رسته‌ها
بزمرگی
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 22 رای
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 22 رای
✔ شروع داستان:

"شاهی آمده بود تا کارهای مربوط به حقوق جانبازی اش را انجام بدهد. تا آن روز برای بیرون آوردن ترکش های گلوله هایی که توی آخرین درگیری با باباشریف خورده بود، چهار بار سیته اش را باز کرده بودند. می گفت:

هربار می گویند دیگر خوب شده ای و احتیاج به عمل نداری، اما دفعه بعدکه باز یک ترکش توی ریه هایم پرک می کند، گند و کثافت کاری خودشان را پای من می نویسند و می گویند مال سیگارهایی است که می کشی.

هنوز به کسی نگفته بود که چند ترکش هم توی بیضه هایش دارد. بیضه هایش عفونت نکرده بودند و دردشان بعد از یک مدت ساکت شده بود. برای همین کاری به کارشان نداشت. تنها ترسش این بود که نتواند دختری را که مادرش برایش خواستگاری کرده بود، حامله کند.

دیگر مثل آن روزهایی که توی بزمرگی بودیم، ازش قول نگرفتم که فکر درمان شان باشد و به ش اصرار نکردم که کمتر سیگار بکشد. من و شاهی بیرون از بزمرگی، برای هم دوتا غریبه بودیم و علاقه ای نداشتیم خودمان را درگیر مشکلات زندگی همدیگر کنیم.

با وجود این که می دیدیم خنده ها و شوخی هایمان مصنوعی و تکراری است، باز هم سعی می کردیم به دوستی مان همان رنگ و بوی سابق را بدهیم. مخصوصا شاهی که فکر می کرد در عوض ماندن در خانه ام باید کاری بکند، اما بی فایده بود؛ من و او دیگر برای هم آن آدم های بامزه سابق نبودیم. دوستی من و شاهی همان جا توی بزمرگی تمام شده بود."
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
195
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
smmk
smmk
1391/01/31

کتاب‌های مرتبط

رویایی به وسعت ناخوداگاه
رویایی به وسعت ناخوداگاه
0 امتیاز
از 0 رای
دوست خانواده
دوست خانواده
4.2 امتیاز
از 28 رای
تهیدستان
تهیدستان
4.3 امتیاز
از 91 رای
کنسول افتخاری
کنسول افتخاری
4.3 امتیاز
از 35 رای
Urbain Grandier
Urbain Grandier
5 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بزمرگی

تعداد دیدگاه‌ها:
4
اگر بخواهیم واقع بینانه قضاوت کنیم کتاب فوق العاده تاثیرگذاری بود. همه چیز قابل درک و ملموس بود و فضا به خوبی توصیف شده بود. رکیک گویی اش هم متناسب با فضای داستان بود و اگر حذف می شد به داستان لطمه می زد. گرچه متاسفانه علیرغم میلم به دلیل همین رکیک گویی اش نتوانستم به کسی معرفی اش کنم. عالی بود.8-)
به نظر نویسنده ی مربوطه علایقه ی شدید به داستانهای مستهجن و خاطرات سکسی دارند
!!!
کتابی به غایت رکیک و به شدت سخیف !!
سلام
خودم از رکیک نویسی یا خوانی لذت زیادیی نمیبرم ولی این داستان چیزی داشت با این که عادت به خوندم کتاب از روی مانیتور ندارم همشو بخونم حتی سرعتم از کتاب چاپ شده هم بشتر بود خیلی لذت برم رکیک نویسیم با جو داستان جور بود .یه نوشته خواص یود که طعم تخلش تو دهن باقی میمونه
از واژه های بسیار زشتی در کتاب استفاده شده است
بزمرگی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک