رسته‌ها
نبرد من
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 486 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 486 رای
مترجم: فرهاد

نسخه ی دیگری از این کتاب با ترجمه عنایت الله شکیباپور در سایت موجود است.

نبرد من کتابی، که توسط آدولف هیتلر نوشته شده است، و بیانگر اندیشه‌های سیاسی هیتلر و نازیسم می‌باشد. هیتلر در سال ۱۹۲۴ هنگامی که در قلعه لندربرگ زندانی بود بخش اول کتاب را با دیکته کردن جملات به منشی خود رودلف هس این اثر را به وجود آورد. بخش دوم، پایان همان سال پس از آزادی زودهنگام او از زندان نوشته شد.
با قدرت گرفتن ناسیونال سوسیالیست‌ها در آلمان، فروش و توزیع نبرد من نیز رواج گرفت. از اواسط دهه ۱۹۳۰ کتاب هیتلر به خرج دولت به زوج‌های تازه ازدواج کرده هدیه می‌شد، فروش نسخه‌های دست دوم کتاب ممنوع بود و تدریس آن در مدرسه‌ها به عنوان جزئی از برنامهٔ تبلیغاتی حزب ناسیونال سوسیالیست از همین دوران آغاز شد. از این کتاب تا پایان جنگ دوم جهانی نزدیک به یازده میلیون نسخه انتشار یافت که بخش اعظم آن یا رایگان توزیع، یا به اجبار خریداری شده‌ بود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
180
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Pir pesar
Pir pesar
1389/09/27
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نبرد من

تعداد دیدگاه‌ها:
554
آیا میدانید که هیتلر آن انسانها را که میکشت از آنها کارخانه صابون سازی می ساخت ؟:((:((:((:((:((
یک بار همین عکس هارو که persica1400 زحمت کشیده گذاشته به یه طرفدار «مرحوم عمو هیتلر» نشون دادم میگفت این آدما تیفوس داشتند هیتلر هم چون خیلی مهربان بوده اونا رو کشته که این تیفوس به کسی تو دنیا سرایت نکنه و در واقع جان مردم دنیا رو نجات داده. این طرفداران «مرحوم عمو هیتلر» با این چیزا حالی نمی شن
هی مرد، میدونی من فقط از چی هیتلر و نازیا خوشم میاد؟ از نمادگراییشون، یونیفرما و قیافه های سردشون. خیلی سینمایی بودن!
میهن پرستی بزرگترین و بهترین و کارامد ترین ویژگی در میان هر مردمی هست
من به نوبه ی خود هیتلر را مردی مهربان و نابغه ای کم یاب معرفی میکنم
در پایان آرزومندم مردی همچون وی در میهنمان جوانه زند

در شرح ميهن پرستي و هم ميهن دوستي اين جاني فاشيست از قرباني شدن ميليونها سرباز آلماني و غيرآلماني و دهها ميليون غيرنظامي بي گناه هم كه بگذريم همين بس كه حتي پس از شكست قطعي آلمان در همه جبهه ها و هنگام محاصره برلن و پيشروي متفقين بسوي پناهگاه هيتلر نيز كودكان و نوجوانان آموزش نديده آلماني را با لباس رزم به كشتارگاه نبرد مي فرستاد بلكه به قيمت جان آنان چندساعتي بيشتر به زندگي ننگينش ادامه دهد.
شما نيز نگران نباش ،چنديست كه چنين كساني در ميهن ما نيز جوانه زده اند ، باشد تا حاصل نكبت و كشتارشان را درو كنيد
گوشه اي از نبوغ و مهرباني هاي عمو هيتلر : (من كه از انسان بودن شرم كردم شما اما لذتش را ببر)
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Mass_Grave_Bergen_Belsen_May_1945.jpg
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Buchenwald-bei-Weimar-am-24-April-1945.jpg
http://en.wikipedia.org/wiki/File:GermanPoliceTormentingJew.JPG
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Rows_of_bodies_of_dead_inmates_fill_the_yard_of_Lager_Nordhausen,_a_Gestapo_concentration_camp.jpg
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Ebensee_concentration_camp_prisoners_1945.jpg
http://en.wikipedia.org/wiki/File:WieselAuschwitzpits.jpg
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Execution_of_Poles_by_German_Einsatzkomanndo_Oktober1939.jpg
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Buchenwald-J-Rouard-10.jpg
فقط یه کلمه میگم: از جمله مردان جسور تاریخ بود!
با اعمال غیر انسانیش کاری ندارم اما هموره تحسینش میکنم.8-)
بعضی از دوستان در توصیف هیتلر از واژه «بزرگ» استفاده کرده اند. پرسش من از آنها این است که این واژه «بزرگ» را چگونه تعریف می کنید؟
آیا کسی که تاثیر بسیار زیادی بر سرنوشت میلیونها نفر داشته است را می توان «بزرگ» به حساب آورد؟ مثلا چنگیزخان مغول یا صدام هم انسانهای «بزرگ»ی هستند؟
ممکن است برخی فارغ از قضاوت ارزشی و به صرف تاثیرگذاری زیاد این افراد را «بزرگ» بدانند. اما یک نکته را من به این دوستان یادآوری می کنم:
در شرایط آشفته، حتی حقیرترین انسانها هم می توانند تاثیراتی بسیار عظیم از خود بر جای گذارند. وضعیت به هم ریخته جهانی در نخستین سالهای دهه 1930 (از جمله بحران اقتصادی 33-1929) و نیز وضعیت ناگوار آلمان فرصتی را فراهم آورد تا یکی از همین حقیرترین انسانها (آدولف هیتلر) بر موج آوانتوریستی خرده بورژوازی سوار شود. فراموش نکنیم که بی ثباتی و شکنندگی جمهوری وایمار (که هیچیک از دو طبقه مهم کارگر و بورژوا از آن حمایت نمی کردند) زمینه را برای به قدرت رسیدن هر فرد ناچیزی فراهم آورده بود.
همانند هیتلر گرگ بودن بهتر است یا مانند استعمارگران انگلستان روباه بودن ؟ هدف هر دو دریدن است اما گرگ لااقل بوئی از شکوه برده است ولی روباه چه ؟ حیله گر پستی بیش نیست .
از شکستن و خرد شدن آدم های بزرگ ناراحت میشم حتی اگر اون آدم هیتلر ، صدام و یا هر بزرگ دیگه ای باشه.آدم های کسایی هستن که پیشرو اند حتی اگه خرد بشن...
میهن پرستی بزرگترین و بهترین و کارامد ترین ویژگی در میان هر مردمی هست. کشوری که مردمش اینچنین اند و رهبری اینچنین دارند همیشه پیروز وسر بلند خواهند بود.اگر چه آلمانیها در جنگ دوم جهانی شکست خوردند اما آموزه هایی را که بزرگمرد تاریخ، آدلف هیتلر برای آنان بر جای گذاشت( میهن پرستی و هم مین دوستی) آنچنان کارگر افتاد که آلمان را وارد عصری نوین از پویایی کرد.من به نوبه ی خود هیتلر را مردی مهربان و نابغه ای کم یاب معرفی میکنم .مهربان از این سو که جز پیروزی وسروری المان و آلمانی رویایی در سر نداشت و نابغه چون نا شدنی ها را انجام داد(پایان دادن به استعمار مطلغه ی انگلستان).در پایان آرزومندم مردی همچون وی در میهنمان جوانه زند.
هیتلر هم مثل ناچلئون زندگی سختی رو در دوران بچگی داشته شاید سخت دوران کودکی تاثیر منفی را در دوران بزرگسالی اینطوری نشون داده :-(
نبرد من
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک