قتل عام مسلمانان در دو سوی ارس
نویسنده:
صمد سرداری نیا
امتیاز دهید
این کتاب به وقایعی از تاریخ معاصر می پردازد که یکی از خونین ترین اتفاقات می باشد
که در تاریخنگاری ایرانی فراموش شده است
همچون اکثر اتفاقات تاریخی دوران معاصر یک طرف روس و انگلیس روسیه و انگلستان قرار دارند
اما در این وقایع عناصر دست نشانده ارمنی با حمایت این دو قدرت استعمارگر قدیمی و الت دست ایشان قرار کرفتند
و یکی از منفورترین جنایات تاریخ را رقم زدند
بیشتر
که در تاریخنگاری ایرانی فراموش شده است
همچون اکثر اتفاقات تاریخی دوران معاصر یک طرف روس و انگلیس روسیه و انگلستان قرار دارند
اما در این وقایع عناصر دست نشانده ارمنی با حمایت این دو قدرت استعمارگر قدیمی و الت دست ایشان قرار کرفتند
و یکی از منفورترین جنایات تاریخ را رقم زدند
آپلود شده توسط:
atilla351
1390/04/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قتل عام مسلمانان در دو سوی ارس
در بارهی «استپهای خشک، خشن و سرد» و تأثیر آن بر «تکامل جسمی و رفتاری» اقوام؛ اگر منظور نوعی نظریهسازی علمی یا شبهعلمی است باید گفت که تلاشهایی که برای توجیه تاریخ از طریق «جغرافیا» به عمل آمده چندان موفق نبوده است و در دنیای امروزی دیگر کسی آن را زیاد جدی نمیگیرد چه برسد به این که تأثیری آنچنان عمیق برای این عوامل قائل باشیم که بعد از گذشتن قرنها و هزارهها هم بخواهیم اعمال اقوام را بر مبنای آن توجیه کنیم، و اگر منظور نوعی حکم محکومیت و یا طعنهی قومیتی است، نهتنها ناپسند که مضحک هم هست. تصور کنید کسی بیاید و تأثیر آب و هوای خشن و سرد اسکاندیناوی و تأثیر آن بر «تکامل جسمی و رفتاری» ساکنان این مناطق و حتی وجود واقعیتی تاریخی به نام وایکینگها را به عنوان بهانهای برای سرکوفت زدن به مردم فنلاند و سوئد و نروژ مورد استفاده قرار دهد یا معتقد باشد که مثلاً اسکیموها که در مناطق یخزده و بسیار خشن و سرد زندگی میکردهاند، خشنترین روحیات را در دنیا داشتهاند. به هر صورت اگر تمایل دارید آنچه را که بر ارامنه در امپراطوری عثمانی رفته است، به گردن آب و هوا و محیط زندگیِ ( به تعبیر شما) نیاکان مقامات این امپراطوری در هزار یا دو هزار سال قبل بیاندازید در واقع دارید جنایت را توجیه و جنایتکاران را تبرئه میکنید.
قسمت اول:
نوشتهاید: «نژاد قوم منشعب از مغول»، و با توجه به یادداشت اولتان این اصطلاح را برای ترکهای عثمانی و یا کلاً اقوام ترکزبان به کار بردهاید. جدا از درست یا غلط بودن ارزشگذاری روی قوم مغول یا عثمانیها یا هر قوم دیگری به دلایل تاریخی، تصور میکنم خودتان هم میدانید که این یک دروغ واضح و آشکار است. مغولها صرفاً یکی از اقوام ترکزبان بودهاند و هستند و نه همهی آن و نه حتی بخش به نسبت بزرگی از آن. قرنها قبل از این که مغولها به ایران بیایند ترکزبانها در مقیاسهای وسیع جمعیتی در این سرزمین نه تنها زندگی میکردند که حتی حکومتهای بزرگی هم تشکیل داده بودند. این را میتوان در هر کتاب تاریخ مدرسهای هم مشاهده کرد و حتی اگر از آنهایی هستید که مثلاً جنگ جلالالدین خوارزمشاه با سپاه مغول را نمونهای از جنگ بین خیر و شر به حساب میآورند قاعدتاً باید بدانید که خود جلالالدین و تمامی لشکر وی که علیه سپاه مغول میجنگیدند نیز ترکزبان بودند.
همچنین گفتنی است که «نژاد» و «قوم» و «زبان» مفاهیمی متفاوت هستند. ترکی یک زبان است، اقوام بسیاری به یکی از شاخههای این زبان سخن گفتهاند و میگویند. چیزی به نام نژاد ترک یا فارس یا عرب وجود ندارد چه برسد به «نژاد قوم منشعب» از چیزی.
و شکی نیست که آن چه قبل از آن توسط بعضی از ناسیونالیستهای ارمنی علیه ترکها انجام میشد جنایت بوده است.
و آن چه جلوی چشم همین نسل حاضر در «خوجالی» انجام شد جنایت کثیفی بوده است.
هیچ جنایتی از جنایت دیگر بهتر نیست هر چند بعضی از جنایتها میتوانند بدتر از جنایات دیگر باشد.
جنایتهایی که در سطوح وسیعتری صورت گرفته، به انسانهای بیشتری لطمه میزند این به آن معنی نیست که جنایتهای دیگر را باید ندیده گرفت یا از آن دفاع کرد.
هیچ جنایتی نمیتواند توجیه جنایتی دیگر باشد.
کسی که از جنایتی حمایت میکند از نظر اخلاقی نمیتواند جنایت دیگری را محکوم کند.
تمامی نژاد پرستان بالفعل یا بالقوه جنایتکار هستند و زمینهی جنایتهای بعدی را هم عامدانه فراهم میکنند. فرقی نمیکند اسمشان «پانترک» ، «پان فارس» یا هر «پان» دیگری باشد یا «داشناک» یا مدلهای امروزیتر آن.
آن که تمامی یک قوم را علناً «آدمخور فاشیست» مینامد و آن یکی که با به کار بردن اصطلاح «استپهای خشک و سرد» تمایل دارد به طور تلویحی به یک خاستگاه یک قوم توهین کند، نیز از جنس همانهایی هستند که اگر پایش بیافتد میتوانند زن و بچههای اقوام دیگر را قتل عام کنند و از این کار لذت هم ببرند.
در واقع اینها حتی به فکر قوم خود هم نیستند چون تاریخ نشان داده است که بسیاری از این کشتارها و نفرتپراکنیها در نهایت به نفع خود آن قوم نیز نبوده است.
(!)(!)(!)