رسته‌ها
تهیدستان
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 91 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 91 رای
✔️ کتاب، مجموعه مشاهدات جک لندن در بخش فقیرنشین لندن در اوایل قرن بیستم است. این داستان بعدها الهام بخش جورج اورول برای نوشتن کتاب آس و پاس‌ها در پاریس و لندن شد.

«جک لندن» در رمان «تهیدستان» به‌عنوان سخنگوی ستمدیدگان جامعه سرمایه‌داری عصر خویش به اندیشه رهایی آنها وفادار مانده و زندگی اقشار محروم اجتماع را به تصویر می‌کشد. البته جامعه مثالی او منطقه‌ای فقیرنشین در «شهر لندن» است.

راوی «جک لندن» به‌عنوان یک «گردشگر-گزارشگر» به منطقه «ایست اند (East End)» به قلب «شهر لندن» می‌رود تا فقر و بدبختی مردم آنجا را به چشم خود ببیند و آنها را گزارش کند. در وهله اول لباس‌های رسمی خود را در اقامتگاهی دورتر با لباس‌های کهنه و فرسوده تعویض می‌کند. سپس به میان مردم می‌رود تا زندگی‌شان را از نزدیک مشاهده کند.
در مشاهداتش صحنه‌هایی از فقر و فلاکت را می‌بیند و برایش باورکردنی نیست که در قلب بریتانیای کبیر، با آن همه دبدبه و کبکبه، چنین جهنمی وجود داشته باشد.
جوهر کلام او را در این جمله‌اش می‌توان یافت که می‌گوید: «ایست اند -گودخانه لندن- کشتارگاه درندشتی است که بریتانیای بی‌رحم هرسال و نسل به نسل، انبوهی از انسان‌هایی را که برای خوب زیستن آفریده شده‌اند، قربانی می‌کند».
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
238
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Pir pesar
Pir pesar
1389/12/24

کتاب‌های مرتبط

دیوار گِلی
دیوار گِلی
5 امتیاز
از 2 رای
کنسول افتخاری
کنسول افتخاری
4.3 امتیاز
از 35 رای
یادداشتهای شهر شلوغ
یادداشتهای شهر شلوغ
4.5 امتیاز
از 334 رای
A Lesson Before Dying
A Lesson Before Dying
4 امتیاز
از 1 رای
نفوس مرده
نفوس مرده
4.6 امتیاز
از 49 رای
Queer
Queer
5 امتیاز
از 1 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تهیدستان

تعداد دیدگاه‌ها:
13
این کتاب را باید در ردیف آثار درجه سه جک لندن قرارداد که از نظر ارزش ادبی یا جامعه شناسی مقامی را به دست نخواهد آورد. جک لندن با این کتاب به شرح سفر در لندن اوایل قرن بیستم میپردازد و سعی کرده که با شیوئ دیکنز به بررسی زندگی طبقات پایین جامعه انگلیس در آن سالها بپردازد که نتیجه مایوس کننده است.
ترجمه کتاب نیز چنگی به دل نمیزند و در مجموع کتابیست خسته کننده و ملال آور.
:-)
در مورد نویسنده:
جان گریفیث معروف به جک لندن، رمان نویس امریکایی و خالق آثاری چون «سپید دندان» و «آوای وحش»، ۹۱ سال پیش در ۲۲ نوامبر ۱۹۱۶ دیده از جهان فروبست. مترجمانی چون پرویز داریوش و رضا سیدحسینی آثار این نویسنده را به فارسی ترجمه کرده‌اند.
جک لندن در سانفرانسیسکو زاده شد.جک دوره کودکی را به دشورای گذراند و برای کمک به وضع مالی خانواده، به شغل‌هایی همانند روزنامه فروشی، کارگری در لباسشویی، پیشخدمتی در کافه‌های بندری و کارگری در کشتی مشغول شد و گاهی نیز به سبب ولگردی توسط پلیس دستگیر و زندانی شد.
وی پس از پایان تحصیلات مقدماتی به دانشگاه کالیفرنیا وارد شد. جک از نوجوانی به خواندن و مطالعه شوق فراوان نشان داد و با ولع بسیار به خواندن آثار کارل مارکس،انگلس و نیچه پرداخت و میان دوستان به «پسربچه سوسیالیست» معروف شد.
در 1896 با گروهی از جویندگان طلا به کلاندایک سفر کرد. سفری که با ناکامی همراه بود و او در نهایت به سبب مرگ پدر خواند] اش به اوکلند بازگشت.جک درباره سفرش به منطقه آلاسکا داستانهای کوتاهی نوشت که در برخی از نشریات آن زمان منتشر شد و بدین طریق از راه نویسندگی امرار معاشکرد، اما هرچه به دست می‌آورد، به طرز عجیبی خرج می‌کرد.
او در 1903 داستان «آوای وحش» را انتشار داد که گزارشی بود از سفر به کلاندایک و سرگذشت سگی گرگی به نام باک.
رمان «آوای وحش» از اقبال خارق‌العاده‌ای برخوردار شد و امریکاییان آغاز قرن بیستم که به دنیای صنعتی و ماشینی وارد شده بودند، از عطر تند و وحشی درختان جنگل و غریزه و سرشت زندگی در آغوش طبیعت که به وسیله لندن بسیار زنده و گویا وصف وصف شده بود، سرمست شدند.جک لندن در پی این رمان داستان «گرگ دریا» را در 1904 انتشار داد.این رمان به حوادث دریایی می‌پرداخت و شامل تجربیات دوران کودکی این نویسنده بود، هنگامی که در کشتی‌های باربری کار می‌کرد.
از 1913 به بعد آثار جک لندن شهرتی جهانی یافت و آثار او به بسیاری از زبان های دنیا ترجمه شد، به طوری که ثروت و شهرت فراوانی را برای او به ارمغان آورد.
این نویسنده خود گفته بود: «من برای ناشران می‌نویسم نه برای خودم». آثار او که تعدادش به پنجاه داستان می‌رسد، ظاهرا تنها برای به دست آوردن پول نوشته می‌شده است، اما همه این آثار مبتنی بر فلسفه خاصی است و نشان از ذوق و توانایی های نویسنده‌اش دارد.
جک لندن بر اثر عصیان روحی بر ضد اجتماع و تطابق نیافتن با شیوه زندگی زمان، در سال 1916 و در سن 40 سالگی خودکشی کرد.
:-)
با تشکر از شما دوست گرامیPir pesar
نمیدونم چرا اسم این کتاب را که هنوز نخوندمش منو یاد این شعر انداخت:
ای تهی دست رفته ببازار ترسمت پر نیاید دستانت
من فکر میکنم مانند سایر کتابهای جک لندن باید کتاب خوبی باشد.
تهیدستان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک