دفاع از تعدد زوجات اسلام
نویسنده:
سید مصطفی طباطبائی
امتیاز دهید
ترجمه به انگلیسی: دکتر علی دولت داد
ترجمه به فرانسوی: بانو ملیحه آشتیانی
بیشتر
ترجمه به فرانسوی: بانو ملیحه آشتیانی
آپلود شده توسط:
tn313
1391/03/04
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دفاع از تعدد زوجات اسلام
میشه بیشتر توضیح بدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
متاسفانه اگر صریح تر حرف بزنم کامنت مورد مرحمت مدیر قرار میگیره...حیف
موضوع دقیقا "حرف حقه".به نظرتون کدوم حرف حقه؟
قران میگه یک حق هست که از آن خداست.
به نظرتون کدومشون حرفی میزدن که "نزدیکتر به حرف حق بود؟
"حالا اگه کسی به عمر توهین کنه چرا حکمش اعدام نیست ؟ (مثل همین مراسم عمرکشان توی ایران عزیزمون )"
اینکار صریحا حرامه .ما مسول هستیم برای اشتباهات هم کیشانمون ولی اینکار به حکم صریح ولی فقیه حرامه .البته نه فقط این کار احمقانه، که توهین معمولی به هر شکل هم حرامه.
فکر میکنم بحث در مورد این کتابه پس بهتره یادآوری کنم در صفحه ی 8 این مطلب،از قول فخرالدین رازی روایتی آورده شده که در اون شخصی که قبل از وارد شدن به اسلام دارای 10همسر بوده و مسلمان شده بود پیامبر بهش دستور میده 4زن رو نگه دار و از بقیه جدا شو،پس با مطلبی که شما بیان کردید کاملاً در تضاده.
در این وسط واژه ی عدالت مورد بی مهری قرار گرفته،چون فقط عدالت رو از نگاه مردانه قبول داره و عدالت از نگاه زنان اصولاً وجود خارجی نداره،نمیخوام وارد مسایل روانشناسی بشم چون کتابهای زیادی تو همین سایت هست که دوستان میتونن مطالعه کنند.چطور مردان با داشتن عدالت میتونن4تا زن و nتاکنیز داشته باشن ولی زنان نمیتونن همسر خودشون رو فقط برای خودشون بخوان،چرا؟
راستش نمیدونم شما کجا زندگی میکنین ،ایران یا خارج از ایران؟دعوتتون میکنم یه پژوهش مختصری در دادگاههای خانواده ،روزنامه ها و...داشته باشین تا متوجه بشین که در ایران که چند همسری تقریباً قانونیه(البته با حصول بعضی شرایط)باز هم خیانت کردن وجود داره!
نمیدونم این حرف شما رو به حساب چی بزارم! اگر انسان (چه زن و چه مرد)میل به چند همسری داره پس چرا فقط این حق به آقایون داده شده؟مگر اینکه منکر این حرف بشیم که دین مطابق فطرت بشری است یا نه میتونیم این حرف رو به این صورت اصلاح کنیم که دین مطابق فطرت بشری از نوع مذکرش است!
داشتن زنان متعدد امری عادی برای عربها- و حتی ایرانیها- محسوب می شد و اینکه یک مرد بیست همسر یا حتی بیش از آن داشته باشد کاملا عادی بود. تزویج همزمان دو خواهر هم امری عادی بود. اسلام بشدت با این مساله مبارزه کرد داد و حتی به شخص پیغمبر وحی شد که حق ازدواج مجدد ندارد، حال آنکه اگر پیغمبر اسلام را از پیش خود ساخته بود و از ازدواج به دنبال اطفای شهوت می گشت هرگز چنین دستوری در قرآن یافت نمی شد.
البته اسلام عطف به ما سبق نکرد و همسران قبلی را به همان صورت سابق به رسمیت شناخت و خانواده های سابق را متلاشی نکرد - عفا الله عما سلف- اما برای مسلمانانی تازه قصد ازدواج داشتند محدودیت قرار داد.
در چنان جوامعی - که هنوز هم نظایرشان یافت می شود- اعلام اجباری تک همسری یک دستور بسیار شاق و غیر عادی برای مردم محسوب می شد. لذا اسلام در عین قرار دادن این محدویت شراط عدالت را گنجاند و باز هم مسلمانان را تشویق کرد که اگر قادر به عدالت میان همسران نیستند به یک همسر اکتفا کنند.
در جوامعی که نظام تک همسری به صورت اجباری در آمده است، خیانت به همسر مخصوصا از طرف مردان عادی شده است. طبیعت انسان - مخصوصا مرد- میل به چند همسری دارد .
لذا اسلام به کلی این احساس غریزی را سرکوب نکرد. اما با قرار دادن شرط عدالت و محدود کردن تعداد زوجات، به نوعی بر این غریزه رام نشدنی لگام زد.
پس این به نظر من تناقض داره با صحبت قبلی شما مبنی بر آزادی بیان در اندیشه شما ،
حالا اگه کسی به عمر توهین کنه چرا حکمش اعدام نیست ؟ (مثل همین مراسم عمرکشان توی ایران عزیزمون )
خوب عمر برای عده ای بیشتر از مسلمونا تقدس داره ،
میدونی چرا ؟
چون وقتی میگویید کسی نباید توهین کنه منظورتون اینه که کسی به عقاید من نباید توهین کنه .
جناب قبول دارم عمل وحشیانه ای بود ،
اما اگه کسی بیاد در مورد همشهری انزلی چی شما بگه :
پس چرا برا سرش جایزه تعیین کردن ؟ چون او حرف حق میزد ، و عقاید مخاطبان او متعصبانه و بی منطق بود ،
باز هم قبول میکنید ؟
قصد مقایسه جناب مطهری رو ندارم با ایشون ،
حرف من خود عمل کشتنه که از تعصب میاد
این خیلی عالیه که شما کتاب رو خوندید برای من همین کفایت میکنه و انتظار ندارم که شما موضوعی رو که سالهاست در مورد آن گفت و گو هست با خوندن این کتاب فوری قبول بکنید
موفق باشید;-)
منظورم نویسنده کتاب نبود نظر دهندگان کتاب بود.
کاری ندارم که دیگران کتاب را خوانده اند یا نه اما من نظر خودم را پیرامون استدلال نویسنده گفتم.(یقینا از روی اسم کتاب هم پیشداوری نکردم)
ار این گفته شما به بعد دیگه عملا نشون دادید که -خیلی ببخشید دستتم میبوسم ولی-حداقلهای بحث رو هم نمیدونید دوست عزیز.
"افراط گرایی و تعادل!"
طرز استدلال شما هم که کاملا اسلامیه.ولی ما بهیچ وجه این طور استدلالی رو نمیپذیریم.
توضیح اینکه "تفکر امروز اسلامی "بر پایه استدلالات "افراطی و تفریطی و تعادلی " تدریس میشه که در کشور ما موضوعیت داره.
و این استدلالات از اونجایی که مثل دید شما خود برتر بین هستند متاسفانه سندیت ندارند.
دوست گرامی آیا شما نویسنده کتاب را افراطی میدانید؟! اصلا ایشان را میشناسید؟ بعید میدونم چون اگه میشناختید چنین تصور نمیکردید
اما در مورد امتیاز کتاب عرض کنم که بنده قول میدم که 90 درصد کسانی که مخالف کتاب اند کتاب رو هنوز نخوندن و فقط از روی نام کتاب نظرشون رو گفتن چون اگه میخوندن لااقل سکوت میکردن و چیزی نمیگفتن!!
خود کتاب که بیب اما اقلا نظر چند انسان متعادل و دور از افراط میتونه کمی ارزش داشته باشه که آنها هم عموما مخالف گفته های کتاب بودند.(از کامنت های قبلی و امتیاز کتاب مشخص است)