فرهنگ سعدی پژوهی
نویسنده:
خسرو قاسمیان
درباره:
سعدی
امتیاز دهید
در این پژوهش مقالات و کتابهایی در حوزه سعدی و آثار او بازیابی و بررسی شده است.
بیشتر
آپلود شده توسط:
mohammad abedi
1391/03/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فرهنگ سعدی پژوهی
بسر بردم ایام با هرکسی
تمتع ب هرگوشه ای یافتم
ز هر خرمنی خوشه ای یافتم
چو پاکان شیراز خاکی نهاد
ندیدم ک رحمت بر این خاک باد...
یکم اردی بهشت ماه...روز بزرگداشت سعدی گرامی:x
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من بدر میرود
چو فرهادم آتش به سر میرود
همی گفت و هر لحظه سیلاب درد
فرو میدویدش به رخسار زرد
که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست
تو بگریزی از پیش یک شعله خام
من استادهام تا بسوزم تمام
تو را آتش عشق اگر پر بسوخت
مرا بین که از پای تا سر بسوخت
همه شب در این گفت و گو بود شمع
به دیدار او وقت اصحاب، جمع
نرفته ز شب همچنان بهرهای
که ناگه بکشتش پری چهرهای
همی گفت و میرفت دودش به سر
همین بود پایان عشق، ای پسر
ره این است اگر خواهی آموختن
به کشتن فرج یابی از سوختن
مکن گریه بر گور مقتول دوست
قل الحمدلله که مقبول اوست
اگر عاشقی سر مشوی از مرض
چو سعدی فرو شوی دست از غرض
فدائی ندارد ز مقصود چنگ
و گر بر سرش تیر بارند و سنگ
به دریا مرو گفتمت زینهار
و گر میروی تن به طوفان سپار
شیخ اجل، بوستان، باب سوم، در عشق و مستی و شور.