سفر درونی
نویسنده:
رومن رولان
مترجم:
محمود اعتمادزاده
امتیاز دهید
✔️ سفر درونی را می توان خودزندگینامه ی روحانی و معنوی رومن رولان این نویسنده ی مطرح و صاحب نام فرانسوی دانست. چیزی شبیه دفتر خاطراتی که رولان در آن به نوشتن اندیشه ها و ثبت کردن تجربه هایش پرداخته است. این کتاب حاوی تفکرات رولان و تجربیاتی که از سرگذرانده است با زبانی شاعرانه است. سفری درونی ، سفری به درون اعماق اندیشه ها، افکار و احساسات رولان است. این کتاب سرشار است از توصیفات نابی از پدیده ها و تجربه های نویسنده. نویسنده ای که در تلاش است معنای زندگی را بفهمد. در ابتدا رولان قصد داشت این کتاب تنها پس از مرگش منتشر شود اما در سال 1942 به دلیل مشکلات مالی ای که پیدا کرده بود مجبور به چاپ آن شد.
در مقدمه کتاب می خوانیم :
"زبان اکنون بویژه در باره آینده در بند است، زیرا فرمانروایان روز بر آنند که خود در اختیارش گیرند،- چیزی که همواره آرزوی برنیامدنی قدرتهای یک روزه بوده است. پس ، برای ما، تنها گذشته می ماند، و قدرت روز شتابی ندارد که با ما بر سر آن به دعوی برخیزد. این چیزها، برای کسانی که گرد میز نشسته اند، پس مانده ها و ریخت و پاش ضیافت است.و مرا همین کفایت می کند .
برای پیرمرد خوش حافظه ای چون من که در سفر دور و درازش هوش روشن یاب و نگاه تیز بین خود را از دست نداده ، میدان روزهای دیرین به اندازه کافی فراخ است. برای آن کس که دیدن میداند، هر دقیقه ای که از آن درست بهره گیرد، جوهر هم آنچه بود و هم آنچه خواهد بود را در خود دارد.
مگر نمی دانیم که کیهان ما ، چنان که اینشتاین می گوید، همچون مار جاودانگی دم خود را به دندان می خاید؟ و اگر همه و هر کس بخواهد به این گفته بگروند، می توان پنداشت که، در رابطه چشم و پرتو نورانی ، پرتوی که رو به پیش روان گشته است از پشت به دید چشم خواهد آمد. پس، به آن پشت می کنیم تا رودررویش داشته باشیم و ببینیمش که از ژرفنای شب کیهانی بدر می جهد!
بیشتر
در مقدمه کتاب می خوانیم :
"زبان اکنون بویژه در باره آینده در بند است، زیرا فرمانروایان روز بر آنند که خود در اختیارش گیرند،- چیزی که همواره آرزوی برنیامدنی قدرتهای یک روزه بوده است. پس ، برای ما، تنها گذشته می ماند، و قدرت روز شتابی ندارد که با ما بر سر آن به دعوی برخیزد. این چیزها، برای کسانی که گرد میز نشسته اند، پس مانده ها و ریخت و پاش ضیافت است.و مرا همین کفایت می کند .
برای پیرمرد خوش حافظه ای چون من که در سفر دور و درازش هوش روشن یاب و نگاه تیز بین خود را از دست نداده ، میدان روزهای دیرین به اندازه کافی فراخ است. برای آن کس که دیدن میداند، هر دقیقه ای که از آن درست بهره گیرد، جوهر هم آنچه بود و هم آنچه خواهد بود را در خود دارد.
مگر نمی دانیم که کیهان ما ، چنان که اینشتاین می گوید، همچون مار جاودانگی دم خود را به دندان می خاید؟ و اگر همه و هر کس بخواهد به این گفته بگروند، می توان پنداشت که، در رابطه چشم و پرتو نورانی ، پرتوی که رو به پیش روان گشته است از پشت به دید چشم خواهد آمد. پس، به آن پشت می کنیم تا رودررویش داشته باشیم و ببینیمش که از ژرفنای شب کیهانی بدر می جهد!
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1390/09/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سفر درونی
از شما که باعث تجربه ای جدید برام شدید ممنونم
مرسییییییییییییییییییییی
:D:D:D:D:
:x:x:x:x:x
:-*:-*:-*:-*:-*
کتابی است متفاوت
به اهل ادب توصیه میگردد