رسته‌ها
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 114 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 114 رای
.
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است

راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.

با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.


http://www.khodavaelm.blogfa.com/
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
114
آپلود شده توسط:
mohammadali123
mohammadali123
1389/09/07

کتاب‌های مرتبط

سفیدکوتوله
سفیدکوتوله
0 امتیاز
از 0 رای
بقا در فضا
بقا در فضا
4 امتیاز
از 3 رای
انسان از زمین تا مهتاب
انسان از زمین تا مهتاب
4.5 امتیاز
از 21 رای
پیدایش دانش نجوم
پیدایش دانش نجوم
4.5 امتیاز
از 11 رای
Welcome to the Universe: An Astrophysical Tour
Welcome to the Universe: An Astrophysical Tour
4.3 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی علم راهی بسوی آفریدگار جهان

تعداد دیدگاه‌ها:
1768

همین که فکر میکنی ، اگه دزدی نکنی .... رستگار میشی

من نتنها فکر می کنم که اگر دزدی نکنم رستگار می شوم بلکه معتقدم می بایست دست دزدان بیت المال و دزدان گردن کلفت را برید.....
من معتقدم: دستان دزدان 3000 میلیاردی را در جلوی مردم فقر نشیر شهر ببرید و به آنها رحم نکنید
(متاسفانه افکار بی خدایی که شما و امثال شماها ترویج می کنید چنین خروجی هم دارد)
این کار را بکنید تا لرزه بر اندام کسانی بیفتد که به اموال بیت المال دست درازی می کنند...
......................................
8- برخورد شدید با مفاسد اقتصادی کلان: آیا با کسانی که بدون نیاز مالی، بلکه برای هرس بیشتر ، به اموال عمومی دست درازی می کنند به شدت برخورد می کنیم؟ ایا وجود مفاسد اقتصادی به علت عمل نکردن به این دستور الهی مبنی بر برخورد شدید با دزدان نیست؟ آیا با دله دزها بیشتر و شدیدتر از دانه درشت ها برخورد نمی کنیم؟ آیا ما به این دستور بزرگ عمل کردیم و عقب افتاده ایم؟
دست مرد دزد و زن دزد را به کیفر عملشان ببرید این عقوبتی است که خدا بر آنان مقرر داشته و خدا بر هر کار مقتدر و به مصالح خلق داناست.(مائده/ ۳۸ )
http://www.ghorankalamegod.blogfa.com/cat-15.aspx
آیا این دزدی کلان عاقبت عمل نکردن به این دستور آسمانی نیست؟ آیا این دزدان، خداباور واقعی هستند؟
چرا غبطه می خوری؟ کدوم موقعیت؟!

همین که بی خیالی
همین که چیزهای عمدهِ زندگی در اطرافت ، ... ، توی قبول شدن و سربلند در آمدن از امتحان های کوچکِ الهی ، خلاصه شده
همین که فکر میکنی ، اگه دزدی نکنی و شهوت پرست نباشی ، همه چیز تموم میشه و رستگار میشی
همین که راحت ، به آدمهای اطرافِ خودت ، به چشمِ موجوداتِ الهی و روشن ضمیر نگاه میکنی و این دنیا ، برات ، مفهومی بالاتر از یک تصادفِ وحشتناک در میانِ میمونهای مترقّی ، داشته باشه
همین که ، راحتی
همین
برام جای غبطه خوردن داره
نظریه لامارک و بریدن گوش زرافه

متاسفانه تعدادی از دوستان هنوز رد شدن نظریه لامارک را باور ندارند.... من برای این دوستان، یک مثال ساده می زنم: فرض کنید که شما به یک باشگاه بدن سازی بروید و طی سالیان سال فقط و فقط حرکات مخصوص پا را انجام بدهید... طبیعتا در طی چند سال پاهای شما بسیار قوی و حجیم می شود.... اما آیا بچه شما اندکی نسبت به بچگی خودتان دارای پاهای قوی تر می باشد؟ طبیعتا خیر....
داروین و لامارک به اشتباه فکر می کرد که صفات اکتسابی قابل به ارث رسیدن هستند... مثلا پاهای شتر مرغ به این دلیل قوی و بزرگ شده است که این حیوان بیشتر بر روی پاهایش راه می رفته و در نتیجه به مرور زمان پاهایش قوی تر و بال هایش ضعیف تر شده است و در نتیجه این پرنده دیگر نمی توانسته پرواز کند....
بعضی ها هنوز فکر می کنند که اگر از عضوی استفاده نشود آن عضو به مرور زمان کوچک تر می شود.... من برای رد این موضوع مثال: قلب را زدم(البته مثال انگشت مجاور انگشت شست را هم مطرح کردم) .... طبیعتا اگر قرار باشد با عدم استفاده از آن عضو آن عضو کوچک شود... پس عکس آن این می شود که اگر از هر عضوی زیاد استفاده کنی آن عضو می بایست بزرگ بشود و در نتیجه قلب که عضوی است که همیشه در حال تپش است می بایست نسل به نسل بزرگ بشود و حالا می باید قلب بزرگترین عضو بدن باشد! پس چرا چنین نشده است؟
در حقیقت نظریه تکامل از زمانی که به ارث رسیدن صفات اکتسابی را از دست داد... نظریه ضعیفی شد....
قبلا قصد داشتم با انتشار کتاب : توهم تکامل، دیگر بر روی تکامل کار نکنم و به زندگی شخصی خودم بپردازم.... اما اکنون می خواهم تا فروپاشی کامل نظریه تکامل به تحقیقات و تلاشم ادامه بدهم... مطمئن باشید من اگر حرفی زدم روی حرفم می مانم.... چون حقیقت با خلقت گراهاست و حقیقت روزی مثل روز روشن می شود هرچند اکنون هم مثل روز روشن است
دوستان ضد تکامل می توانند نظراتشون که باعث نقد تکامل می شود و همچنین مطالبی که باعث تقویت: "نظریه انقراض دایناسورها توسط طوفان نوح" می شود را در قسمت نظرات وبلاگ: توهم تکامل بنویسند تا با نام خودشان به بررسی بیشتر این موضوع بپردازم...
http://delusionofevolution.blogfa.com/
البته یک چیز خیلی مهمه:
لازم است که در کتاب های درسی نقدهای این نظریه هم آموزش داده شود.... مثلا چرا نظریه لامارک درست نیست... چرا نظریه داروین نمی تواند دراز شدن گردن زرافه را توجیه کند؟ چرا جهش نمی تواند دراز شدن گردن زرافه را توجیه کند و ...... (مثلا می توانند نظریه قوس کف پا را بیان کنند:-))
گاهی اوقات به موقعیتِ محمدعلی ، غبطه میخورم
باور کن

چرا غبطه می خوری؟ کدوم موقعیت؟!:stupid:
فرض کنید ملکول دی.ان.ای یک جاندار را در یک میلیون سال پیش از روی فسیل او بدست آورده اند. در طی زمان از روی فسیلهای متفاوت آن جاندار و تغییرات ژنتیکی آن ملکول ، با فرض اینکه تغییرات ژنتیکی آنی نیست و تدریجی بوده، مراحل مختلف این تغییرات را بصورت همان پله یا نردبان در کنار یکدیگر قرار میدهند. مثلا با برسی هزار فسیل بدست آمده در طی یک میلیون سال و چیدن نردبانی این ملکولها و با فرض ثابت بودن زمان تغییرات ژنتیکی فاصله زمانی هر شاخه تا شاخه بعدی و قبلی را بدست می آورند و جدول زمانی تغییرات ژنتیکی را رسم مینمایند.
نتیجه این روش قطعی نیست بلکه با درصد احتمال زیادی به واقعیت نزدیک است اما قطعی نیست

جناب آقای ساواروشکا لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید.... پیشاپیش از پیگیری شما سپاسگذارم:
1- آیا این ساعت مولکولی وابسته به پیدا شدن فسیل های می باشد... مثلا اگر فسیل انسانی که 10 میلیون سال پیش زندگی می کرده پیدا شود این فاصله زمانی که برای هر پله در نظر گرفته شده است تغییر می کند ... یا مستقل از اکتشافات می باشد.... آیا ممکن است که گروه هایی که بر روی پیدا کردن فسیل کار می کنند تحت نظارت امنیتی باشند و پیدا شدن برخی از فسیل ها را کتمان و مخفی کنند.... آیا خلقت گرا ها داری گروه هایی هستند که مانع از چنین مخفی کاری شوند؟ خبر پیدا کردن قوم عاد و بعد انکار آن ... ممکن است که واقعیت بوده باشد و بعد به دلیل آنکه قدمت آنها بسیار زیاد بوده آن را مخفی کرده و با بیان اینکه آنها فتوشاپی هستند آن را مخفی کرده باشند...
2- انسان امروزی نسبت به انسانی که 1000 سال پیش زندگی می کرده چه تغییری در دی ان ای آن ایجاد شده است؟ آیا این تغییرات مشخص می باشد...
3- سایتی که به زبان انگلیسی این موضوع را به صورت کاملا علمی بررسی کرده ... معرفی بفرمائید
4- دانشمندان از کجا مطمئن هستند که فاصله زمانی که برای پیمودن هر پله (تغییرات) در نظر گرفته اند... دقیق می باشد... دلیل آن ها چیست؟ روش اینکه چگونه دانشمندان متوجه شده اند که تمام مردان از یک مرد و تمام زن ها از یک زن منشعب شده اند ساده و منطقی است(ممکن است دوباره این موضوع را برای دوستان توضیح بدهم)... اما درک اینکه بتوان در مورد زمان که مقوله ای کاملا نسبی است با این اطمینان صحبت کردن برایک قابل درک نمی باشد.... (صحبت من اختلاف 500 سال هم نیست من می گویم این اعداد بسیار بسیار کم می باشند.... و این زمان ها اصلا منطقی نیستند)
5- ایا پریودی که برای این ساعت مولکولی در نظر گرفته شده است متاثر از میدان گرانش نمی باشد؟ به نظر می رسد که برای مثال :سرعت ترمیم دم مارمولک در کره ماه و زمین یکسان نیست؟ آیا ممکن است که گرانش بر روی ساعت ژنتیکی هم موثر باشد؟ آیا گرانش در 65 میلیون سال پیش همین مقدار امروزی بوده است؟
6- آیا این زمان ها در مورد شامپانزه هم قابل بررسی می باشد؟ منظور من این است که شامپانزه ها هم می بایست، از مرد یا زنی (اولین فرد شاخه شامپانزه) منشعب شده اند که 5.4 میلیون سال پیش زندگی می کرده است؟ البته اگر شامپانزه ها مثل انسان هم دیگر را نکشته باشند!
خب
1) آیا میشود آسمان را لمس کرد؟ و آیا شهاب سنگ ها ، تیرهایی هستند که تن و بدنِ اجنه را نشانه رفته اند!!!!؟
احتمالاً در کرهء ماه ، اجنه لانه کرده اند و مدام آسمان را لمس میکنند ، خدا هم با شهاب سنگ دمار از روزگارشان درآورده!!!
2) جن!!؟
اصلاً چه توجیهی بر اساسِ فیزیک و شیمی و فرگشت ، برای وجودِ جن دارید!؟
3) آیا ، اینکه خدا به وجودِ اجنه اعتقاد داشته ، با علم مخالفتی ندارد!؟ (این رو حتماً ساوروشکا جان پاسخ بدهند ، لطفاً)
بقیهء موارد رو هم خودتون در این سورهء شریفه ، کشف کنید
.
ترجمهء سورهء جن
بگو : به من وحى شده که گروهى از جنّ [به قرآن] گوش دادند و گفتند : همانا ما قرآن شگفت آورى شنیدیم ،«1» که به سوى راه راست هدایت مى‏کند ، پس به آن ایمان آوردیم و هرگز احدى را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد ،«2» و [این مسائل را اقرار مى‏کنیم :] اینکه برتر و بلند است عظمت پروردگارمان ، و او هرگز براى خود همسرى و فرزندى نگرفته است ،«3» و اینکه سبک‏مغز ما همواره درباره خدا سخنى دور از حق مى‏گفت [که او داراى همسر و فرزند است!] «4» و اینکه گمان مى‏کردیم ، هرگز انس و جن بر خدا دروغ نمى‏بندند ،«5» و اینکه مردانى از آدمیان به مردانى از جن پناه مى‏بردند ، پس [مردان جن] بر طغیان و تباهى آنان افزودند ،«6» و مردانى از انس پنداشتند چنان که شما [جنیان] پنداشتید که خدا هرگز کسى را [به نبوّت] برنمى‏انگیزد !«7» و اینکه به آسمان نزدیک شدیم ، پس آن را پر از نگهبانان نیرومند و تیرهاى شهاب یافتیم ،«8» و اینکه ما در آسمان براى شنیدن در نشست‏گاه‏هایى مى‏نشستیم ، ولى اکنون هر که بخواهد استراق سمع کند ، شهابى را در کمین خود مى‏یابد !«9» و اینکه ما نمى‏دانیم آیا درباره کسانى که در زمین هستند شرى خواسته شده یا پروردگارشان براى آنان هدایت خواسته است ؟«10» واینکه از ما برخى شایسته وبرخى غیر شایسته‏اند ، [و] ما بر مذاهب گوناگون و متفاوتى هستیم ،«11» و اینکه ما یقین داریم که هرگز نمى‏توانیم خدا را در زمین عاجز و درمانده کنیم و هرگز نمى‏توانیم از دسترس قدرت او بیرون رویم ،«12» و اینکه چون هدایت قرآن را شنیدیم به آن ایمان آوردیم ؛ زیرا کسى که به پروردگارش ایمان آورد نه از کاسته شدن ثواب مى‏ترسد و نه از اینکه ستم و مشقّتى او را احاطه کند ،«13»و اینکه گروهى از ما تسلیم خدایند ، و برخى منحرف‏اند ، پس کسانى که تسلیم شدند در صدد یافتن راه مستقیم‏اند ،«14» ولى منحرفان هیزم دوزخ‏اند ،«15» و اگر انس و جن بر طریقه حق پایدارى کنند حتماً آنان را از آب فراوانى سیراب خواهیم کرد ،«16» تا آنان را در زمینه فراوانى نعمت بیازماییم و کسى که از یاد پروردگارش روى برگرداند ، او را در عذابى بسیار سخت و روز افزون درخواهد آورد ،«17» و مساجد ویژه خداست ، پس هیچ کس را با خدا مپرستید ،«18» و اینکه هنگامى که بنده خدا محمّد برمى‏خاست تا خدا را عبادت کند [از جنیان به اندازه‏اى به سویش هجوم مى‏بردند که] نزدیک بود جمعیت انبوه و متراکمى بر سر او بریزد ،«19» بگو : من فقط پروردگارم را مى‏پرستم ، و هیچ کس را شریک او قرار نمى‏دهم .«20» بگو : من اختیار زیان و هدایتى را براى شما ندارم .«21» بگو : [اگر از او نافرمانى کنم] هرگز کسى در برابر [عذاب] خدا مرا پناه نمى‏دهد ، و هرگز پناهگاهى غیر او نمى‏یابم .«22» ]وظیفه من [فقط رساندن] برنامه‏هاى سعادت‏بخش [از سوى خدا و] رساندن [ پیام‏هاى اوست . و آنان که از خدا و پیامبرش نافرمانى کنند ، مسلماً آتش دوزخ براى آنان است و در آن جاودانه‏اند .«23» ] اینان همواره شما را ضعیف و ناتوان و بى‏یار مى‏شمارند] تا زمانى که آنچه را [از عذاب] به آنان وعده مى‏دهند ببینند ، به زودى آگاه مى‏شوند چه کسى یاورش ناتوان‏تر و نفراتش کمتر است ؟«24» بگو : نمى‏دانم آیا آنچه را وعده داده مى‏شوید نزدیک است یا پروردگارم براى آن زمانى طولانى قرار خواهد داد ؟«25» [او] داناى غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمى‏کند ؛«26» مگر پیامبرانى را که [براى آگاه شدن از غیب] برگزیده است ، پس نگهبانانى [براى محافظت از آنان] از پیش رو و پشت سرشان مى‏گمارد«27» تا مشخص کند که پیام‏هاى پروردگارشان را [به طور کامل به مردم] رسانده‏اند و او به آنچه نزد آنان است احاطه دارد ، و همه چیز را از جهت عدد ، شماره و احصا کرده است .«28»
سورهء جن!!
وای وای ، بچه ها ، من توی زیرزمین دارم این وقتِ شب ، سورهء جن رو میخونم ، امیدوارم که به سلامت ، فردا هم در خدمتِ دوستان باشم
اللهم الغوث ، خلصنا من الذنوب
قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿١﴾ یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ ۖ وَلَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿٢﴾ وَأَنَّهُ تَعَالَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿٣﴾ وَأَنَّهُ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا ﴿٤﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا ﴿٥﴾ وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿٦﴾ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا کَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا ﴿٧﴾ وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا ﴿٩﴾ وَأَنَّا لَا نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿١٠﴾ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِکَ ۖ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿١١﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِی الْأَرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿١٢﴾ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَىٰ آمَنَّا بِهِ ۖ فَمَنْ یُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا یَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿١٣﴾وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ ۖ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَٰئِکَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿١٤﴾ وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿١٥﴾ وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا ﴿١٦﴾ لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَمَنْ یُعْرِضْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذَابًا صَعَدًا ﴿١٧﴾ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿١٨﴾ وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کَادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَدًا ﴿١٩﴾ قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّی وَلَا أُشْرِکُ بِهِ أَحَدًا ﴿٢٠﴾ قُلْ إِنِّی لَا أَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ﴿٢١﴾ قُلْ إِنِّی لَنْ یُجِیرَنِی مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿٢٢﴾ إِلَّا بَلَاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ ۚ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ﴿٢٣﴾ حَتَّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ﴿٢٤﴾ قُلْ إِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا ﴿٢٥﴾ عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا ﴿٢٦﴾ إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿٢٧﴾ لِیَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیْهِمْ وَأَحْصَىٰ کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا ﴿٢٨﴾
زیست شناسی رو بذاریم کنار
میدونید چرا؟
چون ما هنوز 600 سال هست که به طورِ آکادمیک داریم این دانش رو دنبال میکنیم ، و در ابعادِ مدنیّت و فرهنگِ انسانی که 100000 سال دستِ کم پیش برمیگرده ، چیزی به حساب نمیاد
ما هنوز خودمون و محیط پیرامونِ خودمون رو دقیقاً به طورِ کامل ، نشناخته ایم که بخواهیم یک قانونِ جهان شمول برای فرگشت ارایه بدهیم و بتوانیم این معادلاتِ فوق العاده عظیم رو در ذهنِ خودمون ، تجسم کنیم
نمیگم شدنی نیست
منظورم اینه که ، اثباتِ صحت یا عدمِ صحتِ قرآن ، با فرگشت ، در دوره و زمانهء ما احمقانه ست!!!
چرا که ما این همه ، دلیل و سند و مدرک داریم که میتونیم روی اونها کار کنیم ، اما شما چسبیده اید به چند تا نظریه که هنوز دانشمندان دارند روی اونها کار میکنند
وقتی هم از شما میخواهیم که بحث رو عوض کنید ، برمیگردید و میگید : باید این بحث به نتیجه برسه!!
آخه برادرِ مسلمان ، این بحثِ زیست شناسی ، در انستیتو و با تحقیقاتِ فراوان به نتیجه میرسه ، نه با نشستن کنجِ خانه و نوشتنِ کامنت توی کتابناک!!! (!)
میخواید بگید در طبیعت عواملی ایجاد نمیشن که باعث تغییرات جهت دار کروموزومی بشه!؟و مسیر تشکیل و تکامل دی ان ای از موجودات ساده به پیچیده توجیه زیستی ضعیفی داره!؟
سیستم عصبی که در تعامل و تکامل با درون و برون جاندار هست به تکاپوی بیرونی پاسخ میده و وقتی دستورالعمل های مغز شروع به تغییر کرد و به دنبالش پاسخ های متفاوت دستگاهها(به دلایل طبیعی یا ناشناخته)به تدریج ممکنه اتفاقاتی رخ بده که باعث تغییرات کرموزومی هم بشه که طبیعتا در جهت مسیر طبیعت باید باشند ، و اگر نباشند توان مقابله با طبیعت رو ندارند و از بین میرند،این نظریه لامارک نیست برداشتی بود که از چندتا کتاب زیستی داشتم این رو میدونم که سازوکار طبیعت شالوده فرگشت هست
بحث نظم ، پیچیدگی مجموعه ها و بینش زیباشناختی هم کاملا "نسبی و تجربی" هستند،یعنی در "حیطه ادراک انسان" "معنی خاصی" پیدا میکنه
اینکه کتابی خاص با نظمی خاص نگارش شده این معنی رو میده که من ندیدم طبیعت چنین چیزی درست کنه پس از روی تجربه میدونم که حتما نویسنده ای در کار بوده،پیچیدگی های انسان و کیهان آنچنان مبهم نیستند و با زیست و فیزیک تا حدود زیادی توجیه پذیر هستند و قائل شدن هوشی خارج از ماده در حیطه ی احساس و فرار می گنجد(و همچنین نسبت دادن آن به موجود عجیبی که در ادیان مشترک فرودی از آسمان به عنوان خدا خوانده میشن!که بحث این نیست!)، چون این سازنده نیست که با طرح سوالاتی که "فرضا تا به امروز مبهم"هستند به سنت قدیمی جواب معماها (یعنی همان خالق و فراماده که در نهاد انسانهای چندهزار سال اخیر تعبیه و نگهداری شده)برگردیم
سرافراز باشید

آفرین
واقعاً بعد از چند روز ، تلاش و تکاپو ، بالاخره یه دیدگاهِ منطقی و عاقلانه دیدم
جداً از ذهنِ زیبایی خارج شده و نشون میده که این آدمی که همچین حرفی رو میزنه ، داره خودش برای فهمیدن و درک کردن ، تلاش میکنه 8-)
کساییکه متخصص در رشته ی خاصی هستند معمولا اینجاها بحث نمیکنند و کتابی میگیرند و میرند پی کارشون و نوآموزان و سردرگمان که همه چی رو باهم میخواند ببافند همه جای اینجا پیدا میشند

جملهء قشنگی بود
احساس میکنم ، جوابم رو از زبانِ شخصِ دیگری گرفتم!
گرچه ، باید اعتراف کنم ، خودم هم آنچنان مدرکِ آکادمیکی ندارم ، و دانشگاه رو فقط و فقط به این خاطر که به جای مهدِ علم و دانش ، به جایی برای ل(..)س زدن ، تبدیل شده بود ، رها کردم!
متأسفانه ، این روزها ، علم بازیچه شده
.
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک