۱۹۸۴
نویسنده:
جرج اورول
امتیاز دهید
در دنیایی که هر نگاه، هر کلمه و حتی هر اندیشهتان تحت نظارت است، آیا میتوانید آزادی را حتی در ذهنتان تصور کنید؟
رمان «۱۹۸۴» جرج اورول، شاهکار تاریک و تکاندهندهای است که هشت دهه پس از انتشار، همچنان خواننده را میخکوب میکند. در این دیستوپیای سیاه، با وینستون اسمیت، مردی معمولی در جامعهای غیرعادی همراه میشوید - جامعهای که در آن «برادر بزرگ» همواره نظارهگر است، گذشته مدام بازنویسی میشود، و اندیشیدن به آزادی خود جرمی مرگبار محسوب میشود.
اورول با قلمی تیزبین و پیشبینیهایی خارقالعاده، دنیایی خلق کرده که در آن حقیقت نسبی است، زبان ابزار سرکوب میشود، و عشق تبدیل به خیانت میگردد. این اثر جاودانه نه تنها داستانی مهیج درباره مقاومت انسان در برابر استبداد است، بلکه هشداری است برای همه نسلها درباره قدرت ویرانگر توتالیتاریسم.
«۱۹۸۴» کتابی است که یکبار خواندنش کافی نیست؛ هر بار که صفحاتش را ورق میزنید، لایههای جدیدی از معنا کشف خواهید کرد و متوجه میشوید که چقدر از مفاهیم این رمان در دنیای امروز ما قابل مشاهده است. این کتاب نه تنها یک رمان، بلکه یک تجربه است - تجربهای که تا مدتها پس از خواندن، ذهن شما را به چالش خواهد کشید.
رمان «۱۹۸۴» جرج اورول، شاهکار تاریک و تکاندهندهای است که هشت دهه پس از انتشار، همچنان خواننده را میخکوب میکند. در این دیستوپیای سیاه، با وینستون اسمیت، مردی معمولی در جامعهای غیرعادی همراه میشوید - جامعهای که در آن «برادر بزرگ» همواره نظارهگر است، گذشته مدام بازنویسی میشود، و اندیشیدن به آزادی خود جرمی مرگبار محسوب میشود.
اورول با قلمی تیزبین و پیشبینیهایی خارقالعاده، دنیایی خلق کرده که در آن حقیقت نسبی است، زبان ابزار سرکوب میشود، و عشق تبدیل به خیانت میگردد. این اثر جاودانه نه تنها داستانی مهیج درباره مقاومت انسان در برابر استبداد است، بلکه هشداری است برای همه نسلها درباره قدرت ویرانگر توتالیتاریسم.
«۱۹۸۴» کتابی است که یکبار خواندنش کافی نیست؛ هر بار که صفحاتش را ورق میزنید، لایههای جدیدی از معنا کشف خواهید کرد و متوجه میشوید که چقدر از مفاهیم این رمان در دنیای امروز ما قابل مشاهده است. این کتاب نه تنها یک رمان، بلکه یک تجربه است - تجربهای که تا مدتها پس از خواندن، ذهن شما را به چالش خواهد کشید.
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1404/02/20
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ۱۹۸۴
نظر شما درست است . اما تمام نظام های سوسیالیستی توتالیتر نیستند .
حتما این کتاب را بخوانید . با قلعه ی حیوانات اصلا قابل مقایسه نیست .
البته درسته که با دیدگاه بیرونی داره سیاهی نظام توتالیتر رو توصیف می کنه اما تو دوره ای که این کتاب نوشته و مطرح شد توتالیتر معنایی مترداف با سوسیالیسم و کمونیسم رو تداعی می کرد و تمام کشورهای توتالیتر دارای نظام کمونیستی بودن.
موقع خوندنش کشوری که تو ذهنم داستان توش شکل می گرفت شوروی کمونیستی بود و مخصوصاً فضاش کاملاً شبیه کتاب " مجمع الجزایر گولاک " اثر ادوارد سلوژنیتسن بود که اثری مستندی از فضای پر از خفقان و پلیسی شوروی بود.
اگه می خوای فکر نکنی که راحت ذهن شسته می شه کتاب "میرا" که تو کتابناک هم هست رو بخونین.با اینکه فضاش کاملاً شبیه اینه اما نویسنده معتقده ذهن رو نمیشه شست.
البته درسته که با دیدگاه بیرونی داره سیاهی نظام توتالیتر رو توصیف می کنه اما تو دوره ای که این کتاب نوشته و مطرح شد توتالیتر معنایی مترداف با سوسیالیسم و کمونیسم رو تداعی می کرد و تمام کشورهای توتالیتر دارای نظام کمونیستی بودن.
موقع خوندنش کشوری که تو ذهنم داستان توش شکل می گرفت شوروی کمونیستی بود و مخصوصاً فضاش کاملاً شبیه کتاب " مجمع الجزایر گولاک " اثر ادوارد سلوژنیتسن بود که اثری مستندی از فضای پر از خفقان و پلیسی شوروی بود.
اما چون با جورح اورول آشنایی دارم و کتاب قلعه حیوانات و نظرات اینجا رو خواندم میتونم حس بزنم چی توش نوشته
در مورد ذهن آدمی بسیار راحت می توان با رسانه ها تحت کنترل گرفت
مثل های زیادی هست
مثلا لنین در زمان خود میلیون ها نفر رو کشت و بدبخت کرد اما فرد محبوبی بود و جسد مومیایی اون خیلی طرفدار داشت
یا دوره شاه خیلی دخترا توی سپاهی دانش بودند اما الان در 50 سالگی چادر مشکی رو دور خود پیچ میدن
رسانه ها می توانند در کشور های دیکتاتوری مردم را فریب دهند
عین کاری که در قلعه حیوانات کردند
مثلا دستگاه تبلیغاتی ایران آنقدر قدرت دارد تا جمهوری اسلامی را محبوب کند
مثلا اون قدر قدرت ندارد که قانون ممنوع بودن روبنده در فرانسه رو (که درست اجرا نمیشه) انقدر بزرگ کنه که خیلی ها فکر کنند در فرانسه زندانی بزرگ هست
در حالی که در ایران هم در جنوب زن روبنده پوش محروم هست
از این مثال ها بسیار بسیار زیاد هست
می توان کاهی را زیر ذره بین کوه کرد و کوهی را در تاریکی نهان
مثلا رسانه ها اون قدر در ایران قدرت دارند تا 40 سال پیش توی ایران کاشت خشخاش و درست کردن هروئین عادی بود و مزرعه زیادی بود و کاری عادی اما امروز نه
رسانه ها انقدر قدرت دارند که از کاه کوه بسازند و با سرهم کردند همه چیز ربط و بی ربط و بازی با واژه و... اعدام برای چند گرم هروئین را توجیه کنند در حالی که در کشور های دگیر باورشون نمیشه چنین چیزی حتی زندان طولانی مدت داشته باشد
شاد باشید :x:x:x:x