وداع با اسلحه
نویسنده:
ارنست همینگوی
مترجم:
نجف دریابندری
امتیاز دهید
وداع با اسلحه ( A Farewell to Arms) رمانی از ارنست همینگوی (۱۸۹۹-۱۹۶۱)، نویسنده امریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات، که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد.
سرخوردگی از چیزهای مقدس و وازدگی از کلمات مجرد یکی از مشخصات اصلی نسل بعد از جنگ جهانی اول بود. جوانانی که با شور و شوق به جبهه رفته بودند، از آنچه مقدس و پر افتخار بود رمیدند و آن قدر کلمات پرطمطراق در گوششان فرو خوانده شد که حالت آشوب به آنها دست داد...همینگوی بهتر از هر کسی این حالت را دریافت و ...
سادگی بیخدشه این رمان، زیبایی کمنظیری به آن میدهد. هنر همینگوی در این است که موضوعی رمانتیک را به طرزی غیررمانتیک نقل میکند، و این نکته تناقضی بس گیرا به وجود میآورد که سختگیرترین خوانندهها را تحت تأثیر قرار میدهد. در اوایل ۱۹۱۷، هنری به عشق اعتقاد ندارد و جنگ به نظرش ورزشی سرگرمکننده میآید؛ اما در پایان همان سال، به حقیقت عشق و جنگ پی میبرد. هنر نویسنده درمحسوس گرداندن این تحول خاصه بدان سبب است که نه دست به تجزیه و تحلیل میزند و نه دست به نقل جملههای سنگین و پرمعنی، بلکه فقط به واقعیت و مطالب عینی و روزمره اکتفا میکند. اگر هنری تغییر کردهاست، بدان سبب است که زیسته و آموختهاست. رمان بدان اکتفا میکند که آنچه او میبیند به ما نشان دهد و ملاحظات او را منعکس کند. خواننده، قهرمان داستان را گام به گام دنبال میکند و نرم نرم، بدون آشفتگی، به جایی میرسد که او را دوست بدارد و خود را جای او بگذارد. سرانجام باید گفت سبک همینگوی چنان نرم و هموار است که هیچ تلاش و تقلایی را نشان نمیدهد. این سبک، که در آن زمان انقلابی تلقی میشد، نویسندگان بسیاری، به خصوص امریکاییان را تحت تأثیر قرار داد. همه آنها کوشیدند، در حد توان خود، از همینگوی تقلید کنند، ولی بیهود بود. چون همینگوی شگردهایی خاص خود دارد که برخلاف معمول، به نوشتههایش طبیعی بودنی ستایشانگیز میبخشد. گفتگوها و سرگذشتها در یکدیگر حل میشوند و به صورتی زلال، به گونهای تحسین برانگیز زلال، جریان مییابند.
بیشتر
سرخوردگی از چیزهای مقدس و وازدگی از کلمات مجرد یکی از مشخصات اصلی نسل بعد از جنگ جهانی اول بود. جوانانی که با شور و شوق به جبهه رفته بودند، از آنچه مقدس و پر افتخار بود رمیدند و آن قدر کلمات پرطمطراق در گوششان فرو خوانده شد که حالت آشوب به آنها دست داد...همینگوی بهتر از هر کسی این حالت را دریافت و ...
سادگی بیخدشه این رمان، زیبایی کمنظیری به آن میدهد. هنر همینگوی در این است که موضوعی رمانتیک را به طرزی غیررمانتیک نقل میکند، و این نکته تناقضی بس گیرا به وجود میآورد که سختگیرترین خوانندهها را تحت تأثیر قرار میدهد. در اوایل ۱۹۱۷، هنری به عشق اعتقاد ندارد و جنگ به نظرش ورزشی سرگرمکننده میآید؛ اما در پایان همان سال، به حقیقت عشق و جنگ پی میبرد. هنر نویسنده درمحسوس گرداندن این تحول خاصه بدان سبب است که نه دست به تجزیه و تحلیل میزند و نه دست به نقل جملههای سنگین و پرمعنی، بلکه فقط به واقعیت و مطالب عینی و روزمره اکتفا میکند. اگر هنری تغییر کردهاست، بدان سبب است که زیسته و آموختهاست. رمان بدان اکتفا میکند که آنچه او میبیند به ما نشان دهد و ملاحظات او را منعکس کند. خواننده، قهرمان داستان را گام به گام دنبال میکند و نرم نرم، بدون آشفتگی، به جایی میرسد که او را دوست بدارد و خود را جای او بگذارد. سرانجام باید گفت سبک همینگوی چنان نرم و هموار است که هیچ تلاش و تقلایی را نشان نمیدهد. این سبک، که در آن زمان انقلابی تلقی میشد، نویسندگان بسیاری، به خصوص امریکاییان را تحت تأثیر قرار داد. همه آنها کوشیدند، در حد توان خود، از همینگوی تقلید کنند، ولی بیهود بود. چون همینگوی شگردهایی خاص خود دارد که برخلاف معمول، به نوشتههایش طبیعی بودنی ستایشانگیز میبخشد. گفتگوها و سرگذشتها در یکدیگر حل میشوند و به صورتی زلال، به گونهای تحسین برانگیز زلال، جریان مییابند.
آپلود شده توسط:
soli67
1388/03/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی وداع با اسلحه
راستس من دن کیشوت رو دارم ولی 44 صفحه هست یعنی خلاصه ی کتابه... کاملش تو نت نیست من خیلی گشتم! شاید هم ندیدم. چون چند 100 صفحه هست و اونجور که من برداشت کردم با اینکه شاهکاره ولی حوصله میخواد...قبلا میخواستم بذارم پشیمون شدم.اگه خواستی بگو بذارمش... من همه ی کتابای کوئیلو رو خوندم این کتابش هم نیست ولی من میتونم اسکنش کنم, البته الان نه تابستون... و خداحافظ گری کوپر هم از زندگی انداخته منو اصلا نیس! خیلی وقته دنبالشم...ولی لیدی ال که گذاشتم از گری کوپر ...دیدی؟
از اون یکی ها هم بعضیا که فانتزی هستن و من اهل اینجور کتابا نیستم ولی اون یکی ها هم نیستن... اونایی هم که هستن فیلترن...
(?) اینترنت نیس که فیلترنته:xmas:
سلام soli67
وداع با اسلحه شاهكار همينگوي؟
دستت درد نكنه
:xmas:
خيلي زبباست. حتما دوباره ميخونمش
بسيار ممنونم
8-)8-)8-)
آره خیلی خوبه!!!!!!8-):inlove:
سولماز جان دستت درد نكنه!
كتابهات محشرن