سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام
امتیاز دهید
جلد اول دوم و سوم در یک جلد.
چکیده متن:
پس از انتشار مجلدات سه گانه و مبسوط « سازمان مجاهدین خلق ، پیدایی تا فرجام – 1344 تا 1384 » که با استقبال اقشار فرهیخته مواجه گردید موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی با هدف استفاده بیشتر همگان از مشخصات و عملکرد این گروه سیاسی – نظامی موارد مهم و اساسی این سه جلد را در قالب یک جلد مجزا تهیه و تنظیم نموده و به علاقه مندان مطالعه تاریخ معاصر ایران و نخبگان و دانش پژوهان تقدیم میدارد . در این کتاب وقایع تأسیس، گسترش تشکیلاتی و تغییر رسمی ایدئولوژی ،تحولات سازمان در طول انقلاب اسلامی اعم از ایجاد درگیری، زمینهسازی حرکتهای مسلحانه و ترورهای کور یا هدفمند ، مسایل سازمان در خارج کشور و همچنین استقرار در عراق و همکاری با رژیم صدام در دوره جنگ تحمیلی و نهایتاً نابودی تشکیلاتی پس از سقوط رژیم بعث که در مجلدات سه گانه به صورت مبسوط شرح آنها آمده به طور خلاصه بازگو شده است . علاوه بر این مهمترین اعلامیهها و نشریات منتشر شده سازمان در داخل و خارج کشور به طور خلاصه در این کتاب مورد بررسی و استناد قرار گرفته است .
بیشتر
چکیده متن:
پس از انتشار مجلدات سه گانه و مبسوط « سازمان مجاهدین خلق ، پیدایی تا فرجام – 1344 تا 1384 » که با استقبال اقشار فرهیخته مواجه گردید موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی با هدف استفاده بیشتر همگان از مشخصات و عملکرد این گروه سیاسی – نظامی موارد مهم و اساسی این سه جلد را در قالب یک جلد مجزا تهیه و تنظیم نموده و به علاقه مندان مطالعه تاریخ معاصر ایران و نخبگان و دانش پژوهان تقدیم میدارد . در این کتاب وقایع تأسیس، گسترش تشکیلاتی و تغییر رسمی ایدئولوژی ،تحولات سازمان در طول انقلاب اسلامی اعم از ایجاد درگیری، زمینهسازی حرکتهای مسلحانه و ترورهای کور یا هدفمند ، مسایل سازمان در خارج کشور و همچنین استقرار در عراق و همکاری با رژیم صدام در دوره جنگ تحمیلی و نهایتاً نابودی تشکیلاتی پس از سقوط رژیم بعث که در مجلدات سه گانه به صورت مبسوط شرح آنها آمده به طور خلاصه بازگو شده است . علاوه بر این مهمترین اعلامیهها و نشریات منتشر شده سازمان در داخل و خارج کشور به طور خلاصه در این کتاب مورد بررسی و استناد قرار گرفته است .
آپلود شده توسط:
ramin12345
1390/04/11
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام
برای بنده هم هنوز این سوال بی جواب مانده است . البته چند نفری از دوستان عزیز در این سایت هستند که از زیر سوال بردن رزمندگان هدفی را دنبال میکنند . حال اینکه هدفشان چیست خودشان باید پاسخگو باشند . ما منتظریم .
اسپارتا
واقعیتش این است که این سازمان بر اساس پاک نهادی و کوشش جوانانی پرشور بنیان نهاده شد بر اساس اصول موضوعه زیر
1- استراتژی های عقیدتی که بر اساس باورهای ملی و ایمان مذهبی شکل گرفته بودند.
2- تاکتیک های مبارزاتی بر مبنای تجربیات حاصل از انقلابات نوین (مثل چین و کوبا و ...) که بر اساس مارکسیسم تعریف گردید و مقداری هم از روش های خودسازی مذهبی جهت تقویت روحیه مقاومت در برابر سختی ها
کم کم با توجه به این که همیشه انحراف به صورت کتره ای عمل می کند ( نم نم ) و با توجه به رابطه هایی که بعضی از اعضای سازمان با گروه های چپ گرا داشتند این مشی تاکتیکی مبارزه به درون استراتژی های عقیدتی نفوذ کرد. در حقیقتتاکتیک به ظرف استراتژی ریخته شد و معجون جدیدی شکل گرفت !
یعنی در ابتدا از روش های مارکسیستی به عنوان ابزار جهت مبارزه استفاده می شد ولی کم کم خود این ابزارها تعریف بنیادی پیدا کردند و در تبیین استراتژی سازمان سهیم شدند !
ما شکیبا بودیم
و این است آن کلامی که ما را به تمامی
وصف میتواند کرد...
ما شکیبا بودیم.
به شکیبایی بشکهیی بر گذرگاه نهاده
که نظاره میکند با سکوتی دردانگیز
خالی شدنِ سطلهای زباله را در انبارهی خویش
و انباشته شدن را
از انگیزههای مبتذل شادی گربگان و سگان بیصاحب کوی،
و پوزهی رهگذران را
که چون از کنارش میگذرند
به شتاب
در دستمالهایی از درون و برونِ بشکه پلشتتر
پنهان میشود.
ای محتضران
که امیدی وقیح
خون به رگهاتان میگرداند
من از زوال سخن نمیگویم
یا خود از شما
[ که فتحِ زوالید
و وحشتهای قرنی چنین آلودهی نامرادی و نامردمی را
آنگونه که به دنبال میکشید
که ماده سگی
بوی تندِ ماچگیاش را]
من از آن امید بیهوده سخن میگویم
که مرگ نجاتبخش شما را
به امروز و فردا میافکند
" مسافری که به انتظار و امیدش نشستهاید
از کجا که هم از نیمهی راه
باز نگشته باشد"
راست میگید من از اون سالها چیزی یادم نمیاد و هر چی میدونم دیگران نقل کردند
اما چیزی که زیاد دیدم نسبت دادن آدمها و اتفاقها به سازمان و ... بوده , و این واقعا خسته م میکنه
نمیدونم شاید اگه بقول شما اون سالها را دیده بودم من هم درک میکردم
راستش ما هم نه فقط با کابوس که در کابوس زندگی میکنیم
راست میگید من از اون سالها چیزی یادم نمیاد و هر چی میدونم دیگران نقل کردند
اما چیزی که زیاد دیدم نسبت دادن آدمها و اتفاقها به سازمان و ... بوده , و این واقعا خسته م میکنه
نمیدونم شاید اگه بقول شما اون سالها را دیده بودم من هم درک میکردم
راستش ما هم نه فقط با کابوس که در کابوس زندگی میکنیم
من کوچیک شما هستم و جدا این را عرض میکنم که قلبا شما را دوست دارم
اسپارتا