رسته‌ها
اگر خورشید بمیرد
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 128 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 128 رای
✔️ این کتاب خاطرات خانم فالاچی در ناسا و در کنار فضانوردان است. ایشان با قلم صادق و شیوا به نوشتن مصاحبات خود با فضانوردان و اتفاقاتی که در طی مدت ماموریت خود در کنار آنان از سر گذرانیده می پردازد.

بخشی از کتاب:
علف چنان زمین را پوشانده بود که سنگ دیده نمی شد. پایم به سنگ گرفت و کنار خیابان نقش زمین شدم. هیچکس به کمکم نیامد. قرار هم نبود کسی بیاید. هیچکس در آن خیابان و شاید حتی در خیابانهای دیگر شهر، راه نمی رفت.
اگر آدم بخواهد به تمام خطراتی که متوجه ما هستند فکر کند باید اصلا پای خود را از خانه بیرون گذارد . وقتی هم در خانه ماند باید از جایش تکان نخورد . چون در انجا هم ممکن است بلایی بر سرش بیاید. چه بسا کسانی که در حمام برق می گیردشان. یا اینکه پایشان روی پله ها لیز می خورد و می شکند یا موقع بریدن کالباس انگشتشان را می برند. اگر بخواهیم به این چیزها فکر کنیم باید از جایمان تکان نخوریم. همان جا روی اولین پله بنشینیم. مثل کرم های حشره ای وحشت زده که فقط به یک چیز فکر می کنند: انواع مرگ...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
543
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اگر خورشید بمیرد

تعداد دیدگاه‌ها:
13
ممنون اسپارتاکوس عزیز
جمله خیلی زیبایی نوشتی
و ممنون از کتاب خوبی که گذاشتی:x
ممنون اسپارتاکوس عزیز
جمله خیلی زیبایی نوشتی
و ممنون از کتاب خوبی که گذاشتی:x
تقدیم به پدرم که نمیخواهد به ماه برود . میگوید : در ماه نه گل هست نه ماهی و نه پرنده .
نقدیم به دوستان فضانوردم که میخواهند به ماه بروند چون خورشید ممکن است بمیرد .
تضاد جالبیست یاد شعر زیر افتادم
------
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درد و درمان و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
--------
حق یارتان
اسپارتا
اگر خورشید بمیرد
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک