رسته‌ها
زندگی نامه کوروش بزرگ
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 329 رای
نویسنده:
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 329 رای
بخشی از پیشگفتار این نسک:
بایسته است که هر ایرانی میهندوست نَسکِ (کتابِ) زندگینامهِ کوروش بزرگ را بخواند تا در کنار یادگیریِ آموزش های فرخویی (اخلاقی) از این رادمرد بُزرگ، هُنر مُبارزه در زندگی را نیز در آموزشگاهِ این بُزرگترین نابغهِ رزمی جهان بیاموزد که چگونه از راه بکارگیری شگردهایِ هوشمندانه و وَدایش های (تصمیم هایِ) خَرَدمندانه و بجا با کمترین هزینه بر گرفتاریهای زندگی روزمره اش چیره گردد.
باهمهِ ویژگی هایِ فرخوییِ (اخلاقی) ستایش انگیزی که کوروش داشت، او یک پدیدهِ جُدابافته ( استثنایی) از مردم ایران نبود، او بازده و دست پروردهِ یک آیین و فرهنگِ آدمساز بود که به جان مردم، هاگ هایِ آدمی (حقوق بشر) و هاگِ (حق) آزادی شان ارج میگُذاشت، همان آیینی که امروز شوربختانه به فراموشی سپرده شده است. در درونِ هر ایرانی میهندوست یک کوروش با همهِ نیکی ها و آزادگیش نهفته است که میتواند از درون او برخیزد و نمایان شود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
673
آپلود شده توسط:
ghalam1356
ghalam1356
1390/06/01

کتاب‌های مرتبط

مردی که از تاریخ آمد
مردی که از تاریخ آمد
4 امتیاز
از 32 رای
کوروش بزرگ
کوروش بزرگ
4.5 امتیاز
از 82 رای
دیپلماسی دولت هخامنشی
دیپلماسی دولت هخامنشی
4.2 امتیاز
از 15 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی زندگی نامه کوروش بزرگ

تعداد دیدگاه‌ها:
879

متأسفانه، متأسفانه این خلقیات امروزه در میان مردم ایران رسوخ کرده است، در حالی که اعراب هم اکنون با جدیت روی مسائل فرهنگی خود کار می کنند

8-)8-)
این روزها اعراب در فکر دموکراسی اند، و ایرانیان در حال عزاداری برای اعراب هزار و چند سد سال پیش!
عرب طبعًا گرایش بە تاراج‌گری دارد و می‌خواهد کە آن‌چە در دست دیگران است را از آنها بگیرد؛ زیرا روزیش را توسط نیزه‌اش بە‌دست می‌آورَد. عرب در گرفتنِ اموالِ دیگران هیچ حد و مرزی برای خودش نمی‌شناسد و همین‌کە چشمش بە مال و متاعی افتاد آن‌را تاراج می‌کند… آنها ساخته‌های اهل حرفه و صنعت را بە زور می‌گیرند و برای این ساخته‌ها بهائی قائل نیستند و پاداش و نرخی نمی‌شناسند. و چنان‌کە می‌دانیم هدف از صنایع و پیشه‌ها کسبِ مال است؛ و اگر قرار باشد کە هرچە ساخته شود بی مزد و بها برود دیگر تشویقی برای صنعت‌گر باقی نمی‌مانَد و دستها از ساختن بازمی‌مانند و صنعت از میان می‌رود. همچنین آنها عنایتی بە بازداریِ مردم از فساد و جلوگیری از بعضی بە وسیلۀ بعضِ دیگر ندارند؛ بل‌کە همۀ هدفشان آن است کە اموال مردم را بە زور یا بهانه از دستشان بیرون بکشند؛ و وقتی این هدف برایشان تحقق یابد از پرداختن بە اصلاحِ امور مردم و اندیشه دربارۀ مصالح و منافعِ آنها خودداری می‌کنند و کسانی کە فساد می‌کنند را از فسادکاری بازنمی‌دارند. اگر کیفرهائی هم وضع کنند برای آن است کە مال از دست دیگران بیرون بکشند. طبیعتِ آنها چنین است…

متأسفانه، متأسفانه این خلقیات امروزه در میان مردم ایران رسوخ کرده است، در حالی که اعراب هم اکنون با جدیت روی مسائل فرهنگی خود کار می کنند
کار بد از هر کسی سر بزند غیر قابل توجیه می باشد چه کوروش باشد چه چنگیز و چه محمد و .... اما ما کوروش را می ستاییم چون در روزگاری که متر و معیار ارزش گذاری انسانها قتل و غارت ویرانی بود او به انسانیت و آزادی و آزادگی بها داد و تأکید بر رعایت حقوق اولیه انسانها داشت چیزی که بعد از 2500 سال در این سرزمین و خیلی جاهای دیگر هنوز هم اصلا" رعایت نمی شود ( بگذریم که عده ای تاریخ ایران باستان را افسانه می دانند )
شما می توانی بگویی چرا یک فرد پدر ومادرش را بیشتر از هر کسی دوست دارد؟ دلیل علاقه یک ایرانی هم به فرهنگ و تمدنش همین است
اما من لابلای این نطرات و بحث ها به این نتیجه رسیدم که اکثر کسانی که کوروش و تاریخ ایران باستان را زیر سؤال می برند دو دسته اند::
1- آذری زبانها
2- مذهبیون متعصب
و کلام آخر اینکه من به عنوان یک ایرانی نه از اسکندر و نه از چنگیز و تیمور و... ناراحت نیستم و کینه ای به دل ندارم چرا که آمدند و کشتند و غارت کردند و رفتند و این مسئله ای مرسوم در آن زمان بود و وقتش هم گذشته که الآن بخواهیم حساب کشی کنیم اما از اعراب و شخص عمر شدیدا" متنفرم زیرا علاوه بر قتل و غارت و جنایات بسیاری که انجام دادند بزرگترین جنایت تاریخ را نیز مرتکب شدندیعنی تحمیل عقیده، همان عقیده ای که امروز دلیل خیلی از مشکلات و عقب ماندگی های این مملکت است

8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-):x:x:x
به چنگیز خان مغول فاتح ایران به نادرشاه افشار فاتح هند به سعد ابن ابی وقاص فاتح ایران به کوروش کبیر فاتح لیدی و بابل به اسکندر مقدونی فاتح ایران به خشایارشا جهانگشا فاتح یونان و به همه متجاوزان تاریخ ، در روز بازخواست و در چیشگاه خداوند چه پاسخی برای خونهای ریخته شده دارید ؟ و به همه ایسمها و استها و پان ها : اگر قطره ای خون از سر انگشت خواهر یا برادر شما بر زمین بریزد چه حالی می شوید که اینگونه شیفته خونریزان تاریخید ؟

سلام آقای سیاوش:
به نظر من اشتباه شما این است که شرایط زمانی و مکانی یک سیاست مدار و مهم تر از آن برخی واقعیت های عالم سیاست را در نظر نمی گیرید.برای نمونه اگر به کتاب شهریار اثر ماکیاولی بنگرید ممکن است در وحله ی نخست این مرد را شخصی نیرنگ باز و پلید بدانید.اما اگر به شرایط آن روز ایتالیا نگاه کنید می بینید که این کشور دچار یک حکومت ملوک الطوایفی و هرج و مرج شدید بود که طبیعتا هیچ کس زندگی در چنین شرایطی را تحمل نمی کند.چه بسیار انسان هایی که هر روز در اثر جنگ میان طوایف گوناگون بر سر رسیدن به قدرت به خاک خون کشیده می شوند.گذشته از آن نبود امنیت خود گریزگاهی برای دزدان و تبه کاران ایجاد می کند و به راحتی می توانند اموال مردم را غارت کنند.در چنین شرایطی اگر کسی پیدا شود و با آن چیزی که ما نیرنگ بازی می نامیم و احتمالا کمی هم خون ریزی بتواند کشوری را زیر یک پرچم گرد بیاورد و امنیت را به آنجا برگرداند آن گاه در قضاوت تاریخی خود باید چه چیز را در نظر بگیریم؟آن چند سیاسی کاری و احیانا خون ریزی(خون ریزی در چند سده پیش نه سده ی بیست و یکم)را یا امنیت و آسایشی که برای آن سرزمین به ارمغان آمد؟
اینجاست که تفاوت میان مثلا کوروش بزرگ یا حتی اسکندر بزرگ یا در دوران جدید رضاشاه با مثلا چنگیز و تیمور و هیتلر و...مشخص می شود.حاصل حکومت هیتلر چه بود؟بدبختی ملت آلمان و بسیاری از ملت ها.اما آیا شما می توانید بگویید جرج واشنگتن مردی خائن و خون ریز بود؟
آری در دوره ای که انسان ها تا آن اندازه به عقلانیت و تمدن برسند که به جای جنگ و خون ریزی مسائل خودشان را پشت میز مذاکره و با تفاهم و در نظر گرفتن منافع طرف مقابل حل کنند اگر کسی مانند کوروش عمل کرد شما می توانید به او ایراد بگیرید.اما 25 سده پیش که هیچ همین امروز ما انسان ها به چنین درجه ای از عقلانیت و تمدن رسیدیم؟!
من از کوروش و چنگیز و نادرشاه و اسکندر سئوال کردم در پیشگاه خدا چه پاسخی دارید برای خونهایی که به بهانه نجات ملتها ریخته اید

از نطر املایی سؤال درست است.
کار بد از هر کسی سر بزند غیر قابل توجیه می باشد چه کوروش باشد چه چنگیز و چه محمد و .... اما ما کوروش را می ستاییم چون در روزگاری که متر و معیار ارزش گذاری انسانها قتل و غارت ویرانی بود او به انسانیت و آزادی و آزادگی بها داد و تأکید بر رعایت حقوق اولیه انسانها داشت چیزی که بعد از 2500 سال در این سرزمین و خیلی جاهای دیگر هنوز هم اصلا" رعایت نمی شود ( بگذریم که عده ای تاریخ ایران باستان را افسانه می دانند )
شما می توانی بگویی چرا یک فرد پدر ومادرش را بیشتر از هر کسی دوست دارد؟ دلیل علاقه یک ایرانی هم به فرهنگ و تمدنش همین است
اما من لابلای این نطرات و بحث ها به این نتیجه رسیدم که اکثر کسانی که کوروش و تاریخ ایران باستان را زیر سؤال می برند دو دسته اند::
1- آذری زبانها
2- مذهبیون متعصب
و کلام آخر اینکه من به عنوان یک ایرانی نه از اسکندر و نه از چنگیز و تیمور و... ناراحت نیستم و کینه ای به دل ندارم چرا که آمدند و کشتند و غارت کردند و رفتند و این مسئله ای مرسوم در آن زمان بود و وقتش هم گذشته که الآن بخواهیم حساب کشی کنیم اما از اعراب و شخص عمر شدیدا" متنفرم زیرا علاوه بر قتل و غارت و جنایات بسیاری که انجام دادند بزرگترین جنایت تاریخ را نیز مرتکب شدندیعنی تحمیل عقیده، همان عقیده ای که امروز دلیل خیلی از مشکلات و عقب ماندگی های این مملکت است
1-2-3-4[
دوست عزیز بعد از این نکات شما من هم نکاتی دارم
1- گفته ایید"متاسفم زیرا وقتی در برابر حرف حق قرار می گیرند "..مشکل امثال شما این است که حرف خودتان را فقط حرف حق میدانید..با چه سندی..چه حدیثی..چه آیه ای.. وحی منزل است؟؟؟؟؟..نسبت ناروا چیست..امثال مرا چون میگویییم کوروش ..حامی مغول میدانید.. و بعد میگویید"من همانطور که در صفحات نخستین (3 ماه قبل) گفتم هر آن کار نیکی که توسط کوروش انجام شده را می ستایم و تایید می کنم ولی به نظر من هیچ قدرتی در هیچ زمان حق ندارد به بهانه نجات ملتها مردم را به خاک و خون بکشد حال اگر شما نظری خلاف این داری ..."این که حرف ما شد
2- گفته اید"من کجا گفتم شما در پیشگاه خدا مسئولید ؟ " وباز در دو کامنت پایین تر گفته اید"...و به همه متجاوزان تاریخ ، در روز بازخواست و در چیشگاه خداوند چه پاسخی برای خونهای ریخته شده دارید ؟"...واقعا منظورتان از پاسخ چیست..
