نقدی بر فرویدیسم از دیدگاه روانشناسی علمی
امتیاز دهید
از مقدمه:
پاولوف و فروید هریک به شیوه خود برسر آن بودند که یکی از آخرین نقاط ضعف بزرگ دانش بشری را برطرف سازند. داستان تلاش پردامنه ایندو در رابطه با یکدیگر یکی از روشنگرترین و در عین حال گیراترین داستانهای علم است. این نقطه ضعف دانش بشری، بیش از هر نقطه ضعف دیگری به ما انسانها مربوط می شود. زیرا که خللی است در دانش انسان نسبت به خود او یعنی دانش مربوط به ماهیت ذهن و رابطه آن با جسم در سلامت و بیماری پاولوف و فروید در فراهم آوردن شالوده ای علمی و محکم برای روان شناسی و روان پزشکی کارکردی در زمره پیشگامان هستند.
لکن شیوه برخورد هریک از ایندو با مساله فوق آنچنان متفاوت است که میتوان گفت دو شیوه برخورد متضاد را تشکیل می دهند. در حالی که پاولوف راه حل چیستان روندهای روانی و اختلالات آنها را در کارکرد بخشهای عالی سیستم عصبی می جست، فروید همینها را در محدوده خود ذهن، بی توجه به دانش مغز به عنوان اندام حیات روانی جستجو میکرد. پاولوف جهت کشف واقعیات وقوانین فعالیت انعکاسی مغز، شیوه تجربی علم طبیعی را بکار بست در حالیکه فروید میخواست دینامیکهای روندهای روانی را با غورکردن در اذهان خود و بیمارانش کشف کند. هر یک از این دو دانشمند نتیجه تلاش خود را علمی جدید میخواندند. پاولوف علم خود را علم فعالیت عالی عصبی می نامید و فروید آنرا علم فعالیت روانی ضمیر ناخودآگاه می خواند. هر یک از این دو مدعی آن بودند که طرحی در انداخته اند که برپایه آن میتوان روان شناسی و روان پزشکی کارکردی را از علمی ابتدائی و توصیفی به علمی متین و بالغ تبدیل کرد...
بیشتر
پاولوف و فروید هریک به شیوه خود برسر آن بودند که یکی از آخرین نقاط ضعف بزرگ دانش بشری را برطرف سازند. داستان تلاش پردامنه ایندو در رابطه با یکدیگر یکی از روشنگرترین و در عین حال گیراترین داستانهای علم است. این نقطه ضعف دانش بشری، بیش از هر نقطه ضعف دیگری به ما انسانها مربوط می شود. زیرا که خللی است در دانش انسان نسبت به خود او یعنی دانش مربوط به ماهیت ذهن و رابطه آن با جسم در سلامت و بیماری پاولوف و فروید در فراهم آوردن شالوده ای علمی و محکم برای روان شناسی و روان پزشکی کارکردی در زمره پیشگامان هستند.
لکن شیوه برخورد هریک از ایندو با مساله فوق آنچنان متفاوت است که میتوان گفت دو شیوه برخورد متضاد را تشکیل می دهند. در حالی که پاولوف راه حل چیستان روندهای روانی و اختلالات آنها را در کارکرد بخشهای عالی سیستم عصبی می جست، فروید همینها را در محدوده خود ذهن، بی توجه به دانش مغز به عنوان اندام حیات روانی جستجو میکرد. پاولوف جهت کشف واقعیات وقوانین فعالیت انعکاسی مغز، شیوه تجربی علم طبیعی را بکار بست در حالیکه فروید میخواست دینامیکهای روندهای روانی را با غورکردن در اذهان خود و بیمارانش کشف کند. هر یک از این دو دانشمند نتیجه تلاش خود را علمی جدید میخواندند. پاولوف علم خود را علم فعالیت عالی عصبی می نامید و فروید آنرا علم فعالیت روانی ضمیر ناخودآگاه می خواند. هر یک از این دو مدعی آن بودند که طرحی در انداخته اند که برپایه آن میتوان روان شناسی و روان پزشکی کارکردی را از علمی ابتدائی و توصیفی به علمی متین و بالغ تبدیل کرد...
آپلود شده توسط:
mrezie67
1389/12/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نقدی بر فرویدیسم از دیدگاه روانشناسی علمی
قبل از هر نقد و انتقادی باید ابتدا دانشی عمیق از موضوع کسب کرد. بسیاری از منتقدین خود دانشی نسبت به روانکاوی ندارند. دانستن روانکاوی و روانکاو شدن پروسه ایست که سالهای زیادی طول میکشد.