صادق هدایت به قلم خویش
نویسنده:
هادی صداقت(صادق هدایت)
امتیاز دهید
این متن تنها زندگینامه ای است که صادق هدایت به دست خود نوشته است. آن هم به اصرار کمیسروف ، مشاور فرهنگی سفارت شوروی.زیرا در سال 1946 به مناسبت بیست و پنجمین سال تاسیس دانشگاه ازبکستان از صادق هدایت و هیئتی ایرانی شامل دکتر علی اکبر سیاسی (رئیس وقت دانشگاه تهران) دعوت می شود که به تاشکند بروند. خانم روزنفلد مترجم بعضی از آثار هدایت خواستار شرح زندگی او می شود و این نویسنده بزرگ ایران به وی چنین پاسخ می دهد .....
بیشتر
آپلود شده توسط:
gulfofpersia
1389/10/03
دیدگاههای کتاب الکترونیکی صادق هدایت به قلم خویش
چندی پیش خبری از دوستی شنیدم مبنی بر این که یکی از دوستان هدایت
به قتل وی در اواخر عمر اعتراف کرده بود ولی به دلایلی این خبر در رسانه های جمعی ناگفته ماند
دوست عزیز .
اسم کتاب هم همین است صادق هدایت به قلم خویش
متاسفانه هدایت از خودش و درباره ی خودش بیش از این ننوشت .
پیشنهاد میکنم آنکه فقط می خواست نویسنده باشد نوشته مصطفی فرزانه که در سایت موجود است را مطالعه بفرمایید .چند صفحه ای بیش نیست ولی خالی از لطف هم نیست .
بدرود
این متن تنها زندگینامه ای است که صادق هدایت به دست خود نوشته است.
هااان؟
اولین خودکشی هدایت
صادق هدایت در سال ۱۹۲۸ اقدام به خودکشی در رود مارن کرد، لیکن یک قایق ماهیگیری او را نجات داد. در همین دوران در پاریس با دختری به نام ترز دوست بود. صادق در مورد خودکشیاش به برادرش محمود مینویسد: «یک دیوانگی کردم به خیر گذشت.» ادعا شدهاست که راجع به خودکشی نخستش توضیحی به هیچکس ندادهاست.[۵] اما م. فرزانه سالها بعد از زبان هدایت (سالها بعد از خودکشی اولش) نقل میکند که علت خودکشی مسائل عاطفی بودهاست.
سفر به هندوستان
هدایت در سال ۱۳۱۵ به همراه شین پرتو به هند رفت و در آپارتمان او اقامت کرد. در هند به فراگیری زبان پهلوی نزد دانشمند پارسی (از پارسیان هند) بهرام گور انکلساریا پرداخت و کارنامهٔ اردشیر پاپکان را در هند از پهلوی به فارسی ترجمه کرد.او در سال 1316 از هند به ایران بازگشت .
خانه صادق هدایت
پدر او اعتضادالملک، از رجال و اشراف دوره قاجار بود و احتمالاً ،خانه مورد نظر به دستور وی بنا شده و فرم و ساختار بنا به سبک اواخر دوران قاجار بر می گردد. در دههٔ پنجاه دفتر فرح پهلوی به فکر افتاده بود موزه ای برای مرحوم صادق هدایت ترتیب دهد . برای این کار خانهٔ پدری هدایت را خریدند و اشیاء شخصی اش را از بازماندگان هدایت گرفتند اما به انقلاب خورد و سرانجامی نیافت .با پیروزی انقلاب اسلامی ملک مصادره شد و در اختیار دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار گرفت. سپس، به عنوان مهدکودک کارکنان و بعد به عنوان انبار بیمارستان مورد بهره برداری قرار گرفت. (در حال حاضر در داخل بیمارستان تابلوی کتابخانه بر روی ملک نصب شده اما کاربری کماکان انبار است)[۲]
در سال 1381 برادر زاده هدایت به نام جهانگیر هدایت به نوع کاربری این خانه توسط دانشگاه علوم پزشکی اعتراض کرد ولی به نتیجه ای نرسیده است .
هدایت نقاش
صادق هدایت نقاشی هم میکرد و برخی طرحهای او موجود است. از جمله آهوئی که در مجموعه آثار هدایت چاپ انتشارات امیرکبیر بر جلد کتابهای او نقش بسته، از زیباترین نقاشیهای اوست. آهوی تنهای هدایت نمادی است از زیبائی مجزون و نجابتی غریب و منزوی.مجموعه ای از نقاشی های صادق هدایت را برادرزاده او بانام «آلبوم نقاشی های هدایت »منتشر کرده است .
[/b]دوست عزیز golfofpersia به نظر نمیرسد کسی با این بیوگرافی صاحب خانواده فقیری بوده باشد وگرنه چگونه جزءاولین اعزامی ها به خارج از کشور بوده ضمن اینکه در آن زمان رفتن به خارج فقط برای دربار و بستگانشان و اشخاص پولدار امکانپذیر بوده است .اگر شما مطالب بیشتری دارید ارائه دهید تا اطلاعات این بنده حقیر تکمیل شود . [/b]
بدرود
صادق هدایت در ۱۷ فوریه ۱۹۰۳ در تهران در خانوادهای اصیل متولد شد. پدرش هدایت قلیخان (اعتضاد الملک) و نام مادرش نیرالملوک (نوهٔ مخبر السلطنهٔ هدایت) نوه عموی اعتضاد الملک بود. جدّ اعلای صادق رضاقلیخان هدایت از رجال معروف عصر ناصری و صاحب کتابهایی چون مجمع الفصحا و اجمل التواریخ بود. صادق کوچکترین فرزند خانواده بود و دو برادر و سه خواهر بزرگتر از خود داشت.
تحصیلات هدایت
صادق هدایت تحصیلات ابتدایی را در مدرسهٔ علمیهٔ تهران گذارند. در سال ۱۹۱۴ به دارالفنون رفت ولی در سال ۱۹۱۶ به خاطر بیماری چشمدرد مدرسه را ترک کرد و در ۱۹۱۷ در مدرسهٔ سن لویی که مدرسهٔ فرانسویها بود، به تحصیل پرداخت. به گفتهٔ خود هدایت اولین آشناییاش با ادبیّات جهانی در این مدرسه بود و به کشیش آن مدرسه درس فارسی میداد و کشیش هم او را با ادبیّات جهانی آشنا میکرد. در همین مدرسه صادق به علوم خفیه و متافیزیک علاقه پیدا کرد. این علاقه بعدها هم ادامه پیدا کرد و هدایت نوشتارهایی در این مورد انتشار داد. در همین دوران صادق گیاهخوار شده بود و به اصرار و پند بستگانش وقعی نمینهاد. در سال ۱۹۲۴، در حالی که هنوز مشغول تحصیل در مقطع متوسطه بود دو کتاب کوچک انتشار داد: «انسان و حیوان» که راجع به مهربانی با حیوانها و فواید گیاهخواری است و تصحیحی از رباعیات خیام با نام رباعیات خیام به همراه مقدمهای مفصّل.
عزیمت به اروپا
هدایت در ۱۹۲۵ تحصیلات متوسطه را به پایان رساند و با اوّلین گروه دانشآموزان اعزامی به خارج راهی بلژیک شد و در رشتهٔ مهندسی به تحصیل پرداخت. در همین سال مقالهٔ «مرگ در گان» را در روزنامهٔ ایرانشهر که در آلمان منتشر میشد به چاپ رساند و مقالهای به فرانسوی به نام «جادوگری در ایران» در مجلهٔ لهویل دلیس نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشتهاش در بلژیک راضی نبود و مترصد بود که خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس که آن زمان مرکز تمدن غرب بود برساند. سر انجام در ۱۹۲۷ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد. در همین سال نسخهٔ کاملتری از کتاب «انسان و حیوان» با نام فواید گیاهخواری با مقدمهٔ حسین کاظمزادهٔ ایرانشهر به چاپ میرسد.
بزرگترین افسوس من در عالم ادبیات همین خودکشی هدایت بوده و هست!
مردک فکر طرفدارانش را نکرد. خیلی خود خواه بود. می دانید اگر به جای 48 سال مثلا 68 سال زندگی می کرد، الان چند تا داستان بدرد بخور فارسی دیگر داشتیم؟
من که نمی بخشمش!
خودکشی را افرادِ شکست خورده .. یا شرم گین .. برایِ فرار از وجدان .. مرتکب میشوند!!
نه مردی به راستگوییِ صادق!!
شاید .. اما .. دسیسهء دشمنی .. یا کینه ای پنهان!!
خدا میداند!! (کس چه میداند؟!!)
ممنون دوست عزیز.
نمیدونم چرا تو خودکشی هدایت جاییکه از برادر و خواهرش نوشته بودند غیر از اصل و نسبشون به نظرم متمول اومدن .البته زندگی هدایت خود نشان از بی پولی و صد البته اهمیت ندادن هدایت به مال و منال دنیا داره .ولی به هرحال ممنون .(آدمیزاده دیگه ممکنه اشتباه کنه ).من بیشتر کتابای هدایت رو ده سال شایدم بیشتره که خوندم .دوست دارم دوباره بخونم ولی چه کنم کتابای زیادی برای خوندن هست و وقت و فرصت من هم کم .البته غیر از سگ ولگردش رو که هر از گاهی میخونم .:x:x:x:x