زندگی نامه کوروش بزرگ
امتیاز دهید
بخشی از پیشگفتار این نسک:
بایسته است که هر ایرانی میهندوست نَسکِ (کتابِ) زندگینامهِ کوروش بزرگ را بخواند تا در کنار یادگیریِ آموزش های فرخویی (اخلاقی) از این رادمرد بُزرگ، هُنر مُبارزه در زندگی را نیز در آموزشگاهِ این بُزرگترین نابغهِ رزمی جهان بیاموزد که چگونه از راه بکارگیری شگردهایِ هوشمندانه و وَدایش های (تصمیم هایِ) خَرَدمندانه و بجا با کمترین هزینه بر گرفتاریهای زندگی روزمره اش چیره گردد.
باهمهِ ویژگی هایِ فرخوییِ (اخلاقی) ستایش انگیزی که کوروش داشت، او یک پدیدهِ جُدابافته ( استثنایی) از مردم ایران نبود، او بازده و دست پروردهِ یک آیین و فرهنگِ آدمساز بود که به جان مردم، هاگ هایِ آدمی (حقوق بشر) و هاگِ (حق) آزادی شان ارج میگُذاشت، همان آیینی که امروز شوربختانه به فراموشی سپرده شده است. در درونِ هر ایرانی میهندوست یک کوروش با همهِ نیکی ها و آزادگیش نهفته است که میتواند از درون او برخیزد و نمایان شود.
بایسته است که هر ایرانی میهندوست نَسکِ (کتابِ) زندگینامهِ کوروش بزرگ را بخواند تا در کنار یادگیریِ آموزش های فرخویی (اخلاقی) از این رادمرد بُزرگ، هُنر مُبارزه در زندگی را نیز در آموزشگاهِ این بُزرگترین نابغهِ رزمی جهان بیاموزد که چگونه از راه بکارگیری شگردهایِ هوشمندانه و وَدایش های (تصمیم هایِ) خَرَدمندانه و بجا با کمترین هزینه بر گرفتاریهای زندگی روزمره اش چیره گردد.
باهمهِ ویژگی هایِ فرخوییِ (اخلاقی) ستایش انگیزی که کوروش داشت، او یک پدیدهِ جُدابافته ( استثنایی) از مردم ایران نبود، او بازده و دست پروردهِ یک آیین و فرهنگِ آدمساز بود که به جان مردم، هاگ هایِ آدمی (حقوق بشر) و هاگِ (حق) آزادی شان ارج میگُذاشت، همان آیینی که امروز شوربختانه به فراموشی سپرده شده است. در درونِ هر ایرانی میهندوست یک کوروش با همهِ نیکی ها و آزادگیش نهفته است که میتواند از درون او برخیزد و نمایان شود.
آپلود شده توسط:
ghalam1356
1390/06/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زندگی نامه کوروش بزرگ
**
ما شیفته خونریزان تاریخ نیستیم... وقتی به خودت اجازه میدهی که درباره دیگران تصمیم بگیری
تهمت بزنی ..متهمشان کنی...دوست من ما فردا قبل از آنکه در پیشگاه خدا پاسخگوی پدرانمان باشیم
اول پاسخگوی اعمال خودمان هستیم..مراقب باش
پدرانم را انکار نمیکنم...نمیتوانم ونخواه..نوشته ام را دقیق بخوان..من همه آیین های نیکش را پاس میدارم..ایرانی که امروز
در دست توست حاصل خون دل خوردنهای انسان های زیادی است..
تو خواهی نخواهی ..نمیتوانی کوروش را انکار کنی و داریوش را..و همه وهمه تاریخش را حتی نادرشاه افشارش را..
آزادگی هایش را...درس عبرت هایش ...قانون های انسانی اش..
من به تمدنم با همه انسان های خوبش میبالم..
در انتقال باورهای خوب کوشا باش.. وامروزمان رابنگر....سال ها بعد درباره ما چه خواهند گفت..
*
*
چند روز پیش سپندارمذگان بود ..در این روز مقام زن گرامی داشته میشد..
آنزمان که اعراب جاهلی دخترکان خود را زنده به گور میکردند پدران تو پدران من..
اینچنین مقام زن را گرامی میداشتند..مراقب تمدنی با این باورهای نیک باش
عربها وقتی بر سرزمینهائی دست یابند آن سرزمینها با شتاب رو بە ویرانی میرود؛ زیرا عربها ذاتًا خوی وحشیگری دارند و این خو در آنها ریشهدار است و تبدیل بە خُلقیات و رفتارهای جمعیشان شده است… و این بە آنسبب است کە آنها اهل یکجانشینی نیستند بلکە در نقل و انتقال برای دستیابی بە غنائماند، و این امر با آبادسازی منافات دارد، زیرا آبادسازی لازمهاش یکجانشینی است. بەعنوان مثال، سنگ در نظرِ آنها ابزاری برای ساختن کانون آتش است تا دیگ بر رویش بگذارند؛ از اینرو سنگِ دیوار خانه را بَرمیکنند تا کانون آتش بسازند؛ یا کاربردِ تیر چوبین بەنظر آنها برای ستون خیمه است، و از اینرو سقف خانه را خراب میکنند تا تیرش را برداشته تیرک چادر کنند… این حالتِ عمومیِ عرب است. عرب طبعًا گرایش بە تاراجگری دارد و میخواهد کە آنچە در دست دیگران است را از آنها بگیرد؛ زیرا روزیش را توسط نیزهاش بەدست میآورَد. عرب در گرفتنِ اموالِ دیگران هیچ حد و مرزی برای خودش نمیشناسد و همینکە چشمش بە مال و متاعی افتاد آنرا تاراج میکند… آنها ساختههای اهل حرفه و صنعت را بە زور میگیرند و برای این ساختهها بهائی قائل نیستند و پاداش و نرخی نمیشناسند. و چنانکە میدانیم هدف از صنایع و پیشهها کسبِ مال است؛ و اگر قرار باشد کە هرچە ساخته شود بی مزد و بها برود دیگر تشویقی برای صنعتگر باقی نمیمانَد و دستها از ساختن بازمیمانند و صنعت از میان میرود. همچنین آنها عنایتی بە بازداریِ مردم از فساد و جلوگیری از بعضی بە وسیلۀ بعضِ دیگر ندارند؛ بلکە همۀ هدفشان آن است کە اموال مردم را بە زور یا بهانه از دستشان بیرون بکشند؛ و وقتی این هدف برایشان تحقق یابد از پرداختن بە اصلاحِ امور مردم و اندیشه دربارۀ مصالح و منافعِ آنها خودداری میکنند و کسانی کە فساد میکنند را از فسادکاری بازنمیدارند. اگر کیفرهائی هم وضع کنند برای آن است کە مال از دست دیگران بیرون بکشند. طبیعتِ آنها چنین است…
به سرزمینم
به داریوش
به قدمت تمدنم..
به همه افسانه هایش..به همه باورهایش..همه انسان های نیکش
آیین های راستینش
به پندار نیک گفتار نیک کردار نیکش
افتخار میکنم...می بالم
ایرانی ایرانی میمانم
حتی اگر همه اش را دروغ بخوانند...
مهم آنچه است که به فرزندانمان میگوییم..مهم انتقال همین تمدن کهن ماست..
راه در جهان یکی است و آن راه راستی است..
داریوش.
مهم انتقال این باورهاست
ببخشید. آسمان و ریسمان را به هم نبافید. جوابی برای سوال من یعنی هزوارش ها پیدا کنید. اگر نمی توانید جوابی منطقی پیدا کنید - که طبیعی است چون این فرمولِ هزوارش با هیچ منطقی سازگار نیست - به راحتی اعلام کنید. باور کنید، این که بگوئید جوابی منطقی برای این سوال پیدا نکرده اید، درجه ی فرهیختگی شما را بالاتر می برد.
نه. جواب سوالم را نگرفتم. البته متن بسیار شیکی نوشته بودید. مثلاً به جای خط نوشته اید نویسه. و کمی هم گفته های قبلی خودتان، در مورد بی فرهنگی!!! و توحش اعراب!!! را اصلاح کرده اید. هر چند بیشتر جنبه ی ماله کشی داشت تا اصلاح. ولی تقسیم بندی ای که از اعراب به سه قسمت متمدن، نیمه متمدن و غیر متمدن، ارائه نموده اید بسیار غیر منطقی است. این دیدگاه شما درست مثل این است که، عشایر ایران را در دهه های گذشته - که عمدتاً بی سواد بودند - بی آنکه این همه صنایع دستی و آثار هنری و شعر و موسیقی آنان را ببینید، غیر متمدن و وحشی بنامید، فقط به جرم اینکه در چادر زندگی می کردند و خواندن و نوشتن بلد نبوده اند.
ضمناً از نظر تاریخی همین تقسیم بندی شما هم اشتباه است. مکه یکی از معروفترین شهرهای تجاری جهان بوده بر سر راه کاروان های تجاری زیادی که هند و افریقا را به مدیترانه و اروپا وصل میکرد. و این اصلاً درست نیست که بگوئید مثلاً در مکه یا طائف یا یثرب، هیچ کس سواد نداشته. اگر اینطور بوده پس کاتبین وحی چگونه قرآن را می نوشتند؟
از اصل موضوع سوال من دور شدیم. ببخشید سوال من در مورد هزوارش ها بود. لطفاً کامنت قبلی مرا دوباره بخوانید و به جوابی برای آن سوال بگویید.
ما اکنون وقتی عرب می گوئیم همۀ عربهای شبه جزیرۀ عربستان را منظور می کنیم
ولی پیش از اسلام چنین نبوده
پیش از اسلام سرزمین عربستان به سه بخش تقسیم می شده
یکی یمن که پیشینۀ تمدنش به اوائل هزارۀ اول پیش از مسیح می رسه و از همان زمان برای خودشان خطی ابداع کرده بوده اند و نوشته های بسیاری در معابد و کاخهاشان یافت شده
شامل هزاران متن که برخی از آنها مربوط به دوران پادشاهی ماد است و مربوط به پیش از هخامنشی است.رسم الخط (نویسۀ) آنها تا زمان ظهور اسلام وجود داشته سپس که یمنیها مسلمان شده اند جایش را به این نویسۀ عربی داده است
دوم عربهای شمالی در درون قلمرو ایران و روم بوده اند اینها نیز ابتدا از نویسۀ آرامی استفاده می کرده اند، واز دوران پارتی به بعد در منطقۀ اردن در غرب کشور اردن کنونی و در جنوب و جنوب غرب کشور سوریۀ کنونی نویسۀ خودشان را ساخته اند.
سوم عربهای درون عربستان یکی در حجاز شامل مکه و مدینه و طائف، و دیگر در نجد و سوم در بحرین یعنی شرق عربستان کنونی باشد. اینها تا ((زمان ظهور اسلام)) هیچ نویسه ئی نداشته اند و نوشتن نمی دانسته اند. اینها برای اولین بار در آستانۀ ظهور اسلام با نویسۀ آرامی در عراق آشنا شده وآنرایاد گرفته اند وبعدهادر عراق همین نویسه توسط ایرانیان مسلمان شده و عربی نویس پیش رفت داده شده تا شکل کنونی گرفته است.
این یک مبحث گسترده است و کتابهای بسیاری به زبانهای المانی و انگلیسی و فرانسه درباره اش وجود دارد که فکر نکنم بکار شما بیاید.
البته به زبان عربی نیز کتاب ۹ جلدی تاریخ العرب قبل الاسلام تألیف جواد علی و کتاب تاریخ الادب العربی تألیف شوقی ضیف و چند کتاب دیگر وجود دارند.
