خدایان تشنه اند
نویسنده:
آناتول فرانس
مترجم:
محمدتقی غیاثی
امتیاز دهید
✔️ خدایان تشنه اند رمانی مهیب و تکان دهنده، اثر آناتول فرانس دربارهٔ برخی وقایع بعد از انقلاب فرانسه می باشد، که در سال ۱۹۱۲ منتشر شده است. این رمان سرگذشت انقلابیونی را روایت می کند که پس از رسیدن به قدرت خویی حیوانی به خود می گیرند و به نام آزادی دست به هر جنایتی می زنند. محور این رمان، به ماجرای یکی از انقلابیون فرانسوی یا به اصطلاح: یک هم شهری پاک پاریسی، به نام «اواریست گاملن» اختصاص دارد که پس از عضویت در هیئت منصفهٔ دادگاه انقلاب دگردیسی یافته و به موجودی سفاک و خونخوار تبدیل می شود تا جائیکه حتی از صدور حکم اعدام برای خواهرش نیز ابایی ندارد. بدین ترتیب در این رمان با دست مایه قرار دادن داستان مذکور بخشی از تاریخ انقلاب کبیر فرانسه روایت می شود. انقلابی که هر روز بیشتر از روزهای قبل فرزندان خود را بلعید، حتی سران اصلی انقلاب همچون دانتون و روبسپیر از این قاعده مستثنی نبودند.
قسمتی از کتاب:
«افسوس که بدنهادان و فرومایهگان نمیگذاشتند! هنوز شکنجهها لازم بود، هنوز ریختن خونهای ناپاک ضرورت داشت. دیگر نه اطلاعاتی، نه بازپرسیهایی، نه گواهانی و نه وکلای مدافعی ضروری بود و تنها عشق به میهن جانشین همه چیز گردید. دیگر متهم که بزهکاری یا بیگناهی را در خود نهفته داشت، مقابل هیأت منصفهٔ میهنپرست، لال و خاموش میماند و در چنین حالی میبایست به اتهام او که سراسر ابهام و پیچیدهگی بود، رسیدگی کرد. به جای صندلی متهم سکوی وسیعی گذاشته بودند که ممکن بود پنجاه نفر روی آن بنشینند. محاکمات دیگر به طور دستهجمعی انجام میگرفت. دادستان همهٔ اسامی را در یک ادعانامه ذکر میکرد و اشخاصی را به همدستی یکدیگر متهم میدانست که اغلب برای اولین بار در دادگاه با هم روبهرو میشدند. هر متهم سه یا چهار دقیقه بازپرسی میشد. ادعانامه به تقاضای کیفر ...»
بیشتر
قسمتی از کتاب:
«افسوس که بدنهادان و فرومایهگان نمیگذاشتند! هنوز شکنجهها لازم بود، هنوز ریختن خونهای ناپاک ضرورت داشت. دیگر نه اطلاعاتی، نه بازپرسیهایی، نه گواهانی و نه وکلای مدافعی ضروری بود و تنها عشق به میهن جانشین همه چیز گردید. دیگر متهم که بزهکاری یا بیگناهی را در خود نهفته داشت، مقابل هیأت منصفهٔ میهنپرست، لال و خاموش میماند و در چنین حالی میبایست به اتهام او که سراسر ابهام و پیچیدهگی بود، رسیدگی کرد. به جای صندلی متهم سکوی وسیعی گذاشته بودند که ممکن بود پنجاه نفر روی آن بنشینند. محاکمات دیگر به طور دستهجمعی انجام میگرفت. دادستان همهٔ اسامی را در یک ادعانامه ذکر میکرد و اشخاصی را به همدستی یکدیگر متهم میدانست که اغلب برای اولین بار در دادگاه با هم روبهرو میشدند. هر متهم سه یا چهار دقیقه بازپرسی میشد. ادعانامه به تقاضای کیفر ...»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خدایان تشنه اند
انسانها تشنه اند
آنهم تشنۀ خون
شاید من همه چیز را سیاه میبینم
اما زامبی های خطرناکی در راهند