در این حصار بشکن!
بسمه تعالی و با اهدای سلام متشکرم خوب است اما به پای نیما نمی رسد

مگه قرار بود برسد؟استاد کدکنی جای خود دارند و نیما جای خود.(!)
از بودن و سرودن
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک