نقطه الکاف

دستتون دردنکنه خوب بهم فحش ودشنام می دید.

مگه حرف «ک» نقطه داره؟
متوجه نشدم دقیقاً منظورِ طرف چیه؟ آیا قدیم «ک» رو با نقطه مینوشتند؟ آیا منظورش گفتنِ حرف های بیهوده در این کتاب هست به گونه ای که مثلِ نقطهء کاف ماهیتِ کاذب و دروغین دارد؟
آیا منظورش این بوده که یک نقطه ای در دنیا وجود داره که اولِ نامِ اون نقطه با حرفِ «ک» شروع میشه؟
خب من تنها چیزهایی میدونم اینه :
الله یک خدای ساختگی مثلِ بقیه ست
محمدبنِ عبدالله در حقیقت بندهء هیچ کس غیر از خودش نبود
بهاءالله هم یک بدبخت بود که دچارِ مکافاتِ انگلیس شد. مثلِ این آدم الآن دور و برِ ما خیلی زیاده!!
اسلام و بهائیت برای من هیچ فرقی ندارند اما چرا!! در میانِ تمامِ ادیانِ الهی و غیرِ الهی من به جرأت برای دومین بار میگم : «یک تارِ مویِ اسلام به هزار دینِ ریا و نفاق و تزویر می ارزه!»
مخصوصاً این آیین های ایرانی مثلِ : آسوری ها و ارمنی ها و زردشتی ها و بهایی ها و بابی ها و صوفی ها و شیخی ها و ....
میدونید چرا؟
چون همهء این فرقه ها رو برای فرار کردن از چنگِ اسلام ساخته اند!!
برای فرار کردن سعی میکنند خودشون رو متفاوت جلوه بدهند و برای متفاوت شدن مجبورند یک سری چیزهای خوب رو فدایِ هدفِ خودشون بکنند!!
من دوست ندارم چیزهای خوب رو فدا کنم.
حالا به هر دلیلی که هست.

نقد یک تفکر مثلا "دیانت بهائی" یا "اسلام" و... زمانی اعتبار دارد که آنها هم در بحث حاضر باشند و دفاع کنند
در غیر اینصورت نقدی در کار نیست، پشت سر دیگران حرف زدن و غیبت است

یکی افاضه کرده و گفته کتاب اقدس را به محمد علی باب چه کار!!!!!!!!!1
باید دانست که بنیانگذار مسلک و فرقه ی بابی همین است که اسم بردم.
کتاب احکام باب الله هم خوشبختانه هنوز موجود است و کثافت کاری هایی که در صدور احکام از این شخص روانی سرزده هنور در همین کتاب موجود است و در دسترس تمامی دوستان علاقه مند به تحقیق.
خیلی احمقانه است که انسان تلاش کند کتابهایی را که خود بهائی ها کتب مقدسه شان می دانند و در سایت های شان آن را معرفی می کنند انکار کند.
احمقانه ترین کار این است که انسان بخواهد سر خودش هم کلاه بگذارد و به خودش هم دروغ بگوید.

