اثبات وجود خدا
نویسنده:
جان کلوور
امتیاز دهید
خدا موجود مادی و طبیعی نیست که بتوان آن را تحت مطالعه آزمایشگاه قرار دارد.بلکه او یک وجود روحی و معنوی است که قادر متعال و خالق کائنات است.
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد. اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
بیشتر
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد. اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اثبات وجود خدا
باش تا صبح دولتت بدمد!
احسنت به شما
خداوند میگوید
بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین
آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به
موضوع � خدا � رسیدند.
آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچههای بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش
اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه
شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند .
آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم.
من همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس
مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی
شد .
آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما
مراجعه نمی کنند. مشتری تائید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط
مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمیگردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد(!)
انگار قرآن رو نخوندید،لابد آیه های تخت خدا و دربار خدا و فرشتگان و غلامان و حوریان و غلمانان و ...رو نخوندید که عمیقا توصیه میکنید عربی یادبگیرم!البته معلومه که عربی زبان مادری الله است،راستی اگه عربی خیلی کامل و زیباست چرا خدای ادیان اینقدر دیر یادش افتاد کامله و همه کتابهای قبلی رو با زبان دیگر سامی ها یعنی عبری فرستاد؟راستی چرا این نماینده های آسمون توی هیچیک از تمدنهای چین و هند و ایران و شرق آسیا و مایاها و آزتک ها و .. نیومد و خدا فقط اطراف نیل و اسرائیل سفیر میفرستاد،داستان پیامبرا که با قضیه ختم نبوت محمد تموم شد میدونی هنوزم ملتهایی هستند که نام موسی و عیسی و محمد رو نشنیدن هنوز به سلامتی
"((اسکیمو به کشیش یا آخوند یا ملا:اگر من درمورد این خدا و شیطان و بهشت و جهنم چیزی ندانم بازهم به جهنم میروم؟--مبلغ:نه نمیروی--اسکیمو:پس چرا اینها را به من میگویی؟"))
راستی عمیقا توصیه نکنید چون نیازی ندارم عربی یاد بگیرم بزار انگلیسیم کامل بشه بعدش اسپانیولی و آلمانی دوس دارم یادبگیریم اگرهم فرصت باقی موند با عمل حنجره و ضخیم کردنش عربی فصیح یاد میگیرم اطرافمون پراز عربه به کار میاد
چه ربطی داشت؟ کدام آموزه ها مهمل هستند؟ کجای قرآن با آنچه نوشتم نا سازگار است؟
البته اگر منظورتان توجیهاتی که است در طول تاریخ فلاسفه مسلمان آورده اند، که مورد بحث من نبود. جواب خیلی ساده است. بدیهی بدیهی تر از آن است که محتاج اثبات باشد.
شما اگر خیلی می توانی نمی خواهد خود را اثبات کنی. وجود خودت و عقل خودت را ثابت کن. هر وقت ثابت کردی که وجود تو حقیقت است و توهم نیست اجازه داری برای وجود ماهیت و اشکال مختلف فرض کنی. اما تمام نظرات شما بر پایه حواس و احساسات است که هیچ یک قطعی نیستند.
ضمنا مشخص است که اساسا منطق و استدلال نمی دانید چون "چیزی که برای عوامی در زمان خاصی باشه خودبخود مردوده" حرف غلطی است. لباسی را که بچه می پوشانیم نمی توانیم همان را به یاد بزرگ سال بپوشانیم. اما معنایش این نبوده که لباس بچه مردود است! وقتی فکر مردم به تدریج متکامل تر شد باید استدلال ها هم متکامل تر شوند.
عمیقا توصیه می کنم عربی را یاد بگیرید و قرآن را بخوانید. کتاب " تورات انجیل قرآن و علم " از موریس بوکای هم ارزشمند است.
یک مطلب جالب که در این بحثها وجود دارد این است فکر میکنم هر کس دنبال مطلبی میگردد که بوی تهاجم داشته باشد تا اوهم بتواند با یک تک جواب او را بدهد ونظراتی که اینگونه نباشند اصلا جوابی ندارند این روحیه تهاجمی در یک جامعه تنها نشان از فقط فقر اقتصادی وبراورده نشدن ارزوهای تلنبار شده است چه اگر این حکومت به هر کسی به اندازه دلخواهش بدهد انوقت خدا انقدر مهربان واز خورشید زودتر ثابت میشود .
دوستان کمی بیندیشیم دنبال چه چیزی هستیم ایا انقدر شجاعت در وجود مانیست که خواسته هایمان را ساده بیان کنیم انوقت شاید جبهه ای متحد بوجود بیاید که شاید نتیجه بده انوقت هرکس دوست داشت دنبال خدای خود برود .
انسانیت در کتابها پیدا نمیشود چون هرکس کتاب اندیشه های خود را پیدا میکند ومیخواند بنده از همه اینجا عذر خواهی میکنم که بعضی از جملات را نقد میکنم وصادقانه بدور از هر تعصب است مثلا اقای اریانکید عزیز در این جمله میفرمایند:اما ول کنید دیگه برید کتابها و زندگینامه ها رو بخونید اما خودتون تصمیم بگیرید،گوسپند گوسپنده چه گوسپند پیامبرا باشید چه گوسپند دانشمندان
از ایشان میپرسم که همین نوشتن وتایپ این کلمات را از پیش خود یاد گرفته اید یا کسی به شما اموخته پس احتیاج به اموزگاری داشته اید تا به شما بیاموزد وبدون ان حتی این کلمات را تشخیص نمیدادید اما از اینجا به بعد را دیگر خود اموزگار خود شده اید وتمام کمبودها را به گردن این و ان میاندازید وفکر میکنم که بحث وجود یاعدم وجود خدا بهانه ای برای سرازیر شدن انچه در درونتان است باشد چون عده ای به اسم خدا هرکاری میکنند وشما به جای انکه فکر کنید پگونه میتوان این وضع را تغییر داد دائم در گلایه اید درست است که میفرمایید گوسفند گوسفند است همچنان که خر عیسی اگر به مکه رود چون باز گردد همان خر باشد اما ما انسانیم دارای شعور از شما سوالی میپرسم اگر گرسنگی به شما فشاری طاقت فرسا بیاورد باز به گلایه ادامه میدهید ویا اینکه اگر از نانوا با جنگ ودعوا ویا هر راه دیگر برای بدست اوردن نان به اب و اتش نمیزنید .
ویا اقای momken گرامی که اینطور بی مهابا به همه کس میتازد که گویی خدا در پستوی خانه شان نشسته واو با این قدرت صحبت میکند وهمه را از دم تیغ میگذراند بیخبر از انکه اگر او خدای محمد را دوست دارد وقتی موسی پیش فرعون میخواست برود به او فرمان داد با فرعون من به ارامی صحبت کن حال اقای momken ممکن است تجدید نظر بفرمایید وببینید شما از کدام خدا دفاع میکنید چون ان خدایی که در ظاهر شما اسم میبرید اینگونه فرمانی نداده است بلکه به همان محمد که شما در ظاهر دوستش دارید فرموده که تو را فرستادم تا مکارم اخلاق را تمام کنی ایا این اخلاق محمدی شماست واینها که الان جوابشان را اینگونه میدهید هم حتما قوم ابوسفیان هستند که اینطور نیست وهمین عالم نمایان فریب خورده دنیا باعث این همه مصیبت شده اند.
وخانمmaryam aghai
میفرماید از انها که خدا را کتمان میکنند هوا را ثابت کنند این حرفهای کهنه بدرد این نسل نمیخورد دستت را روی بینیت بگذار تا هنگامی که تنفست مشکل شود انوقت وقتی دستت را برداشتی وجود هوا را حس میکنی اما میتوانی برای ان خدا همچین مثالی بزنی از قدیم گفته اند شکم گرسنه ایمان ندارد و واقعا درست است جامعه کنونی ما دردش خدا نیست دردش مقصر پیدا کردن است هرگز وضع ما تغییر نمیکند تا همه به این نتیجه برسیم اول وجود دوم سجود اولی را باهم پیدا کنیم در دومی هر کس مختار است
God is a concept
By which we can measure
Our pain
خدا مفهومیست که با آن می توانیم وسعت رنجهایمان را بسنجیم.
مطالعه کتاب مشکاة الانوار اثر ارزشمند امام محمد غزالی که در همین سایت هم موجود است خالی از لطف نیست
اصلاً ما علم و معرفت آن را نیز داشته باشیم خدا را اثبات کنیم این عمل به چه کار ما و بشریت می آید همین اهمیت زیاد قائل شدن انسانها به خصوص در جوامع خرافاتی و عقب افتاده به اثبات وجود و عدم وجود خدا باعث شده است تا از داخل انسانها تعدادی فرصت طلب پیدا شوندو از نادانی جامعه خود استفاده کنند و خود را نماینده خدا در زمین و یا پیامبر خدا معرفی نموده و در صورت گرفتن بازار بعضی هایشان اقدام به توسعه و ترویج خرافات و احکام و اصول ابتکاری که از مغز مریض ایشان ترواش می نمود خود و احکام مندراوردی خود را به جامعه ابله و ساده لوح تحت نام دین و احکام آسمانی که از طرف خدای مورد ادعای خود تحت نام وحی به خورد مردم داده و باعث مسموم شدن افکار و ضایع شدن عقل بشریت در سیر مسیر تمدنی خود گردیده است. قابل ذکر است جوامعی که این توهمات و اوهامات بی اساس را شناسائی کرده و به کنار زده اند هرچند با تاخیر ولی راه تمدن و انسان محوری و عقل محوری را کشف کرده و در مسیر آن قرار گرفته اند و بسیاری از جوامع دیگر که نتوانسته اند از خرافات و اوهام نمایندگان خدا در زمین خود را دور سازند در داخل منجلاب دین و متولیان آن همچنان با بدبختی دست پا می زنند.
و منم میگم گوسپند گوسپنده چه گوسپند ... وچه گوسپند... وووووووووووچه گوسپندخردومنطق "گوسپندی"!
کسی که از پیامبران فقط درس گوسپندی آموخته از دانشمندان درس گوسپندیتر شدن می آموزه و نهایتا از خرد خودشم درسی جز گوسپندی ترین شدن نمی آموزه!
پس به هر گوسپند توی جلد خرد رفته نمیشه اطمینان کرد
;-);-);-)