3-گفته اید"لطفا دست به مغلطه و کولی بازی نزنید " و گفته ام "ما شیفته خونریزان تاریخ نیستیم... وقتی به خودت اجازه میدهی که درباره دیگران تصمیم بگیری تهمت بزنی ..متهمشان کنی...دوست من ما فردا قبل از آنکه در پیشگاه خدا پاسخگوی پدرانمان باشیم
اول پاسخگوی اعمال خودمان هستیم..مراقب باش" ..این مغلطه است ؟؟؟در حرف های من مسئولیت در پیشگاه خدا میبینی..من که همان کلمه پاسخ را آورده ام..مغلطه این نیست؟؟..دوست عزیز .. این که گفته ام ما "ما شیفته خونریزان نیستیم " کولی بازی است؟؟
یا اینکه گفته اید:"به چنگیز خان مغول فاتح ایران به نادرشاه افشار فاتح هند به سعد ابن ابی وقاص فاتح ایران به کوروش کبیر فاتح لیدی و بابل به اسکندر مقدونی فاتح ایران به خشایارشا جهانگشا فاتح یونان و به همه متجاوزان تاریخ ، در روز بازخواست و در چیشگاه خداوند چه پاسخی برای خونهای ریخته شده دارید ؟ و به همه ایسمها و استها و پان ها : اگر قطره ای خون از سر انگشت خواهر یا برادر شما بر زمین بریزد چه حالی می شوید که اینگونه شیفته خونریزان تاریخید ؟"
4- گفته اید"ایکاش ملت من از قفس تنگ آب و خاک به در می آمد و جهان وطنی می اندیشید" و من هم میگویم ای کاش..چیزی را
که بسیاری مدعی آنند وفقط مدعی اند..
5- اختلاط مباحث میکنید ..ما از تمدنمان حرف میزنیم..کوروش را باهمه بدی هایش ..برخی علما ذوالقرنین میخوانند..ردش میکنید..
من کسی را توجیه نمی کنم..انتقال باور های خوب حرف بد نیست..آیین یلدا و سپندارمذگان سنت لایعقلی نیست..نوروز باستانی
را اسلام وهمه ادیان های دیگر تایید میکنند..این ها مغلطه نیست..فرافکنی نیست..باورهای خوب ..آیین های نیک..تمدن وفرهنگ غنی
..حرف من این است چرا به خلط مبحث و مغول و ابی وقاص میکشید.." اینها کولی بازی ومغلطه است..توجیه عادلانه ای است..لیک ستم روامدارید.."

8-)8-)
1-2-3-4[
دوست عزیز بعد از این نکات شما من هم نکاتی دارم
1- گفته ایید"متاسفم زیرا وقتی در برابر حرف حق قرار می گیرند "..مشکل امثال شما این است که حرف خودتان را فقط حرف حق میدانید..با چه سندی..چه حدیثی..چه آیه ای.. وحی منزل است؟؟؟؟؟..نسبت ناروا چیست..امثال مرا چون میگویییم کوروش ..حامی مغول میدانید.. و بعد میگویید"من همانطور که در صفحات نخستین (3 ماه قبل) گفتم هر آن کار نیکی که توسط کوروش انجام شده را می ستایم و تایید می کنم ولی به نظر من هیچ قدرتی در هیچ زمان حق ندارد به بهانه نجات ملتها مردم را به خاک و خون بکشد حال اگر شما نظری خلاف این داری ..."این که حرف ما شد
2- گفته اید"من کجا گفتم شما در پیشگاه خدا مسئولید ؟ " وباز در دو کامنت پایین تر گفته اید"...و به همه متجاوزان تاریخ ، در روز بازخواست و در چیشگاه خداوند چه پاسخی برای خونهای ریخته شده دارید ؟"...واقعا منظورتان از پاسخ چیست..
3-گفته اید"لطفا دست به مغلطه و کولی بازی نزنید " و گفته ام "ما شیفته خونریزان تاریخ نیستیم... وقتی به خودت اجازه میدهی که درباره دیگران تصمیم بگیری تهمت بزنی ..متهمشان کنی...دوست من ما فردا قبل از آنکه در پیشگاه خدا پاسخگوی پدرانمان باشیم
اول پاسخگوی اعمال خودمان هستیم..مراقب باش" ..این مغلطه است ؟؟؟در حرف های من مسئولیت در پیشگاه خدا میبینی..من که همان کلمه پاسخ را آورده ام..مغلطه این نیست؟؟..دوست عزیز .. این که گفته ام ما "ما شیفته خونریزان نیستیم " کولی بازی است؟؟
یا اینکه گفته اید:"به چنگیز خان مغول فاتح ایران به نادرشاه افشار فاتح هند به سعد ابن ابی وقاص فاتح ایران به کوروش کبیر فاتح لیدی و بابل به اسکندر مقدونی فاتح ایران به خشایارشا جهانگشا فاتح یونان و به همه متجاوزان تاریخ ، در روز بازخواست و در چیشگاه خداوند چه پاسخی برای خونهای ریخته شده دارید ؟ و به همه ایسمها و استها و پان ها : اگر قطره ای خون از سر انگشت خواهر یا برادر شما بر زمین بریزد چه حالی می شوید که اینگونه شیفته خونریزان تاریخید ؟"
4- گفته اید"ایکاش ملت من از قفس تنگ آب و خاک به در می آمد و جهان وطنی می اندیشید" و من هم میگویم ای کاش..چیزی را
که بسیاری مدعی آنند وفقط مدعی اند..
5- اختلاط مباحث میکنید ..ما از تمدنمان حرف میزنیم..کوروش را باهمه بدی هایش ..برخی علما ذوالقرنین میخوانند..ردش میکنید..
من کسی را توجیه نمی کنم..انتقال باور های خوب حرف بد نیست..آیین یلدا و سپندارمذگان سنت لایعقلی نیست..نوروز باستانی
را اسلام وهمه ادیان های دیگر تایید میکنند..این ها مغلطه نیست..فرافکنی نیست..باورهای خوب ..آیین های نیک..تمدن وفرهنگ غنی
..حرف من این است چرا به خلط مبحث و مغول و ابی وقاص میکشید.." اینها کولی بازی ومغلطه است..توجیه عادلانه ای است..لیک ستم روامدارید.."
واقعا برای هموطنان خودم متاسفم زیرا وقتی در برابر حرف حق قرار می گیرند به جای قبول آن دست به توجیه و فرافکنی می زنند . 1- من کجا گفتم شما در پیشگاه خدا مسئولید ؟ من از کوروش و چنگیز و نادرشاه و اسکندر سئوال کردم در پیشگاه خدا چه پاسخی دارید برای خونهایی که به بهانه نجات ملتها ریخته اید . پس دوست عزیز لطفا دست به مغلطه و کولی بازی نزنید 2- آری پدرانت را انکار نکن که کودکان و زنان شهر اوپیس را به آتش کشیدند و دو تمدن لیدی و بابل را از صفحه روزگار محو کردند به هر حال آنها چون پدران ما بودند مجاز به ارتکاب هر جنایتی بودند ضمنا دوست عزیز آیا می دانستی مردم مغولستان مجسمه های چنگیز را به عنوان یک قهرمان ملی ساخته و احترام می گذارند ؟4 - من همانطور که در صفحات نخستین (3 ماه قبل) گفتم هر آن کار نیکی که توسط کوروش انجام شده را می ستایم و تایید می کنم ولی به نظر من هیچ قدرتی در هیچ زمان حق ندارد به بهانه نجات ملتها مردم را به خاک و خون بکشد حال اگر شما نظری خلاف این داری دیگر حق نداری به مسلمانان یا مغولها یا یونانی ها ایراد بگیری چرا به کشور تو حمله کردند زیرا آنها نیز دقیقا استدلال شما را برای رفتار خود پیش می کشند . 5- ایکاش ملت من از قفس تنگ آب و خاک به در می آمد و جهان وطنی می اندیشید
ابوریحان بیرونی نیز در مورد روز اسفندگان می نویسد «این روز، روز
مردگیران است و در این روز مردان به زنان هدیه می دادند و دختران جوان در
این روز همسران دلخواه خود را انتخاب می کردند در این روز مردان تمامی
کارهای خانه را خود انجام می دادند و زنان به استراحت می پرداختند»
همچنین هایدماری کخ مورخ مشهور غرب با استناد به لوح های گلی از زبان
داریوش چنین نگاشته است «شاه در این روز به تمامی زنان دربار از هر قشر
هدیه ای اعطا می کرده است و کلیه زنان دربار اعم از ملکه، خدمه ، ندیمان
و حتی کارگران از دست شاه هدیه خویش را می گرفتندو این هدیه ها شامل زیور
آلات، انجیر ، فندق و انواع میوه ها بوده است»
بهر صورت آنچه از کتب تاریخی و نوشته های کهن بدست می آید این است که جشن
اسفندگان، جشن عشق و ایمان و دانش بوده و مردمان پاک ایران باستان به یمن
عشق پاک و دلدادگی و مقام والای زن ایرانی این روز را پاس می داشته اند .
جشن اسفندگان که در تاریخ از آن به عنوان جشن «اسفندار» یا «سپندار مزد»
از آن یاد می شود در ایران باستان و در روز اسفند از ماه اسفند که مصادف
با 29 بهمن ماه امروز است برگزار می شده و نام باستانی آن «سپنتا
آرمیئتی» بوده است آرمیتا که معنی آن آرامش افزاینده است نشان از دانش،
دلدادگی و ایمان بوده و در اسطوره های مردمی به عنوان فرشته «امشاسپند»
یعنی نگهبان زن و زمین مطرح بوده بطوریکه در پند نامه های موبدان و در
تواریخ مختلف ایرانیان باستان زن نیک را همانند زمین نیک می پنداشتند که
«سختی ها را می گوارد و بر و میوه شیرین می دهد»
یعنی همانطور که زمین شخم می خورد، عذاب می کشد و رنج و درد را تحمل می
کند تا در نهایت ثمر شیرین بدهدو اگر بلرزد حاصلش ویرانی و خرابی است، زن
نیک نیز در خانواده گاهواره زایش و آرامش و افزایش است و اگر آرامش
نداشته باشد کانون خانواده از هم می پاشد و نابود می شود.
در نوشته های بدست آمده در ایران باستان آمده است که مردم در روز «سپنتا
آرمیئتی» به نیایش و شکرگزاری می پرداختند و از خداوند برای آفرینش زن
تشکر می کردند، یعنی به تعبیری تمدن کهن ما در بیش از 3000 سال پیش مقام
و منزلت زن را پاس می داشته است
زندگی نامه کوروش بزرگ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک