مهره مار
نویسنده:
محمود اعتمادزاده
امتیاز دهید
مجموعه داستان
وسوسه: مرد فکر می کند وقتی قوری بشکند مادرزنش نیز خواهد مرد
مهره مار: زن وقتی در خانه است ماری را با یک اشرفی می بیند
معجزه: واعظی که نمی توانست حرف بزند
خانه: مرد می خواست خانه ای بسازد که بعدها برای پسرش یادگاری باشد
علیمراد: پسر از ده می رود تا زندگی بهتری داشته باشد
غروب رمضان: مرد کارش را از دست داده و هر روز به دنبال کار است
گره کور: دختری که مادرش طلاق گرفته نامادری دارد و قرار است ازدواج کن
افسانه: دختر زیبایی که قرار بود نصیب مرده ها شود
رویا: دو چوپان جوان که دختر عمو پسرعمویند
خورشید خانم: خورشید یک روز می یاد روی زمین گردش کنه
سربسته: زن همان شب اول شوهرش را گم کرده و هفت سال است در پی اوست
دختر کاخ بلند: دخترک روزی از قصر بیرون می آید و به سمت درویش می رود.
بیشتر
وسوسه: مرد فکر می کند وقتی قوری بشکند مادرزنش نیز خواهد مرد
مهره مار: زن وقتی در خانه است ماری را با یک اشرفی می بیند
معجزه: واعظی که نمی توانست حرف بزند
خانه: مرد می خواست خانه ای بسازد که بعدها برای پسرش یادگاری باشد
علیمراد: پسر از ده می رود تا زندگی بهتری داشته باشد
غروب رمضان: مرد کارش را از دست داده و هر روز به دنبال کار است
گره کور: دختری که مادرش طلاق گرفته نامادری دارد و قرار است ازدواج کن
افسانه: دختر زیبایی که قرار بود نصیب مرده ها شود
رویا: دو چوپان جوان که دختر عمو پسرعمویند
خورشید خانم: خورشید یک روز می یاد روی زمین گردش کنه
سربسته: زن همان شب اول شوهرش را گم کرده و هفت سال است در پی اوست
دختر کاخ بلند: دخترک روزی از قصر بیرون می آید و به سمت درویش می رود.
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1390/04/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مهره مار
برادر یکم خودتو معرفی کن ما ببینیم از کجا به این گنجینه عظیم کتابای با ارزش دسترسی داری، البته اگه به جرم تروریسم کتابی نگیرندت!!