1_نماز در مذهب بهایی شامل نماز صغیر،نماز وسطی و نماز کبیر است که در آنها رکوع ،سجود،قنوت و ذکرهای عربی وجود دارد.آیا این نماز از روی نماز مسلمانان ساخته نشده(به شباهتها توجه کنید سه نماز،شامل قیام،قعود،قنوت،رکوع،سجود،ذکر اوراد عربی،حتی در وضو هم باید دست و صورت راشست)
2_در مبحث ازدواج باید دوران نامزدی حتما 95 روز باشد.آیا در طی این مدت سه ماه زوجین میتوانند یکدیگر را بشناسند؟
3_در ازدواج رضایت طرفین و رضایت والدین طرفین شرط ازدواج آورده شده است،حتی برای کسانی که سن بالایی داشته یا ازدواج مجدد انجام میدهند.آیا این حکم عقلی است.اگر کسی نتوانست والدینش را راضی کند چه؟اگر والدین او در سطح پایینی از آگاهی قرار داشتند چه؟
4_مهریه بر طبق دین بهایی باید بین 19 مثقال تا 95 مثقال باشد که حدودا بین رقم 3 میلیون تا 160 میلیون خواهد بود،که نقدا موقع خواندن عقد باید پرداخت گردد.حال سئوال این است که اگر کسی این مبلغ را نقدا نداشت چه؟باید قید ازدواج را بزند؟
5_در مذهب بهایی هر گونه رابطه جنسی غیر از ازدواج حرام شمرده شده،آیا این با واقعیات جهان امروز منطبق است و آیا اصلا امکان پذیر است که یک فرد تا قبل از ازدواج تمامی امیال طبیعی خود را سر کوب کند؟
6_در دیانت بهایی آخرین ماه نوزده روزه را باید روزه گرفت که از طلوع آفتاب تا غروب آن است.این چه فرقی با روزه مسلمانان دارد؟
7_در دیانت بهایی کتاب اقدس به عربی نگاشته شده و توصیه گردیده با صوت خوش تلاوت گردد،چرا عربی آنهم در دینی که زاذگاهش را ایران مینامد و اگر این دستور تقلید ناشیانه از اسلام نیست پس چیست؟
8_در دین بهایی نماز به جماعت خوانده نمیشود،دلیل این حکم چیست.آیا نمیتوان انگیزه های سیاسی در این حکم دید؟
9_در دین بهایی معلم ارث میبرد.آیا این حکم فقط یک ژست روشنفکری نیست و آیا قابلیت اجرا دارد؟به طور مثال اگر شخصی معلمان عدیده داشت حکم آنها چیست؟
10_در دین بهایی حکم جهاد حذف گردیده،حال فرض کنید همه ایران بهایی شود و کشور دیگری به ایران حمله کند،تکلیف چیست آیا فقط باید به آنها سلام داد(الله ابهی) و از لزوم صلح با آنها دم زد ؟!

مذهب بهایی و اما و اگرها...
به نظر بنده دین بهایی تقلیدی ناقص از دین اسلام و مذهب شیعه میباشد.البته نام دین نهادن را بر این مذهب صحیح نمیدانم چون مجموعه ای از دستورات اخلاقی که با ملل دیگر از در صلح در آیید و با ستمکاران از در آشتی در آیید و نظایر آنها را نمیتوان به صورت یک دین با تعریفی که از دین موجود است تطابق داد.بنده در مورد مذهب بهایی سئوالاتی برایم پیش آمد و اشکالاتی را وارد دانستم که برای آنها جوابی نیافتم:
1_شخص سید علی محمد شیرازی ابتدا خود را باب حضرت مهدی معرفی میکند ولی بعد از آن در تبریز ادعا میکند که خود مهدی موعود است.این دو ادعا با هم در تناقض است.
2_علی محمد باب در مورد ادعای مهدی بودن خود هیچ مستندی ارائه نمیدهد.
3_حسینعلی نوری ملقب به بها الله خود را کسی معرفی میکند که بر طبق آموزه های باب من یظهره اللهی است یعنی کسی که بعد از مدتهای طولانی خداوند او را آشکار کرده و او دین بهتری نست به باب می آورد.حال با توجه به اینکه بها دو سال از باب بزرگتر بوده چرا خداوند از همان ابتدا دین بها را قرار نداد و چه احتیاجی به آمدن باب در زمان حیات بها بود.
4_چرا دینی که در ایران آورده شده و برای مردم ایران بوده کتاب آن به نام اقدس به زبان عربی است؟چرا آیه های این کتاب از نظر سبک ظاهری نوشتاری آنقدر به قران نزدیک است در صورتی که از نظر دستور زبان عربی دارای اشتباهات متعدد میباشد؟
5_چرا بها در جاهای مختلف از خود با مقام خداوندی یاد میکند؟
6_در دین بهایی سال به نوزده ماه تقسیم شده است و هر ماه به نوزده روز ،چه فایده ای بر این کار مترتب بوده است؟
7_بها در اثبات پیامبری خود و آوردن دین جدید چه دلیل قاطعی داشته؟
البته به نظر بنده هموطنان بهایی محترم بوده و مانند دیگران دارای حقوق شهروندی میباشند ولی پشتوانه نظری دینی آنها را بسیار سست میدانم.
ضمنا نظرات دوست عزیز آقای حجت دانش را خواندم که دقیقا کپی پیست این سایت بود بدون حداقلی از بررسی:
http://www.bahairesearch.org
البته بعضی از اشکالات آورده شده در این سایت وارد است ولی اینکه به طور مثال ایشان کتاب اقدس را از باب میداند در صورتی که هر کسی اندک آشنایی با دین بهایی داشته باشد میداند این اثر از بها الله است.
مطلب دیگر اینکه چون هشتاد سال قبل از به وجود آمدن اسرییل بها و پیروان او از سوی دولت عثمانی به شهر عکا تبعید شده بودند لذا اینکه چرا بیت اعدل بهاییان در اسراییل است و آن را به نظریه توطئه صهیونیسم ربط دادن مطلبی دور از انصاف است.

بنده از همه ی عزیزان خواهش می کنم.کمی عربی بیاموزند،و با فصاحت و بلاغت زبان عربی آشنا شوند،سپس به سراغ کتاب اقدس بروند و آن را با قرآن مقایسه کنند،بدون هیچ گونه پیش داوری ای،آنوقت خود به این بیت حافظ می رسند که :
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه مسأله آموز صد مدرّس شد
حال دیگر معناهای باطنی که بر اهل فن پیداست در قرآن مقدس کجا و معنای اقدس کجا. که در بسیاری آیات در ظاهر هم نمی تواند معنای خود را برساند.
نکته ی دیگر اینکه بر محققان واجب است،سیر تاریخی و علل ظهور باب و بها را (که از عقاید شیخ احمد احسایی نشأت گرفته است) بررسی کنند و با اندکی افزایش معلومات فلسفی و عرفان نظری خود، به دعاوی ولی اللهی این آقایان و نشانه های ولی الهی بپردازند.
و در پایان خوبست بگردند و ببینند آیا از ردپای سیاست انگلیس در پا گرفتن این مکتب و در پشتیبانی های عجیب و غریب اسرائیل از بها،نشانه هایی وجود دارد یا خیر؟ خلاصه بهتر است در تحقیقات،از یافته های خود بطلان مکاتب را نتیجه گیری و تجربه کنند،نه دغلکاری های رسانه ای.
خوش بُود گر محک تجربه آید به میان / تا سیه روی شود،هر که در او غش باشد...

جناب لمپن اسبق و طاهر توانای سابق و حجت بی دانش فعلی ، بجای کامنت خصوصی گذاشتن و تهدیدات کودکانه (با ادبیات اسلامی دروازه غاری) نمودن بگویید در کجای سخن من توهینی متوجه افاضات مستندل (ترکیب مستند و مستدل ;-) ) شما شده است.
مگر غیر از اینست که در اسلام پس از حضرتش هر مدعی نبوتی دروغزن و مهدورالدم دانسته می شود.
اما در باب رنگ عوض کردن های مستمر تو قدما مثل خوبی دارند ؛ ... عیسی گرش به مکه برند باز ... باشد.

چون بهالله مدفن ایشان در عکای اسرائیل هست پس او یک مزدور صهیونیست ها بوده ست ولی نمیگویند که ایشان قبل از تاسیس اسرائیل در انجا دفن شده ست پس زوار ایشان به هوای زیارت به اسرائیل میروند پس برای دسیسه چینی بر ضد ملت ایران ...... ولی بهائیت را نامش را مساوی انگلیس و امریکا اسرائیل نمایش داده میشود
ایران زمین دو ائین زرتشتی و بهائیت ( که حالا به قول بعضی ضاله یا هر چی) را به جهانیان معرفی کرد که حالا از این دو ائین هیچ باقی نمانده ست و به صورت شدید سرکوب شده ست:D

فکر میکنم که همه دوستان بلدند که:
111- در بحث جدی و مستند و مستدل- تکه پرانی کار خوبی نیست. اهانت به بقیه است.
222- هنگامی که بحث جدی است و کسی مطالبی را مستند و باذکر منابع و ماخذ ارائه می کند باید با همین شیوه وارد بحث شد. رفتارهای لمپنی و بی ادبی دون شان دیگران است.
333- رفتار بی ادبانه و هرزه درایی و لات منشی شاید جاهای دیگر جواب می دهد ولی در هنگامه بحث مستدل و مستند نه.
444- همه ما اطمینان داریم که اگر افرادی انگشت شمار که توهم روشنفکری دارند تلاش کنند خواهند توانست مثل بقیه مودب باشند و در بحث های جدی شرکت کنند. این کار سخت است و در عین حال شدنی.
از دوستان دعوت می کنم کامنتهایی را که ذیل این کتاب گذاشته ام بخوانند.