مادر
✔️ رمان مادر، که یکی از بهترین رمان های پرل باک به حساب آمده و از نظر ارزشمندی با آثار چارلز دیکنز مقایسه شده است، داستان زندگی یک زن رعیت بی نام و نشان در چین قبل از انقلاب را روایت می کند. همسر مضطرب و بی قرار این زن، بدون هیچ اخطار و اطلاع قبلی، او را ترک می گوید. زن که از تجربه ی این اتفاق، احساس حقارت می کند، مجبور است تا به تنهایی روی زمین کار کند، سه فرزندش را خودش بزرگ و تربیت کرده و از مادرشوهر سالخورده اش مراقبت و پرستاری کند. او برای حفظ آبرو در نظر همسایگان، تظاهر می کند که همسرش به مسافرت رفته و نامه هایی را از طرف او برای خودش می فرستد. فرزندان زن که با فقر، ناامیدی و گستره ای رو به رشد از دروغ به منظور حفظ آبرو احاطه شده بودند، تنها با حمایت ها و اراده ی شکست ناپذیر رمان مادرشان از آب و گل درآمده و وارد اجتماع می شوند. این رمان، داستانی فراموش نشدنی است درباره ی توانایی های یک زن و نقش خطیر رمان مادرها در زندگی فرزندان. رمان مادر، موفقیتی بزرگ برای یکی از چیره دست ترین نویسندگان قرن بیستم به حساب می آید.
بیشتر
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1390/04/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مادر
سجاده ایست گسترده
در آستان وحشت دوزخ
مادر همیشه در ته هر چیزی
دنبال جای پای معصیتی میگردد
و فکر میکند که باغچه را کفر یک گیاه
آلوده کرده است .
مادر تمام روز دعا میخواند
مادر گناهکار طبیعیست
و فوت میکند به تمام گلها
و فوت میکند به تمام ماهیها
و فوت میکند به خودش
مادر در انتظار ظهور است
و بخششی که نازل خواهد شد ...
فروغ فرخزاد
توی روزگار قربت با غم دل آشـــنایی
می نویسم از سر خط مادر ای معنی بودن
می نویسم تا همیشه تویی لایق ســتودن
امروز دلم میخواد زیر هممممممممممممممممممممه ی کتابا
از تو بگم.
اما نمیشه.
تو دلم میگم:
عاششششششششششقتم!
کودکِ جوانی ات،
جوانِ پیری ات،
آرزوم روشنی زندگانی ات.
مادرم هم کتابناک رو میخونه. عضوش نیست اما از من میخواد که کتابای مورد علاقه شو براش دانلود کنم.
می خوام از این طریق بهش روز مادر رو تبریک بگم.
مامان دوستت دارم. منو ببخش اگه قد آرزوهای تو نیستم. اگه دوست داشتنم رو بهت کم نشون دادم از کمی عشقم نسبت به تو نبود. انقدر به من نزدیک بودی که ... مامان منو ببخش اگه گاهی به تو این احساس رو دادم که چیزهایی توی زندگیم از تو برام مهمتر بوده. درس، عشق، رفاقت! نه مامان! تو همه چیز منی. همیشه باش!
مادر اگر چشمان سرخ پر غمت را
از اشک گاهی سیر می کردم ببخشید
مادراگر دلواپسی ساده ات را
بی منطقی تعبیر می کردم ببخشید
مادر اگر چشمت به کوچه خیره میشد
و من همیشه دیر میکردم ببخشید
مادر فقط یک چیز می خواهم بگویم ،
تنها شما را پیر میکردم
ببخشید
سایه ی بهشتی همه ی مادرا بر سر ما برزخی ها مستدام باشه ان شالله:x:x:x
مادر ، اولین پناهی ست که آدمی کشف میکند
مادر ، اولین رویایی ست که کلام قرائت میکند
مادر ؛ زیباترین دستانی ست ، که تجربه میکنیم
مادر ، ماندگار ترین خاطره ایست که بوسه هایش با ماست
مادر ، ناقوسِ شب های پریشانی و تب آلود
مادر انگار خودِ ماست
شاید خودِ ما ؛ مادر باشیم یا پاره ای از پازلِ وجودِ او
مادر برای ذهن های مضطربِ ما .. یک تجسّمِ فراطبیعی ست
مادر ، اصالتِ پرستش ست
مادر یعنی یک دائرة المعارفِ ناملموس
یعنی
تمامِ شناختِ ما از خودمان
مادر .. حسِّ جالبی ست
@