رسته‌ها
قضاوت های حضرت علی
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 50 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 50 رای
امام علی ولی امر مسلمین پس از رسول اکرم میباشد که در دوران های خلفای سه گانه در امور حکومتی دخالتی نمیکرد، اما در جاهایی که از ایشان تقاضا میشد در امور مسلمین نظارت میکرد.
کتاب حاضر مجموعه ای از قضاوت های حیرت انگیز امیرالمومنین است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
173
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mohsen_3412
mohsen_3412
1391/06/27

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قضاوت های حضرت علی

تعداد دیدگاه‌ها:
144
اقا محسن عزیز بند شما رو عقده ای خطاب نکردم منظور بنده این بود که دین نیازی نداره که شما ازش دفاع کنید واگر شما این فکر کرده اید بنده از شما عذر می خواهم
آقا محسن
دوست عزیز، اگر مبلغِ آیین و مکتب و ایدوئولوژی خاصی هستی لااقل با توهین و ناسزا گفتن به مخاطبینت این کار رو نکن. چون جواب عکس می گیری. اگر سنگ تفکر و اندیشه خاصی رو به سینه میزنی و مدعی هستی که ضامن سعادت آدمهاست لااقل با توهین و بددهنی به خوردشون نده. چون اینطور نه فقط وجهه ی خودت رو بلکه وجهه ی اون ایدوئولوژی رو هم لکه دار می کنی

نه اینا خیال کردن میتونن از این اب گل الود ماهی بگیرن
همین کامنت زیر رو ببین این فهیمه به من گفت عقده ای اما همین ناظر ویرایشش هم نکرد میبینی چون توی جهت نظرات خودشونه و الا اگه بی طرف بود خب توی این نظر هم توهین هست
آقا محسن
دوست عزیز، اگر مبلغِ آیین و مکتب و ایدوئولوژی خاصی هستی لااقل با توهین و ناسزا گفتن به مخاطبینت این کار رو نکن. چون جواب عکس می گیری. اگر سنگ تفکر و اندیشه خاصی رو به سینه میزنی و مدعی هستی که ضامن سعادت آدمهاست لااقل با توهین و بددهنی به خوردشون نده. چون اینطور نه فقط وجهه ی خودت رو بلکه وجهه ی اون ایدوئولوژی رو هم لکه دار می کنی
آقا محسن،اگر نقدی کردن،نقد مشکلی ایجاد نمیکنه.میتونید با هم بحث کنید.اگه توهین هم کردن،با توهین شما ،همینطور این فحش ها و توهین ها ادامه پیدا میکنه.بهتر نیست علت آن را از آنها بپرسی؟
می دانید بد بختی ما ایرانی این که هر چیزی که من میگم بهترینه واقعا متاسفم برای اقا محسن و امثالشان من هم مسلمان هستم و دین خدا و پیامبرم را دوست دارم اما این بدان معنا نیست که چون من فکر می کنم عقایدم بهترین است پس بقیه باید خفه بشن اگر یک نفر که از اسلام چیزی نمی داند امد در سایت وتوهین کرد ماباید سایت فیلتر کنیم پس تکلیف 290000هزار نفر عضو دیگر چه می شود نه بلکه باید بمانیم بااو بحث کنیم چون این همان روشی بود که پیامبر هم در پیش گرفت مثلا در فتح مکه و بخشیدن قاتل سیدالشهدا حمزه عمویش و همینطور هند جگر خوار پس خواهشا عقده ها خود را برای خودتان نگهدارید و رگ غیرتتان زیاد باد نکند چون پیامبر هر گز ان یهودی که هرروز بر سر مبارکشان زباله می ریخت نکشت و وقتی مریض شد به عیادتش رفت نه مثل رهبران ما که هر کس که امد چیزی گفت حکم ارتداد دهد به جرم مفسد فی الارض بو محارب و وهابیگری همه را به کشتن دهد
موفق باشید
این حقوق مردم از دیدگاه امام علی (ع) است : از نهج البلاغه با کمی تفسیر است:
تنها انسان است که تاج کرامت بر سر او نهاده شده، برتری او در جهان به روشنی اعلام گردیده و آنچه در آسمان و زمین است با اراده خداوندی در قبضه وی (انسان) قرار گرفته است.[4]در این نگرش الهی بر خلقت انسان که سه محور آفرینش ویژه، جایگاه ویژه و اقتدار ویژه این موجود مورد توجه قرار می گیرد، برخورداری از حقوق ویژه نیز امری طبیعی بوده به گونه ای که بدون آن، ویژگیهای سه گانه فوق معنا و مفهومی نخواهند داشت. به تعبیر دقیق تر، رابطه مستقیمی میان گستره تواناییها و استعداد انسان با گستره و دامنه حقوق وی وجود دارد. به هر میزانی که استعداد خدادادی این موجود بیشتر باشد دامنه استحقاق او نیز گسترده تر خواهد بود....