پس اگرمن گفته ام که عربها پیش از اسلام نویسه نداشته اند از یک نظر کلی درست گفته ام زیرا مردم مکه و مدینه و طائف و نجد و شرق عربستان یعنی عربهای درون عربستان نوشتن نمی دانسته اند و هیچ نویسه ئی نداشته اند. پس می توانم که روی این ادعای خود بمانم ولی باید که حساب یمن و عربهای شمالی را جدا کنم زیرا حسابشان از حساب عربهای درون عربستان جدا بوده است واکثر آنها از نسل یهودیان ومسیحیان می باشند.
امیدوارم جواب سوال خودت را گرفته باشی.......
:((:((:((:((:(((?)(?)(?)
جناب موشک المورخین، بی صبرانه منتظر جواب شما هستم. ولی همانطور که قبلاً به عرض رسانده بودم امیدوارم جواب شما بر پایه ی منطق و استدلال خودتان باشد.
ضمناً احساس کردم که سوال مرا درست متوجه نشده اید، لذا تکرارش می کنم:
چرا آن امپراطوری هائی که این همه پیشرفته بودند و وضع مردم ایران در زمان حکومت آنها خیلی کویت بود، از داشتن یک خطِ مختص به خود برای نوشتن محروم بوده اند؟ تا باستان تراشان مجبور به ابداع فرمول مسخره ی هزوارش ها جهت تراشیدن فرهنگ نوشتاری برای آنان نشوند؟
و جواب سوال شما، بعد از اینکه جواب مرا دادید، به همراه طرح سوالی دیگر.
ارادتمند، ناچیزالخلایق.
ول کنید دعوای 2500 سال پیش رو . بنده وقتی تاریخ قبل از انقلاب رو با شاهدان عینی مقایسه می کنم می بینم زمین تا آسمان با هم فرق دارند . نمی دونم شما چطور می تونید اینقدر مطمئن در مورد 2500 سال پیش با هم بحث کنید ؟ :stupid:
اون زمان هر چی بوده گذشته از خوباش الگو بردارین و از بداش عبرت بگیرید .
در ضمن "مهم اینه ما الان چی هستیم"
ابتدا باید اینرا به شما بگویم بنده هیچ موقع سعی نکرده از روش کپی وپیست استفاده کنم اما دراین حال سعی من براین بوده تابا توجه به مطالعاتی که داشته ام به این باور تاریخی
رسیده ام که تقلب تاریخی بسی بزرگ مبنی براین که اعراب مساوات وعدل وبرابری را برای ایرانیان به ارمغان آورده اند وجوددارد باوری که به طور حتم قبل ازاین بسیاری ایرانیان آریایی پاک سرشت که شماوامثال شما آنان را باستان پرست می نامید رسیده اند
اما سوال من ازشما این است واقعا اگر اعراب صاحب تمدن بوده وعدالت رابه ایرانیان هدیه فرمئده پس دلیل این همه شورش در شهر های تحت سلطه در ایران رخ داده چیست که همه آنها با بیرحمی ووحشگیری تمام سرکوب شده اند که برای اثبات موضوع شما رابه خواندن کتاب مرجع فتوح البلدان نوشته احمدبن یحیا بلاذری دعوت می کنم کتاب که ذکر شد ه مرجع تاریخدانان عرب وایرانی واروپایی وغیره می باشد که شاید جواب توهماتی را که بنده را به آن متهم مکنید دراین کتاب بیابید بحث دراین مورد وذکر منابع بسیار زیاداست اما باشد.....
امادر مورد آخر که گفته بوده اید اعراب دارای رسم الخط پیش از ایرانیان بوده وحتا در دوره اشکانی ازاین خط استفاده می شده است بنده خیلی خیلی زود جواب این سوال شمارا باسند ودلیل وبرهان خواهم داد منتظر باشید............منجنیق العلماء