رومئو و ژولیت
نویسنده:
ویلیام شکسپیر
مترجم:
علاالدین پازارگادی
امتیاز دهید
دو خاندان که از لحاظ شان و مقام همتراز بودند، در شهر زیبای ورونا که نمایش ما در آنجا برگزار میشود، کینهی قدیمی خود را به فتنههای تازهای کشانده و خونی که در این نزاع ریخته میشود، دستان پاکی را آلوده میسازد. سرنوشت این بود که نطفهی دو عاشق، که ستارهی آنها به هم پیوست، در این دو خاندان کینهتوز بسته شود، و وقایع ناگوار رقتانگیزی به مرگ آنها منتهی گردد و در نتیجه به مجادلهی پدرانشان پایان بخشد. جریان عشق مرگبار و ترسناک آنان و برافروخته شدن شعلهی خشم اولیای آنان، که چیزی جز مرگ فرزندانشان آن را نمیتوانست نابود سازد، موضوع داستان و وقایع نمایش دو ساعتهی ماست که اگر شما با صبر و شکیبایی به آن گوش بسپارید، آن چه در اینجا کم و کاست باشد، با تصور و کوشش خود جبران خواهیم کرد...
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رومئو و ژولیت
متشکرم
:x
زندگی بی عشق بی فایده است:x
شاید در نگاه اول این موضوع خنده دار ب نظر بیاد
اما انسان وقتی عاشق واقعی باشه
و وقتی هرگز ب معشوقش نرسه
آیا زیستن ارزش داره ؟؟
و اینجاست ک یک انسان رمانتیک
تحمل جهان بی عشق رو نداره
چون با تمام وجود احساس می کنه
ک برای عاشق شدن آفریده شده !!!
البته میشه قبول کرد ک برای یک انسان عشق های متعددی وجود داره
اما همیشه یک عشق دیوانه وار تر از بقیه عشق هاست
گاهی شاید عشق اول
البته این نظرهام کاملا از جنبه ی احساسیه نه عقلانی !!!
بی خیال عشق و زندگی ....
آخه تا هنر هست زندگی جاریه
چون هنر تسکین زخم های روحی انسانه
تو نیستی
بوسه های آرام و
لب گرفتن های طولانی
نیست
تو نیستی
آغوش گرمی ک
مثل یک قرص دیازپام
مرا ب رویا میبرد
نیست
نبودنت
مرا محکوم به خوشبخت نبودن می کند...
اما من
غرق در جهان ناخوشبختی ام
ب دنیال خوشبختی میگردم!!!
چرا ک اکنون
من
قهرمان جهان ناخوشبختی شده ام....
:x:x:x:x:x:x:x:x:x:x:x:x:x:x
جولیت :ای رومیو ، رومیو ! چرا تو رومیویی؟
پدرت را انکار کن ،نامت را نپذیر
واگر نه ، به عشقم سوگند یاد کن دستکم
تا دیگر من کاپولت نباشم .
رومیو ( با خود ) : باز بشنوم یا هم اکنون چیزی بگویم
جولیت : تنها نامت دشمن من است :
اما تو خودت هستی ، حتی اگر مونتگیو نباشی
مونتگیو چیست ؟ نه دست است و نه پا
نه بازو ، نه چهره ، نه هیچ پاره ی دیگر
از آن یک مرد .
آه ، به نامی دیگر باش :
در یک نام چیست ؟
آنچه گل سرخش می خوانیم
به هر نام دیگری عطری دارد دلنشین ،
رومیو هم اگر رومیویش نخوانند ،
همان کمال محبوب از آن اوست
که بی آن نام نیز دارد .
رومیو، نامت را رها کن ،
و به جای آن نام که بخشی از تو نیست
تمامی مرا یکسر از آن خود کن .
رومیو : چنان کنم که گفتی .
مرا جز عشق مخوان ، و این نام تازه ام می شود
تا از آن پس دیگر رومیو نباشم .
جولیت: پنهان در شب تاریک کیستی
که دزدانه به رازم گوش سپرده ای ؟
رومیو : نامی ندارم
تا بگویمت که کیستم :
فرشته محبوب نامم نفرت زاست
چرا که دشمن توست
می نوشتمش اگر هزار پاه اش می کردم
جولیت : گوشم هنوز جز چند واژه از تو نشنیده
اما با صدای تو آشناست :
رومیو نیستی ؟ از مونتگیوها ؟
رومیو : هیچ یک نیستم .پری زیبا
اگر پسند تو نباشد ...
http://lovemusic.ir/1926/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%81%D9%88%D9%82-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C-a-time-for-us-%D8%A7%D8%B2-richard-clayderman/
ترانه ی A time for us با صدای رویایی Andy williams:
http://dc127.4shared.com/img/37725966/fa2111ce/dlink__2Fdownload_2FCJBdt4Ce_3Ftsid_3D20131104-130356-54525a9a_26dsid_3D1dom5w.a33cd580d4845f7f2fccf71b86eb10d4/preview.mp3?sId=rcAh1elM4oRlUrgX