متأسفانه بسیاری از کسانی که حرف های بی محتوا میزنند آنرا چنان در لفافه ادب می پوشانند که تو گویی حرف حساب میزنند.
و باز هم متأسفانه بسیاری از کسانی که حرف های در حقیقت منطقی و واقعگرایانه میزنند آداب بیان را رعایت نمی کنند و با لحن تند خود، محتوای حرف خود را هم بی ارزش میکنند.
در یک کلام.
همه باید یاد بگیریم مؤدبانه و صبورانه بحث کنیم. و خودمان را اصلاح کنیم.

آیا با این حرفتون میخواید بگید بیشتر آدمهای منطقی بی ادب هستند ؟؟؟؟
یا میخواید حرف آدم های مودب رو با این حرفاتون زیر سوال ببرید ؟؟؟
باور بفرمایید حرف مستدل زدن خیلی بهتر از زدن حرفهای احساسی و تایید گرفتن از احساس دیگرانه .
دوستان بنده مشکلی با شماها ندارم اینجا ما همه با هم دوست هستیم
بنده مشکلم با این سایت هست که انشالله مشخص میکنم فردا که شکایت کردم یا حق با منه که به حقم میرسم یا حق با اینهاست که میتونن به جرم هتک حرمت ازم شکایت کنن
ادامه ترجمه خطبه 210 :
چهارمین نفر کسی است که نه بر خدا دروغ نسبت می‏دهد نه به رسول‏الله(ص) و از ترس خداوند دشمن دروغ است و آنچه را که از رسول‏الله(ص) شنیده به درستی حفظ می‏نماید و به درستی نقل می‏کند و نه بر آن می‏افزاید و نه از آن کسر می‏نماید.
یک چنین راوی، ناسخ را حفظ می‏کند و بر طبق آن عمل می‏نماید و منسوخ را حفظ می‏کند و برطبق آنچه نهی شده از آن پرهیز می‏نماید.
یک چنین محدث می‏داند که خاص و عام چیست و محکم و متشابه چه می‏باشد و هر یک از اینها را در جای خود قرار می‏دهد، چون گاهی رسول‏الله(ص) چیزی می‏گفت: (الکلام له و جهان، فکلام خاص و کلام عام) و آن کس که کلام رسول‏الله(ص)را می‏شنید می‏دانست که خداوند از آن کلام چه منظور دارد و با این که درست استماع کرده بود آن را به شکلی تفسیر میکرد که غیر از معنای حقیقی آن به شمار می‏آمد و کلام رسول‏الله(ص) را آنطور که خود فهمیده بود(نه آنگونه که بایستی معنی بشود) برای دیگران نقل می‏نمود و اصحاب رسول‏الله(ص) هم پیوسته برای فهم آنچه می‏شنیدند به او مراجعه نمی‏کردند و ترجیح می‏دادند که عربی یا مسافری از بیابان بیاید و از رسول‏الله(ص) سئوالی بکند و آنها به جواب پیغمبر گوش بدهند اما من هر موضوع را که ضروری بود از پیغمبر می‏پرسیدم و جواب دریافت می‏کردم و به خاطر می‏سپردم و این است علتهایی که سبب شد که در احادیث و روایاتی که از پیغمبر نقل می‏کنند، اختلاف به وجود بیاید.
*********
از همین خطبه نیز می توان در مورد سخنان منسوب به امامان استفاده کرد
با سلام
هرچند این نظر رو پیش از این هم گذاشته بودم ولی ارزش آن را دارد که خطبه 210 نهج البلاغه را با آب و طلا نوشت تا بدانیم که بخش زیادی ازسخنان منسوب به پیامبر که به دست ما رسیده است چگونه نگاشته شده !!!!!
ترجمه خطبه 210 نهج البلاغه :
شخصی از امیرالمومنین(ع) راجع به حدیثهای مجعول که از پیغمبر نقل می‏کنند پرسش کرد و مولای متقیان در جوابش راجع به این که چرا احادث غیر معتبر در افواه جاری است در این خطبه توضیح داد و در مقدمه خطبه اصطلاحاتی است که معانی آنها در پاورقی همین خطبه ذکر شده است.
در دست مردم(در افواه عموم) حدیثهایی است و بعضی از آنها حق است و بعضی باطل و بعضی راست و بعضی دروغ و بعضی ناسخ است و بعضی منسوخ و بعضی عام است و بعضی خاص و بعضی محکم است و بعضی متشابه و بعضی محفوظ است و بعضی موهوم.
در زمان رسول‏الله(ص) آن قدر به پیغمبر نسبت دروغ دادند که روزی برخاست و گفت من کذب علی معتمدا فلینتبوا مقعده من النار.
تو بدان که 4 تن، برای تو حدیث نقل می‏کنند و آنها نفر پنجم ندارند(از 4 دسته تجاوز نمی‏نمایند).
نخستین مردی است منافق که تظاهر به ایمان و اسلام می‏کند ولی هر منکری را به جا می‏آورد و دروغهایی از خود می‏گوید و آنها را به رسولان(ص) نسبت می‏دهد.
مردم اگر بدانند که وی منافق است آنچه می‏گوید نمی‏پذیرند اما از این موضوع خبر ندارند و می‏گویند که او رسول‏الله(ص) را دیده و حدیث را از او شنیده و از وی کسب اطلاع کرده و لذا حرفش را می‏پذیرند و تو می‏دانی که خداوند منافقان را به تو شناسانیده و صفات آنها را گفته و بعد از رسول‏الله(ص) عده‏ای از این منافقان ماندند و به طرف سران فرقه‏های گمراه و کسانی که با تظاهر مردم را از آتش جهنم می‏ترساندند رفتند و با آنها همدست شدند و آنها نیز اینان را در راس کارها گماشتند و به اتفاق شروع به خوردن دنیا کردند و مردم هم به طرف کسانی می‏روند که زمامدار دنیوی و اهل دنیا هستند مگر آنهایی که به خدا ایمان دارند و در پناه خدا زندگی می‏نمایند.
دوم کسی است که حدیث را از رسول‏الله(ص) شنیده اما به درستی استماع نکرده است.
او دروغ نمی‏گوید اما حدیث را به خطا نقل می‏نماید و خود او هم به آن عمل می‏کند.
مردم نمی‏دانند شخصی که حدیث را نقل می‏نماید آن را به درستی نشنیده وگرنه از او نمی‏پذیرند و خود را وی حدیث هم نمی‏داند که آن را ه درستی نشنیده وگرنه آن را برکنار می‏دارد.
سوم کسی است که از رسول‏الله(ص) چیزی شنیده و استماع کرده که پیغمبر گفته به آن کار عمل کنید و بعد آن را نهی نموده اما کسی که دستور عمل کردن را از پیغمبر شنیده دستور نهی را استماع نکرده یا این که یک دستور نهی را شنیده و بعد نشنیده که پیغمبر گفته به آن دستور عمل نمایید.
یک چنین شخص، اثبات را شنیده اما منسوخ را از پیغمبر نشنیده یا برعکس منسوخ را شنیده و اثبات را استماع نکرده است. اگر او می‏دانست که پیغمبر خبری را که اثبات کرده بعد منسوخ نموده آن را به کنار می‏زد و اگر مسلمانان هم می‏دانستند چیزی که آن مرد از پیغمبر شنیده بعد از طرف خود پیغمبر منسوخ شده آن دستور را به کنار می‏زدند.
قضاوت های حضرت علی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک