رسته‌ها
زندگی نامه کوروش بزرگ
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 329 رای
نویسنده:
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 329 رای
بخشی از پیشگفتار این نسک:
بایسته است که هر ایرانی میهندوست نَسکِ (کتابِ) زندگینامهِ کوروش بزرگ را بخواند تا در کنار یادگیریِ آموزش های فرخویی (اخلاقی) از این رادمرد بُزرگ، هُنر مُبارزه در زندگی را نیز در آموزشگاهِ این بُزرگترین نابغهِ رزمی جهان بیاموزد که چگونه از راه بکارگیری شگردهایِ هوشمندانه و وَدایش های (تصمیم هایِ) خَرَدمندانه و بجا با کمترین هزینه بر گرفتاریهای زندگی روزمره اش چیره گردد.
باهمهِ ویژگی هایِ فرخوییِ (اخلاقی) ستایش انگیزی که کوروش داشت، او یک پدیدهِ جُدابافته ( استثنایی) از مردم ایران نبود، او بازده و دست پروردهِ یک آیین و فرهنگِ آدمساز بود که به جان مردم، هاگ هایِ آدمی (حقوق بشر) و هاگِ (حق) آزادی شان ارج میگُذاشت، همان آیینی که امروز شوربختانه به فراموشی سپرده شده است. در درونِ هر ایرانی میهندوست یک کوروش با همهِ نیکی ها و آزادگیش نهفته است که میتواند از درون او برخیزد و نمایان شود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
673
آپلود شده توسط:
ghalam1356
ghalam1356
1390/06/01

کتاب‌های مرتبط

هذیان زمستانی
هذیان زمستانی
4.6 امتیاز
از 5 رای
کوروش بزرگ
کوروش بزرگ
4.5 امتیاز
از 82 رای
دیپلماسی دولت هخامنشی
دیپلماسی دولت هخامنشی
4.2 امتیاز
از 15 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی زندگی نامه کوروش بزرگ

تعداد دیدگاه‌ها:
879
آمده ایم سخن از نیک بگوییم...
همه را به ضربت تعصب زیر پا له شده دیدیم
گذشته هایی که تاریخ شده است را تا معبری باشد وپلی که بدان از خوب وبدش درس بگیریم
خوبهایش را..حقوق های انسانی اش..آداب نیکش را گرامی بداریم.. کوروش و داریوش وهزاران انسانی
که آداب نیکشان به حق قابل ارج است..و هیچ دینی آنرا منکر نشده مثل نوروز..
بد هایش را تغییر دهیم و خوبتر شویم و آزاده تر زندگی کنیم..
محمد را که پیامبر شمشیر بود جنگ کرد خون ریخته شد تا اسلام بماند را قبول داریم..همین پیغمبر
پیام آور صلح است ..که مسیح و موسی و تمام پیامبران آسمانی مژده آمدنش داده اند...
گاهی باید سلاح ب دست گرفت ..گاهی باید جنگید.. خون ریخت..تا حق مظلومی بستانیم..باید فریاد زد
تا سکوت وخفقان شکسته شود.. ریشه تعصب را گاهی با شمشیر باید قطع کرد..تعصب همان پیشانی
از نماز شب پینه بسته ای است که در محراب کسی را به شمشیر کین میکشد که میگفت :" ای مالک
انسان ها دو دسته اند یا برادران دینی تو و یا انسان هایی از جنس تو ..و مضمون آنکه به هرحال همه محترمند"
همین انسان شمشیر به دست میگرفت تا با تعصب های زمانش..با آنانکه بیت المال را.. آنانکه..."
چه بحث های جدا ازهمی در هم تنیده میشوند..
تاریخ خواهی نخواهی بوده وهست و انکار ناشدنی است و بارها گفته ام وباز میگویم باورهای خوبش
قابل فراگیری ..قابل رشد..قابل بکارگیری است.اگر کمی از این باورها را
نیک میستودیم وهرکس نیک میپرورید اوضاعمان کمی بهتر بود..
و به قول شریعتی:
خدایا در این دنیا انسان بودن و ماندن چه دشوار است چ رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است...
از: مهرپویا1370
به نظر من اشتباه شما این است که شرایط زمانی و مکانی یک سیاست مدار و مهم تر از آن برخی واقعیت های عالم سیاست را در نظر نمی گیرید.برای نمونه اگر به کتاب شهریار اثر ماکیاولی بنگرید ممکن است در وحله ی نخست این مرد را شخصی نیرنگ باز و پلید بدانید.اما اگر به شرایط آن روز ایتالیا نگاه کنید می بینید که ... در چنین شرایطی اگر کسی پیدا شود و با آن چیزی که ما نیرنگ بازی می نامیم و احتمالا کمی هم خون ریزی [!!!] بتواند کشوری را زیر یک پرچم گرد بیاورد و امنیت را به آنجا برگرداند آن گاه در قضاوت تاریخی خود باید چه چیز را در نظر بگیریم؟آن چند سیاسی کاری و احیانا خون ریزی(خون ریزی در چند سده پیش نه سده ی بیست و یکم)را یا امنیت و آسایشی که برای آن سرزمین به ارمغان آمد؟

و اینجاست که به قول خود ماکیاولی هدف وسیله را توجیه می کند پس با این استدلال، هیچ ایرادی ندارد اگر جرج بوش و تونی بلر برای بسط دموکراسی و حقوق بشر !!! - آن هم در راستای منافع یهود - افغانستان و عراق را اشغال کند. در این بین کمی خونریزی !!! هم اشکالی ندارد. کاری به این نداریم که اصولاً کشوری مثل اوگاندا چون نفت ندارد و دارای موقعیت استراتژیکی مانند افغانستان نیست، نیازی به این دموکراسی و حقوق بشر ندارد و در آنجا آزادانه کودکان را می دزدند تا به دست جادوگران در مراسم قربانی - حتی در خاک بریتانیا - استفاده شوند.
نه عزیزم. ماکیاولیسم، متعفن و چندش آور است به خصوص در رابطه با موضوعی که شما مطرح کردید.
جناب سیاوش. این کتاب ها را جدی نگیرید. قبل از خواندن هر کتابی، از خود بپرسید که از کجا آمده است و چرا من باید صحت آن را قبول کنم؟
این کتاب ها معمولا نسخه اصل ندارند و سند همزمان تاریخی نیستند. مطالب آن ها اغلب مدت ها با زمان مورد نظرشان فاصله دارند.
مثلا می گویند این کتاب از قرن دوم هجری است.
شما به درستی دریافته اید. منبع اصیل شناخت اسلام همان قرآن است که از بقیه معتبر تر است. قرآن بیشتر محتوای این کتابها را تایید نمی کند.
کتاب «اسلام و شمشیر» را مطالعه کنید تا با درک جدیدی از این مباحث آشنا شوید:
http://ut5555555.persiangig.com/document/Islam%20%26%20Shamshir%203.pd
ترجمه آن را پیدا کردم حدود 600 صفحه است و خواندن آن زمان بر . برخی از قسمتهای مربوطه را خواندم صحبت از شورش و ندادن جزیه (مالیات) توسط مردم برخی مناطق و کشته شدن آنها توسط مسلمانان بود ولی فعلا تا این حد که خواندم ندیدم جایی نوشته باشد مردم منطقه ای را با زور شمشیر ، بین اسلام آوردن و کشته شدن مخیر کرده باشند . ضمنا اگر چنین مدرکی وجود داشته باشد شاید مربوط به یک زمان خاص و منطقه محدود و خاص بوده . آنچه مورخین به اتفاق می گویند اسلام آوردن تدریجی مردم ایران در طی 2 قرن است . از تاریخ بگذریم به نظر من کسی ( به خصوص در زمان حال ) حق تحمیل هیچ عقیده و سلیقه و مذهب و دین و مکتب و . . . را به دیگری نارد و همه در انتخاب هر گونه راه و روشی آزادند تا جایی که مزاحمتی برای دیگران ایجاد نشود . خود من به شخصه و با تحقیق ، اصول اولیه اسلام را ( فقط از منبع قرآن ) پذیرفته ام . خارج از قرآن را هم فقط با محک عقل می سنجم . نه تنها علقه ای به وادار کردن دیگران در قبول این روش ندارم بلکه مدتیست حتی علاقه ای هم ندارم که مثلا کسی حرف من را قبول کند یا نکند . این نوشته ها را هم فقط به خاطر احساس وظیفه می نویسم . از صمیم قلب شما و همه انسانها را هم دوست دارم . موفق بشید

دوست عزیز اصل این کتاب که بصورت نشر الکترونیکی درآمده (303) صفحه میباشد که اصل کتاب ترجمه محمد توکل نشر نقره تاریخ نشر (1337) میباشد که به همت استادگرانقدر
دکتر امیر حسین خنجی به صورت نشر الکترونیک درآمده اگر خواستی آدرس ایمیل خودت رابرایم بفرست که برات ایمیل کنم وبه طور کل حرف من این است هر متجاوزی به این مرزبوم
حمله کرده انگیزهای جز باج گرفتن ازمردم ایران وبدست غنایم وثروت ایرانیان نبوده واین کار جز به کاربردن به شمشیر وخونریزی عملی نشده این مطمئن باش همان طور که
یونانیان تازیان ومغولان وترکان عثمانی وبعدها روس وانگلیس وعراق کردند هدف این است ما این قهرمانان که جلوی این تجاوزات ایستادگی کرده را ارج نهاده که از آریوبرزن ها گرفته تامازیار
تاسربداران ها تا دلواری هاتا ستارخان وباقرخان میرزا کوچک خان تا همت ها وباکری ها وغیره.... موفق باشد
دوست عزیز جناب سیاوش:
تحمیل عقیده فقط این نیست که اسلحه پشت گردن شخصی نهاده و او را مجبور به پذیرفتن چیزی نمایند همین که ازمردم جزیه دریافت کنند همین که از حقوق مساوی با دیگران برخوردار نباشی آیا اینها نوعی تحمیل کردن نیست؟که تأثیرشان هم از دم تیغ هم برنده تر است!
از خونریزی و قتل و کشتار ابراز انزجار نموده ای! آیا میدانی اسلام فقط با نیروی شمشیر و قتل و ارعاب و کشتن بی دریغ رشد کرد؟ ( چه در شبه جزیره عربستان و چه در سایر مناطق) ... محمد در مکه به مدت 13 سال با خواندن قرآن و دعوت به نیکی و برابری و برادری فقط توانست حدود صد نفر را مسلمان کند اما وقتی به مدینه رفت و به سپاه و نیروی شمشیر مجهز شد به مدت 10 سال کل شبه جزیره اسلام آوردند
من همانطور که گفتم، کشتار و جنایت از هر کس و گروهی سر زده باشد را محکوم می کنم اما شما که کوروش و چنگیز خان و نادرشاه و غیره را به خاطر خونریزی هایشان در پیشگاه خدا مسئول می دانید در مورد کشتار و قتل عام های معروف محمد، مثلا" «همان موردی که 700 یهودی را در یک روز گردن زد»، چه نطری دارید؟
ترجمه آن را پیدا کردم حدود 600 صفحه است و خواندن آن زمان بر . برخی از قسمتهای مربوطه را خواندم صحبت از شورش و ندادن جزیه (مالیات) توسط مردم برخی مناطق و کشته شدن آنها توسط مسلمانان بود ولی فعلا تا این حد که خواندم ندیدم جایی نوشته باشد مردم منطقه ای را با زور شمشیر ، بین اسلام آوردن و کشته شدن مخیر کرده باشند . ضمنا اگر چنین مدرکی وجود داشته باشد شاید مربوط به یک زمان خاص و منطقه محدود و خاص بوده . آنچه مورخین به اتفاق می گویند اسلام آوردن تدریجی مردم ایران در طی 2 قرن است . از تاریخ بگذریم به نظر من کسی ( به خصوص در زمان حال ) حق تحمیل هیچ عقیده و سلیقه و مذهب و دین و مکتب و . . . را به دیگری نارد و همه در انتخاب هر گونه راه و روشی آزادند تا جایی که مزاحمتی برای دیگران ایجاد نشود . خود من به شخصه و با تحقیق ، اصول اولیه اسلام را ( فقط از منبع قرآن ) پذیرفته ام . خارج از قرآن را هم فقط با محک عقل می سنجم . نه تنها علقه ای به وادار کردن دیگران در قبول این روش ندارم بلکه مدتیست حتی علاقه ای هم ندارم که مثلا کسی حرف من را قبول کند یا نکند . این نوشته ها را هم فقط به خاطر احساس وظیفه می نویسم . از صمیم قلب شما و همه انسانها را هم دوست دارم . موفق بشید
من نه قصد دفاع از عمر یا مسلمانان را دارم و نه قصد محکوم کردن آنها را و امیدوارم ایران پرستها دوباره خلط مبحث نکنند ولی در خصوص اینکه ایرانی ها به زور مسلمان شدند باید خدمت شما بگویم بیشتر مورخان معترفند که فرآیند مسلمان شدن مردم ایران 2 قرن طول کشید و حتی برخی از خلفای بنی امیه به خاطر دریافت جزیه از مسلمان شدن مردم مناطقی از خراسان جلوگیری می کردند ( تاریخ طبری ) حتی هم اینک پس از گذشت 1400 سال آتشکده های زرتشتی و پیروان این دین در نقاطی از اصفهان و یزد وجود دارد لطفا اگر در منابع دست اول ( مانند تاریخ طبری تاریخ یعقوبی تاریخ ابن اعثم ) مدرکی وجود دارد که مردم ایران با زور شمشیر تغییر دین داده و مسلمان شدند برای من بیان کنید ( منظور من جنگها نیست بلکه منظور من این است که جایی نوشته باشد فرماندهان سپاه اسلام مردم یک منطقه را بین کشته شدن و اسلام آوردن مخیر کرده باشند ) ضمنا پس از دوران صفویه حدود 250 سال حکومتی دینی در ایران حاکم نبوده ( قاجاریه و به خصوص 50 سال پهلوی ) مردم خیلی راحت می توانستند تغییر دین دهند

شما کتاب مرجع فتوح البلدان نوشته ابولحسن احمدبن یحیا بلاذری را خوب مطالعه نموده وخوب تامل نمایید حتما جواب سوالات خود را خواهیدگرفت
من نه قصد دفاع از عمر یا مسلمانان را دارم و نه قصد محکوم کردن آنها را و امیدوارم ایران پرستها دوباره خلط مبحث نکنند ولی در خصوص اینکه ایرانی ها به زور مسلمان شدند باید خدمت شما بگویم بیشتر مورخان معترفند که فرآیند مسلمان شدن مردم ایران 2 قرن طول کشید و حتی برخی از خلفای بنی امیه به خاطر دریافت جزیه از مسلمان شدن مردم مناطقی از خراسان جلوگیری می کردند ( تاریخ طبری ) حتی هم اینک پس از گذشت 1400 سال آتشکده های زرتشتی و پیروان این دین در نقاطی از اصفهان و یزد وجود دارد لطفا اگر در منابع دست اول ( مانند تاریخ طبری تاریخ یعقوبی تاریخ ابن اعثم ) مدرکی وجود دارد که مردم ایران با زور شمشیر تغییر دین داده و مسلمان شدند برای من بیان کنید ( منظور من جنگها نیست بلکه منظور من این است که جایی نوشته باشد فرماندهان سپاه اسلام مردم یک منطقه را بین کشته شدن و اسلام آوردن مخیر کرده باشند ) ضمنا پس از دوران صفویه حدود 250 سال حکومتی دینی در ایران حاکم نبوده ( قاجاریه و به خصوص 50 سال پهلوی ) مردم خیلی راحت می توانستند تغییر دین دهند .
این روزها اعراب در فکر دموکراسی اند، و ایرانیان در حال عزاداری برای اعراب هزار و چند سد سال پیش!

این چیزی که اروز به عنوان بهار عربی یا موج دموکراسی خواهی در جهان عرب را افتاده هنوز منتج به سرانجامی خاصی نشده که بینیم که مردم این کشور ها واقعا به دموکراسی رسید ه اند یا جزیی از نقشه راه یهودیهان قرارگرفته واقعا زود است دراین مورد قضاوت کنیم .
اما مورد چیزی دیگری است که بعضی دوستان این سخن گزاف وبی ارزش مطرح میکنند که مهم نیست در گذشته چه بود ه ا یم مهم الان است که چه هستیم که این سخن بی مقدار
به طور کل فلسفه تاریخ خواندن به زیر سوال میبرد
در واقع علم تاریخ سرگذشت انسان عقل مند که تلاش می کند ابزار ساز جامعه خویش باشد که علم تاریخ ساده ترین تعریفش و مطالعه این سرگذشت دور دراز است
من چندی پیش خبر ی خواندم مینی براین که در کشوریونان با توجه به این که کشوری است با مشکلات مالی فراوان دست وپنجه نرم می کند بودجه ای را برای دانشگاههای معتبر
جهان گذاشته که در معبد آکروپولیس به تحقیق بپردازند
بهر حال این کشور دربرهه ای ازتاریخ مورد تها جم تازیان قرار گرفته که دراثر این تهاجم استقلال وهویت بخشی زیادی از فرهنگ کهن ( جان مال ونامس هزاران ایرانی بیگانه)
ازدست داد که این بخش کار تاریخ است وچگونگی بازپس گیری ااین استقلال وهویت توسط ایرانیان بخشی دیگری از تاریخ می باشد که مورد مطالعه قر ارگیرد
باید من وشما وفرزندان همه ایرانیان بایداز دلاوریهای مازیارها در مازندران و بابک خرم دین ها در آذربایجان ویعقوب لیث ها در سیستان وهمین طور مرد اویج ها در گیلان وابومسلم
خراسانیها مطلع باشیم واز فدا کاریها این قهرمانان ملی که برای نجات استقلال وهویت ایرانی براب عرب ها جانفشانی کردند سپاس گذار باشیم وآنان رادرست مانند یک قهرمان بشناسیم
درواقع بدون شناخت گذشته خودمان نمی توانیم برای حال وآینده خود وفرزندان خود دور نمای از پیشرفت وتمدن در نظر بیگیریم چون درغیر این صورت افرادی بی هویت وبی ریشه هستیم..........
نرود میخ آهنین در سنگ ! قضاوت با دیگران و با تاریخ ! البته اگر کسی هنگام قضاوت : عقل و غریزه ( احساسات) خودش را از مباحث آب و خاک و مذهب و پیش داوری کتابهایی که قبلا خوانده و تعصبات و کینه ها و اصولی که از قبل برای خودش تهیه کرده خالی کند و با دید عقل محض به موضوع نگاه کند متوجه حقیقت می شود و تا ملت ما به چنین درکی نرسند هر روز آنها - مثل قرنهای گذشته - بدتر از دیروز است . دوست عزیز من خلط مبحث نمی کنم من می گویم اگر تجاوز به یک کشور کار درستی است آیا دیگر در این جهان می توان یک روز خوش دید هر روز هر دولتی به محض اینکه قوی شد هوس می کند یک ملت را نجات دهد و عجیب است که این فاتحان تاریخ همیشه سعی در نجات ملتهایی دارند که در آنجا سیم و زر و نفت و گاز و . . . فراوان است و به قول آن روزنامه نگار انگلیسی اگر در کویت به جای نفت هویج می کاشتند آیا آمریکا باز به آنجا لشکر کشی می کرد ! سئوال من خیلی ساده و روشن است نمی فهمید یا خودتان را به آن راه زده اید ؟ ضمنا درست است که هر دوره شرایط خاص خودش را دارد ولی خونریزی و تجاوز همیشه بد بوده و اگر دوره ای به این قضیه نگاه کنید پس دیگران هم خوب کردند به ایران حمله کردند ؟ این نکات را یک بچه کلاس اول هم می فهمد ولی . . .
زندگی نامه کوروش بزرگ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک