رسته‌ها
وضعیت حق تکثیر و مالکیت حقوقی این کتاب مشخص نیست؛ بنابراین امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید، با ما تماس بگیرید. همچنین در صورتی که شما نسبت به این اثر محق هستید، می‌توانید اجازه انتشار تمام یا بخشی از نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید، یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «فروش کتاب الکترونیکی» را در بخش راهنما مطالعه کنید.
جنگ و جهاد در قرآن
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 36 رای
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 36 رای
جنگ از منظر نظام تکوینى
چند آموزه کلى قرآن درباره جنگ
اقسام جنگ در قرآن
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
ansarolghaem110
ansarolghaem110
1390/07/26
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی جنگ و جهاد در قرآن

تعداد دیدگاه‌ها:
68
به خدا ار خودم در نیاوردم
می دونم راس نیس ولی اینا رو گفتن تا شخصیت حضرت علی بزرگ جلوه داده بشه یعنی بزرگی شخصیت در اسلام به جنگاوری هس
http://noorportal.net/951/1232/1251/44807.aspx
خب حالا هم حضرت محمد نیس پس مسلمونا هر کاری بکنند؟؟؟؟یعنی اونایی که حملا کردن مسلمون نبودن؟؟؟؟؟؟
چرا امام علی در یک روز 30000 نفر رو با شمشیر کشتند علت این همه جنگ در اسلام چیه؟ البته جنگهایی که حالت دفاعی نداشتند

دستگاه های تمام اتوماتیک کشتارگاه طیور هم در روز نمیتونه 30000 مرغ رو بکشه.این آمارها از کجا میان؟؟؟هر روز 24ساعته.فرضا امام علی 24 ساعته مشغول کشتار بوده!!!یعنی امام علی در هر ساعت 1250 نفر رو کشته و اگه بیشتر دقت کنیم در هر دقیقه حدودا 21 نفر رو کشته یعنی در هر 3 ثانیه یک نفر!!! بابا تو رو به وجدانتون قسم یه کم انصاف داشته باشین.
ضمنا در زمان پیامبر به جایی حمله نشده مگر اینکه قبلا اونا به مسلمانان حمله کرده بودن و یا اینکه با دشمنان مسلمانان همدست بودن.
چرا امام علی در یک روز 30000 نفر رو با شمشیر کشتند علت این همه جنگ در اسلام چیه؟ البته جنگهایی که حالت دفاعی نداشتند
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87_%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%A8_%D8%A8%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
البته این لینک مشکل داره چون یزد گرد متواری نشد
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=3320
بقیه ی جنگ های اسلام هم همین طوری بوده کلا مسلمونا جنگ طلبن و فک می کردن مملکت ها بدون اسلام رسمیت ندارند!!!!
اسپارتای فرهیخته!
راسل زیر علامت سوال نیست، برداشت مناسبی از گفته ی راسل ندارید؛انگار. راسل فیلسوفی شکاک بود( فضای این جا مناسب بررسی نظرات و اندیشه های راسل نیست، چرا که اشاعه ی اندیشه ای باشد که به تر است ناگفته بماند) لاکن منظور راسل این است که به خاطر ایدئولوژی نباید جنگید و کسی را کشت، که بسیاری از جنگ انسان ها بر پایه ی ایدئولوژی بوده است. ولی در مسائل طبیعی و دعواهای روزمره همه به نوعی وارد می شوند و منازعات خیابانی راسل و نیچه و کانت و دکارت و مولانا نمی شناسد. ( به خاطر آسمان نباید جنگید چه بکشی چه کشته شوی!)

دوست گرامی.اینگونه برداشتی از سخن راسل به جاتر و درست تر است.اما این موضوع را باید مورد توجه قرار داد که این نظر در جامعه ی انسانی کاربیردی ندارد و مخصوص آرمانشهر است نه زمینی که تا به امروز انسانها بر آن زندگی میکنند. در آرمانشهری که سطح شعور مردم به بالاترین میزان خود رسیده باشد نهایتا همه ی مردم به تنها ایدئولوژی حقیقی ممکن دست یافته اند(حال هر ایدئولوژی که میخواهد باشد) و مطمئنا در آرمانشهری که همه بر اساس تفکر بالای خود به ان ایدئولوژی مخصوص رسیده باشند دیگر جدالی رخ نمیدهد.مگر نه اینکه جدال انسان ها نشات گرفته از زیاده خواهی و نادانی آنان است؟؟ در آرامانشهر مورد بحث دیگر زیاده خواهی و نادانی وجود ندارد(لازمه ی وجود آرامنشهر این است که مردم نادان و زیاده خواه نباشند) پس خود بخود دیگر جنگ و جدالی رخ نمیدهد و مردمان با اسودگی و بدون هیچ درگیری در کنار هم زندگی خواهند کرد.شاید بگویید راسل آرمانشهر نداشته؟؟!! در پاسخ باید گفت این گفته ی راسل فقط در یک ارمانشهر قابل مشاهده است نه در زمین کنونی .لذا دم زدن از این سخنان (هرچند سرشار از زیبایی ست) فقط در کتاب ها امکان پذیر است و در عمل امکان ندارد چرا که شرایطش(بالا بودن سطح فکر و شعور مردم برای یافتن تنها ایدئولوژی حقیقی ) فراهم نیست و لذا عمل یک طرفه به دستور العمل زیبای جناب راسل فقط یک نتیجه در بر دارد و ان این است که خواهی نخواهی زیر یوغ ایدیولوژی های دیگر غیر از ایدیولوژی خود خواهید رفت. سخن جناب راسل زیباست اما فقط در کتاب ها ولی در عمل و در شرایط کنونی فقط همان نتیجه را دارد که گفته شد:زیر یوغ ایدیولوژی ها دیگر خواهی رفت.
دوست عزیز خودت دخل اندیشه ی خودتو آوردی .
به نظرت کدوم یک از این دو جمله به صلاح عموم مردمه : 1ـ اگه یک نفرو نجات بدی انگار که انسانیت رو نجات دادی . باید گفت تکلیف بقیه جز اون یک نفر چی میشه ؟ مثلا اگه تو جنگ بودی خیلیا روهم کشتی اشکالی نداره کی ؟ وقتی که یکی رو نجات بدی ! چون انگار همه رو با اون یه نفر نجات دادی .
2ـ اگه یه نفرو کشتی انگار که انسانیت رو کشتی .
حتی یه نفر هم نه .
پس طبق گفته ی خودت این آیین نمیتونه منادی قتل و غارت و تجاوز باشه . قضاوت با خودت !
اگه اسلام انسان ستیزه پس خود انسان هم انسان ستیز و اندیشه ستیزه چون اسلام از انسان جدایی نداره و تا جایی که من میدونم درباره ی انسانهاست نه درختها و سنگها ؟

تو با کی‌ کار داری؟
ما که نفهمیدیم چی‌ میگی‌
یک بار دیگه چیزیو که نوشتی‌، بخون و برای ما ترجمه کن،چون نه ردیف داره نه قافیه
از مضمونش هم ما چیزی دستگیرمون نشد
پیشنهاد می‌کنم یک بار زیارت عاشورا رو از اول تا آخر بخونی، بعد با توپ پر بیای و از صفات مردونه و زنونه و شرف و ناموس و بیغیرتی ما و امسال ما حرف بزنی
چون اونطوری بیشتر بهت میاد تا بخوای حرفای فیلسوف مآبانه بزنی و اینطوری از عقیدت دفاع کنی‌
نقل قول::
برتراند راسل :
من حاضر نیستم در راه عقیده‌ام بمیرم،
زیرا ممکن است عقیده من اشتباه باشد
در مورد این جمله کاملا با فسقلی عزیز موافقم . جای تعجب است که راسل این جمله را گفته است
مثال :
تو خیابان اگر حرفی زدی و کسی در گوشت زد نباید از خودت دفاع کنی چون ممکن است حرفت غلط باشد و جالبتر اینکه باید حتما در گوش طرف بزنی چون ممکن است تفکر طرف مقابلت که در گوشت زده غلط بوده باشد .
جالب است که این جمله در درون خود از یک تضاد آشکار در رنج است .
برای اولین بار راسل را زیر علامت سوال دیدم .
--------------------------
حق یارتان
اسپارتا

اسپارتای فرهیخته!
راسل زیر علامت سوال نیست، برداشت مناسبی از گفته ی راسل ندارید؛انگار. راسل فیلسوفی شکاک بود( فضای این جا مناسب بررسی نظرات و اندیشه های راسل نیست، چرا که اشاعه ی اندیشه ای باشد که به تر است ناگفته بماند) لاکن منظور راسل این است که به خاطر ایدئولوژی نباید جنگید و کسی را کشت، که بسیاری از جنگ انسان ها بر پایه ی ایدئولوژی بوده است. ولی در مسائل طبیعی و دعواهای روزمره همه به نوعی وارد می شوند و منازعات خیابانی راسل و نیچه و کانت و دکارت و مولانا نمی شناسد. ( به خاطر آسمان نباید جنگید چه بکشی چه کشته شوی!)
مثلا توی تورات گفته اگر یک نفر رو نجات دادی انسانیت رو نجات داده ای...

دوست عزیز خودت دخل اندیشه ی خودتو آوردی .
به نظرت کدوم یک از این دو جمله به صلاح عموم مردمه : 1ـ اگه یک نفرو نجات بدی انگار که انسانیت رو نجات دادی . باید گفت تکلیف بقیه جز اون یک نفر چی میشه ؟ مثلا اگه تو جنگ بودی خیلیا روهم کشتی اشکالی نداره کی ؟ وقتی که یکی رو نجات بدی ! چون انگار همه رو با اون یه نفر نجات دادی .
2ـ اگه یه نفرو کشتی انگار که انسانیت رو کشتی .
حتی یه نفر هم نه .
پس طبق گفته ی خودت این آیین نمیتونه منادی قتل و غارت و تجاوز باشه . قضاوت با خودت !
اگه اسلام انسان ستیزه پس خود انسان هم انسان ستیز و اندیشه ستیزه چون اسلام از انسان جدایی نداره و تا جایی که من میدونم درباره ی انسانهاست نه درختها و سنگها ؟
ملاک نه راسله نه هیچ کس دیگه ایی

ملاک برای ما راسل نیست و کسان دیگه ای هستند .
شک چیز مطمئنی نیست

شک چیز مطمئنی نیست اما با خردی که در وجود هر انسانی هست میتونه سنگ بنای اولین ردیف از خونه ی اندیشه ی تو باشه تا به یقین برسی .( مسلک دکارت )
(دوست عزیز اگه عقیده ی درستی داری سعی کن طوری بیانش کنی که سخنت در یه جمع عمومی نیازی به ویرایش نداشته باشه . )
موفق و پایدار باشید .
اسلام.....
نصفش حرفهای عمومی و انسانی میزنه تا وقتی قدرت نداشت بعدها هم نصفشهم بزن و بگیر و تجاوز
مثلا توی تورات گفته اگر یک نفر رو نجات دادی انسانیت رو نجات داده ای و اسلام که توی فضای جنگ و غارت بوده همین جمله رو اینطوری گفته:اگر یک نفر رو کشتی همه انسانیت رو کشتی
ملاک نه راسله نه هیچ کس دیگه ایی،اسلام انسان ستیزه و این بزرگترین مشکلشه،از سوی دیگه اندیشه ستیزه
شک چیز مطمئنی نیست اما ادعای حقیقت مطلق و یقین احمقانه ست،و مشکل ازینجا شروع میشه که قصد تحمیل عقیده ای باشه
[edit=saraab]1390/07/28[/edit]
برتراند راسل :
من حاضر نیستم در راه عقیده‌ام بمیرم،
زیرا ممکن است عقیده من اشتباه باشد

چند سال پیش در تلویزیون فیلمی بنام شجاع دل (brave heart ) با بازی مل گیبسون پخش شد در آخر فیلم بازیگر اول فیلم ( مل گیبسون ) به خاطر افکارش سرش زیر گیوتین رفت .
اکنون روی سخنم با شماست آقای راسل . به نظر شما این شخص قابل احترام نیست ؟
شایان ذکر است این شخص در ایرلند بسیار بسیار محترم است و همه از او به نیکی یاد میکنند و او را یک اسطوره میدانند .
آقای راسل واقعا باید این شخص را لگدمال کرد ؟
پاسخ با ...
----------------------
حق یارتان
اسپارتا
نادان به کار خود اطمینان دارد اما دانا از کار خود مطمئن نیست

دانایی که به کار خود اطمینان ندارد ! عجب تناقض توپی 8-)8-)8-)
جنگ و جهاد در قرآن
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک