رسته‌ها
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 114 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 114 رای
.
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است

راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.

با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.


http://www.khodavaelm.blogfa.com/
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
114
آپلود شده توسط:
mohammadali123
mohammadali123
1389/09/07

کتاب‌های مرتبط

اسطوره شناسی آسمان شبانه
اسطوره شناسی آسمان شبانه
4.5 امتیاز
از 4 رای
Universe
Universe
5 امتیاز
از 4 رای
Great Astronomers: William Rowan Hamilton
Great Astronomers: William Rowan Hamilton
5 امتیاز
از 2 رای
بقا در فضا
بقا در فضا
4 امتیاز
از 3 رای
The Dark Matter Problem
The Dark Matter Problem
4.7 امتیاز
از 7 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی علم راهی بسوی آفریدگار جهان

تعداد دیدگاه‌ها:
1768
کسانی که می خواهند از دیدگاه اخلاقی و مذهبی ماجرای طوفان را تحلیل کنند بهتر است راه دور نروند. همین الان بشر را نگاه کنند. چه کسی عامل گرم شدن زمین است؟ البته بخش کوچکی از انسانها. چه کسانی آسیب می بینند؟ کل موجودات زنده زمین. شما نمی توانید سنگ بر سر کسی بزنید و بعد از حکمت الهی انتظار داشته باشید که سر طرف مقابل ناگهان تبدیل به چدن شود و نشکند.
دیگر اینکه خود نوح پیامبر معتقد بود که کمترین احتمالی برای بوجود آمدن نسل صالح وجود ندارد و حتی نوزادان امروز جانیان و کفار فردا خواهند بود...
در این حالت ماجرا شبیه است به آنچه در مورد کشت آن پسر توسط خضر شنیده اید. در اینجا نگهداشتن چنین انسانهایی دور از حکمت است. جهت اطلاع شما اسم این حکمت خدا "قاعده تمییز" است. یعنی به جایی برسیم که یک نفر و نسل او تا ابد مومن باشند یا کافر. خود علی علیه السلام می فرمود من کسی را که در نسلش تا روز قیامت ولو یک مومن وجود داشته باشد نمی کشم. اما وقتی تمییز واقع شد دیگر اجازه بقای یک نسل فاسد خلاف حکمت است.
البته ممکن است تعبیر قاعده تمییز برای برخی افراد ثقیل باشد اما این را فقط بدانید که از لحاظ معارف دینی هیچ تناقض و خطایی در ماجرای طوفان نوح واقع نشده است. اساسا کارهای خدا بر اساس منافع خلقت تا ابد تعریف شده است اما انسانها فقط همین الان را می بینند که مثلا چند نفر کشته شدند

چه حاجب به قلم فرسایی ، خود از پیش به پاسخی که خواهم شنود اشاره کرده بودم. "حکمت الهی" پاک کنی است که هر صورت مساله ای را به راحتی با آن می توان سترد اما دریغ از یک جو ارزش عقلانی و منطقی.
این که برای توجیه یک افسانه (طوفان نوح) از عناصر افسانه ی بی مبنای دیگری (داستان خضر و موسی) استفاده می نمایید نیز پدیده ای نو است و دستاویزی که برای توجیه کشتارهای علی یا عذاب های کذایی بی کش و پیمان الله آوردید (قاعده تمییز) و اعتقاد به تداوم کفر یا ایمان در تمامی نسل های یک انسان تا روز قیامت (بالغ بر میلیونها تن) اساسا ارزش منطقی استدلال شما را به صفر رسانید.
گر چه بحث بر سر چنین قاعده بی پایه و محتوایی که صرفا جنبه توجیهی دارد امری بی مورد است کافی است بدانیم در همین تاریخ اسلام بسیار کسان بوده اند که برخلاف رویه پدر یا پدران کافر و محارب خویش مسلمانان معتقدی از آب درآمدند که عمر بن عبدالعزیز (خلیفه اموی و نواده مروان حکم) از همین دست است.
دوستان نمیخوام شما رو وادار به نگاه مذهبی کنم ولی باید بدونید همه چیز رو هم نمیشه با نگاه علمی اثبات کرد .مثلاً چه طوری میشه با نگاه علمی ثابت که یه چوب ،مار میشه(معجزه ی حضرت موسی) یا چه طور ماه با اشاره ی انگشت از وسط دو نیم میشه (شق القمر پیامبر اسلام)در صورتی که ما میدونیم حتی جادو هم تو اسمون اثر نداره{قابل توجه:کیهان شناسان و منجمان با رصدهای پیاپی متوجه ی بریدگی در ماه شدن که ماه رو به دو نیم کرده}اصلا اگر هیچ کدوم رو باور ندارید برنامه های کریس انجل رو که دیدید با یه نگاه علمی ثابت کنید که چه طور میشه یکی رو به دو نیم کرد (با اشاره ی دست)بدون خون ریزی و با هوشیاری کامل که طرف از این که میدید پایین تنش از بالا تنش جدا شده شکه شده بودو فریاد میکشید...این یکی از برنامه هاش بود.

ایا شما با چشم خود دیده اید که ماه به دو نیم تبدیل شده است و یا چوب به مار ؟
همچنین ما می توانیم با اثبات کنیم بسیار از مجزات تنها پدیده های عادی امروز ما بودند که در زمان انجام معجزه ناشناخته بودند .
این از بحث علمی
معجزه نمی تواند ما را به خدا برساند .
تصور کنید یک فرد با قدرت گرفتن از شیطان کار خارق عاده ای بکند . ما نمی توانیم بفهمیم این معجزه از طرف خداست و یا نه
این هم از نظر فلسفی
یکى از سؤالاتى که در این زمینه به ذهن مى‏آید این است که قرآن در آیه‏اى مى‏گوید: A}«و لقد تَرکناها آیة فهل مِن مدّکر»{A ؛ V}(قمر، آیه 15){V
ما آن کشتى را به عنوان آیت و نشانه واگذاشتیم. آیا پند پذیرى هست؟ علامه طباطبایى در تفسیر این مى‏گوید: این آیه مى‏رساند که کشتى نوح تا زمان نزول این آیات به عنوان آیت و نشانه طوفان مى‏مانده و مردم را به یاد طوفان مى‏انداخته است. V}(المیزان ج 19 ص 69){V.
نویسندگان تفسیر نمونه آورده‏اند که این کشتى تا مدتها در میان مردم جهان باقى ماند و هر کس آن را مى‏دید به یاد طوفان حضرت نوح مى‏افتاد و در روایتى هم آمده است که بقایاى این کشتى تا زمان پیامبر اسلام مانده بوده است. V}(تفسیر نمونه ج 23، ص 35، چاپ اول){V
اما برای آیت بودن و عبرت گیری همین اندازه که خاطره آن در تاریخ بماند کافی است و مفهوم «ترکنا» بر آن صدق می کند و لازم نیست تا زمان کنونی باقی بماند.
سوال دیگرى که مطرح مى‏شود این است که «جودى» چیست و کجاست؟ علامه طباطبایى مى‏گوید: جودى به معناى کوه و زمین سخت است و بعضى‏ها گفته‏اند که جودى نام کوهى است در سلسله جبالى که به ارمنستان منتهى مى‏شود و به آرارات معروف است و در موصل واقع است. V}(المیزان، ج 10، ص 230){V بنابر نظر علامه طباطبایى کلمه جودى نام کوه نیست بلکه جودى دو معنا دارد: کوه و زمین سخت. حالا این کوه و یا این زمین کجاست، بطور دقیق معلوم نیست و نمى‏توان قسم خورد که محل فرود آمدن کشتى نوح فلان منطقه و فلان زمین یا فلان کوه بوده است.
قرآن هم، این مسأله را بطور آشکار بیان نکرده است. نویسندگان تفسیر نمونه آورده‏اند که از دیدگاه بسیارى از مفسران جودى کوهى است در نزدیکى موصل و برخى آن را کوهى در حدود شام و یا نزدیک آمُد و یا در شمال عراق مى‏دانند و از اعلام قرآن نقل مى‏کنند که درباره جودى سه نظر داده شده است:
1. کوهى است در عربستان
2. جودى سلسله جبال کار دین است که در شمال شرقى جزیره ابن عمر و در مشرق دجله و نزدیک به موصل است.
3. کوههاى آرارات. V}(تفسیر نمونه، ج 9، ص 111){V
سوال دیگرى که درباره طوفان نوح مطرح است این است که این طوفان در چه تاریخى روى داده است. قرآن تاریخ آن را معین نکرده است و گزارشهاى دیگرى هم که در این باره داده‏اند، قابل اعتماد نیست. نویسنده ناسخ التواریخ آورده است که حضرت نوح در سال 1642 پس از هبوط آدم به دنیا آمده و در سال 2242 طوفان روى داده است و در سال 2592 پس از هبوط وفات کرده است و از هبوط آدم تا زمان هجرت پیامبر اسلام 7596 سال مى‏گذشت. V}(ناسخ التواریخ ج 2-1 هبوط){V. اینگونه گزارشها قابل اعتماد نیستند. اگر قرآن به صراحت بیان مى‏کرد و یا در روایت صحیح از ائمه معصوم بیان مى‏شد، آن را مى‏پذیرفتیم ولى چنین نیست نه در قرآن آمده و نه در روایات صحیح آمده است. حتى نمى‏توان قسم خورد که سالى که در این روایات آمده آیا همان سالى است که ما داریم یا آن سال معناى دیگرى دارد. آقاى شوقى بکرى مى‏گوید: طوفان نوح شش هزار سال قبل از میلاد روى داده است. V}(قصة الطوفان، ص 25){V اگر تحقیقات باستان شناسان قطعى و حتمى باشد، باید همان را معیار داورى قرار داد و اگر قطعى نباشد نمى‏توان به هیچکدام از این منابع اعتماد کرد.
نویسندگان تفسیر نمونه هم آورده‏اند که از ظاهر بسیارى از آیات بر مى‏آید که طوفان نوح حادثه‏اى بوده براى سراسر روى زمین. V}(ج 9 ص 102 چاپ اول){V در این تفسیر شش دلیل براى جهانى بودن طوفان ذکر شده است: ظاهر آیات قرآن، مآخذ تاریخى، دوران بارانهاى سیلابى در تاریخ طبیعى زمین، تحولات محور کره زمین، سوار کردن نر و ماده از هر حیوانى و محل زندگى حضرت نوح‏علیه السلام. V}(ص 102){V. اگر طوفان را جهانى بدانیم یکى از سؤالاتى که به ذهن مى‏آید این است که آبهاى کره زمین به اندازه‏اى نیست که بتواند همه ارتفاعات و قله‏هاى کره زمین را فرا بگیرد، پس باید طوفان را جهانى ندانیم. در جواب این سؤال باید گفت: این طوفان، یک امر خارق‏العاده و معجزه مانند است و خداوند متعال مى‏تواند به همین آبها همه ارتفاعات و قله‏ها را زیر آب ببرد و چون همه اسباب و علل و را نمى‏شناسیم، به چگونگى این عمل خدا پى نمى‏بریم.
یکى از سؤالاتى که پیش مى‏آید این است که اگر طوفان جهانى باشد و حضرت نوح بخواهد از هر حیوانى نر و ماده‏اى بر دارد و سوار کشتى کند، در این صورت باید کشتى، خیلى بزرگ باشد تا آنهمه حیوان را جا بگیرد و چون کشتى به آن بزرگى را نمى‏توان ساخت باید گفت که از هر حیوانى نر و ماده بر نداشته بلکه فقط از منطقه سکونت خودش برداشته است. در پاسخ این سؤال باید گفت: طوفان، جهانى بود ولى حضرت نوح لازم نیست که از همه حیوانات دو جفت بر دارد بلکه آن حضرت براى اینکه نسل حیوان منقرض نشود از حیوانات منطقه سکونت خود، نر و ماده‏اى را برداشت تا پس از نجات از آنها استفاده کنند. چنین نبوده که از همه جاى جهان آن روز، از حیوانات بیابانها و شهرها نر و ماده‏اى آورده باشند. پس لازمه جهانى بودن طوفان این نیست که حتماً از همه حیوانات کره زمین نر و ماده‏اى بردارند بلکه حیوانات محل سکونت نوح بوده است. توجه داشته باشیم که این کشتى که حضرت نوح ساخت یک کشتى معمولى نبوده بلکه یک امر خارق‏العاده و معجزه بوده است. کشتى بزرگ و شگفت آور بود نه کشتى معمولى.
به این نکته توجه داشته باشیم که آنچه مسلم و یقینى است این است که طوفان روى داده و مردم آن عصر با آن طوفان عذاب دیده‏اند و عده‏اى با کشتى از آن طوفان نجات یافته‏اند ولى درباره خصوصیات این طوفان و آن کشتى اطلاعات یقینى در دست نیست. نمى‏توانیم قسم بخوریم که این طوفان جهانى بود یا منطقه‏اى؟ و نمى‏توانیم درباره خصوصیات آن کشتى اطلاعات صددرصد یقینى به دست بیاوریم
این مطالبو از سایت پرسمان گرفتم ،بد نیست از زاویه ی روحانیون هم نگاه کنید
در این که طوفان حضرت نوح(ع) جهانی بوده یا منطقه ای، هر دو نظر شواهد و دلایلی دارد. علی کل حال اگر جهانی بوده در حدی بوده که دعوت نوح به آنها رسیده . اگر هم منطقه ای بوده که یقینا دعوت و اتمام حجت متوجه همه آنها شده است. V}برای مطالعه بیشتر درباره منطقه ای بودن طوفان یا جهانی بودن آن، رک تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج9، ص100{V
علامه مى‏گوید: معروف بین علماى شیعه این است که رسالت حضرت نوح‏علیه السلام جهانى بود و روایاتى از اهلبیت‏علیهم السلام بر عمومى و جهانى بودن رسالت آن حضرت دلالت مى‏کنند و همین روایات دلالت مى‏کند بر این که پیامبر اولى العزم که نوح، ابراهیم، موسى، عیسى و حضرت محمدصلى الله علیه وآله هستند، براى همه مردم مبعوث شده‏اند. V}(همان، ص 259){V
ولى علماى اهل سنت دو گروه هستند: گروهى معتقد به جهانى بودن رسالت حضرت نوح هستند و گروهى معتقد هستند که حضرت نوح فقط براى قوم خودش مبعوث شده بود نه براى همه مردم کره زمین. V}(همان، ص 260){V علامه مى‏گوید: جهانى بودن دعوت و رسالت حضرت نوح مستلزم این است که عذابى که بر قوم نوح نازل شد، عذاب عمومى باشد و وقتى که عذاب عمومى شد، طوفان هم عمومى و جهانى مى‏شود. V}(همان، ص 264){V. علامه در ادامه سخنش به نقل از تفسیر المنار مى‏گوید: هدف قرآن از آوردن داستان نوح‏علیه السلام بیان مسائل تاریخى نیست و براى همین قرآن به جزئیات طوفان نپرداخته است. V}(همان، ص 265){V علامه طباطبایى در پایان مى‏گوید: حقّ این است که ظاهر آیات قرآن این است که طوفان، جهانى بوده و همه کره زمین را آب گرفت و همه انسانها غرق شدند و تاکنون دلیلى یافت نشده که ما را وادار به دست کشیدن از این ظهور بکند. V}(همان، ص 266){V. در المیزان، مقاله آقاى دکتر سحابى درباره طوفان نوح و مسائل مربوط به کره زمین را آورده است. V}(ص 266){V اگر مانند علامه طباطبائى، به جهانى بودن طوفان قائل شویم، باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که طوفان حضرت نوح‏علیه السلام، یک پدیده طبیعى نبود تا همه زوایاى گوناگون آن براى محقق و پژوهشگر روشن باشد بلکه این واقعه، یک واقعه خارق‏العاده و مانند معجزات پیامبران بوده است و براى همین سوالات متعددى براى انسان پیش مى‏آید و بدون پاسخ مى‏ماند. طوفان نوح هم یک امر خارق‏العاده است و نمى‏توان آن را با روشهاى عادى و معمولى درک کرد. بارش باران و جوشش چشمه‏هاى کره زمینى، ساختن کشتى به کمک خدا و نجات مؤمنان همه این حوادث، خارق‏العاده بوده نه یک رویداد طبیعى و معمولى. پس نباید توقع داشته باشیم که مسأله طوفانِ جهانى را به این آسانى مى‏توانیم درک کنیم
دوستان نمیخوام شما رو وادار به نگاه مذهبی کنم ولی باید بدونید همه چیز رو هم نمیشه با نگاه علمی اثبات کرد .مثلاً چه طوری میشه با نگاه علمی ثابت که یه چوب ،مار میشه(معجزه ی حضرت موسی) یا چه طور ماه با اشاره ی انگشت از وسط دو نیم میشه (شق القمر پیامبر اسلام)در صورتی که ما میدونیم حتی جادو هم تو اسمون اثر نداره{قابل توجه:کیهان شناسان و منجمان با رصدهای پیاپی متوجه ی بریدگی در ماه شدن که ماه رو به دو نیم کرده}اصلا اگر هیچ کدوم رو باور ندارید برنامه های کریس انجل رو که دیدید با یه نگاه علمی ثابت کنید که چه طور میشه یکی رو به دو نیم کرد (با اشاره ی دست)بدون خون ریزی و با هوشیاری کامل که طرف از این که میدید پایین تنش از بالا تنش جدا شده شکه شده بودو فریاد میکشید...این یکی از برنامه هاش بود.

طبق اساطیر چینی هندی و فنلاندی جهان از تخم مرغ به وجود می آید .. نور حقیقت این افسانه رو برای ما کشفش کن بی زحمت ..
فقط علم و منطقه که میتونه تا حدودی جواب سوالای مارو بده والسلام این خرافات چندین هزارساله شما رو به جایی نمیرسونه
همین طور است. بومیان مورد نظر شما همه پس از طوفان مهاجرت کرده اند. دلیلی برای رد این موضوع هم وجود ندارد.

بهتره بگویید دلیلی برای اثبات این وجود ندارد .. چون اول یک پدیده علمی باید اثبات بشه ..بعد رد بشه ....امکان داره این بومیان زمان عصر یخبندان از طریق یخ ها خودشون رو به استرالیا و آمریکا رسونده باشن این میشه یه فرضیه علمی و منطقی ...
3- ما مجبور نیستیم تورات را بپذیریم. ما می توانیم با استفاده از پیشرفت دانش بشری معارف جدیدی را از قرآن برداشت کنیم.
هیچ یک از مواردی را که مطرح کردم از نظر علمی نمی توان مردود دانست.

قرآن در مورد جهانی بودن یا نبودن طوفان نوح هیچی نگفته ... چطور می فهمی که طوفان فقط مربوط به خاور میانه است ؟ .. این عینک تعصب نیست بر چشمان شما که حقایق رو با دین دوست دارید منطبق کنید ؟ و همینطور هر پیشرفتی که علم کرد فوری بچسبونید به دین ؟ فکرشو نمیکنید یه روز ردبشه این مباحث علمی ؟
نقل قول::
همه این دعوا ها از سر بی اطلاعی از مفهوم دنیا برای بشر در ادوار مختلف است و دیگر اینکه کسی قدمت واقعی ماجرای طوفان را نمی داند. ماجرایی که باحتمال قوی لااقل 10 هزار سال قبل واقع شده است. اینکه طوفان بزرگی اتفاق افتاده است و تمام بخش های مسکون آن زمان زمین را به زیر آب برده است واقعیت دارد و در ادبیات ملل مختلف از بابلی ها تا چینی ها وجود دارد. اما نکته این است که در حدود ده تا پانزده هزار سال قبل یعنی در اوج عصر یخبندان تمام محدوده زندگی نوع بشر جدید فقط منحصر بوده است به محدوده خاورمیانه و مخصوصا عراق امروزی با منطقه ای محدود وجاندارانی محدود. که از این بین طبعا تخم گیهان در طوفان باقی می ماند اما جانورانی که محدود به این منطقه بودند را می بایست جمع آوری نمود که قطعا آوردن یک زوج از هر کدام کار مشکلی نیست.
این کل دنیای انسانهای آن روز بوده است و تمامی تحقیقات زبان شناسی و جامعه شناسی هم بر وجودی یک قوم یا نیای مشترک بشری صحه گذاشته اند. حالا به گفته تورات دنیا به زیر آب رفته است ( گر چه در قرآن چنین ادعایی نشده است) به هیچ وجه بعید نیست که منظور از دنیا همین مناطق کم ارتفاع خاورمیانه و مخصوصا عراق باشد. پس از این طوفان نسل بشر باقمانده افزون شده و مهاجرت به سراسر زمین در پایان عصر یخبندان آغاز شده شده ا
1- اینکه در ادبیات ملل مختلف چیزی وجود داشته باشد دلیلی بر درستی اونها نیست .. اینها اسطوره هایی هستند پر از وهم و خیال که انسان های اولیه که مهاجرت میکردند این اسطوره ها را با خود حمل کردند .. همونطور که پیدایش زمین و آسمان از یک غول - خدا هم در آیین های اساطیری به وفور یافت میشود اما کسی باور ندارد
2-حتی اگر بشر در 10000 هزار سال پیش محدود به خاور میانه میشد(که اینطور نیست ، بومی های آمریکا و استرالیا و آفریقا ریشه چند هزار ساله دارند ) جانوران محدود به این زمان نمیشدند
3-همانطور که در قرآن نیامده مربوط به کل جهان است ، چیزی در مورد اینکه طوفان مربوط به خاور میانه هم است گفته نشده بنابراین مجبوریم از تورات بگویم که این افسانه کل جهان را درنظر دارد

1- خیر. درست است که افسانه ها دستخوش تغییرات بوده اند اما همیشه نوری از حقیقت دارند. رستم واقعیت دارد اما قطعا نه با اژدها و دیو سفید.
2-همین طور است. بومیان مورد نظر شما همه پس از طوفان مهاجرت کرده اند. دلیلی برای رد این موضوع هم وجود ندارد.
3- ما مجبور نیستیم تورات را بپذیریم. ما می توانیم با استفاده از پیشرفت دانش بشری معارف جدیدی را از قرآن برداشت کنیم.
هیچ یک از مواردی را که مطرح کردم از نظر علمی نمی توان مردود دانست.
کسانی که می خواهند از دیدگاه اخلاقی و مذهبی ماجرای طوفان را تحلیل کنند بهتر است راه دور نروند. همین الان بشر را نگاه کنند. چه کسی عامل گرم شدن زمین است؟ البته بخش کوچکی از انسانها. چه کسانی آسیب می بینند؟ کل موجودات زنده زمین. شما نمی توانید سنگ بر سر کسی بزنید و بعد از حکمت الهی انتظار داشته باشید که سر طرف مقابل ناگهان تبدیل به چدن شود و نشکند.
دیگر اینکه خود نوح پیامبر معتقد بود که کمترین احتمالی برای بوجود آمدن نسل صالح وجود ندارد و حتی نوزادان امروز جانیان و کفار فردا خواهند بود:
"انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لایلدوا الا فاجرا کفارا (سوره نوح، آیه 27).
در این حالت ماجرا شبیه است به آنچه در مورد کشت آن پسر توسط خضر شنیده اید. در اینجا نگهداشتن چنین انسانهایی دور از حکمت است. جهت اطلاع شما اسم این حکمت خدا "قاعده تمییز" است. یعنی به جایی برسیم که یک نفر و نسل او تا ابد مومن باشند یا کافر. خود علی علیه السلام می فرمود من کسی را که در نسلش تا روز قیامت ولو یک مومن وجود داشته باشد نمی کشم. اما وقتی تمییز واقع شد دیگر اجازه بقای یک نسل فاسد خلاف حکمت است.
البته ممکن است تعبیر قاعده تمییز برای برخی افراد ثقیل باشد اما این را فقط بدانید که از لحاظ معارف دینی هیچ تناقض و خطایی در ماجرای طوفان نوح واقع نشده است. اساسا کارهای خدا بر اساس منافع خلقت تا ابد تعریف شده است اما انسانها فقط همین الان را می بینند که مثلا چند نفر کشته شدند.
ما امروز حتی می دانیم بیماریها و بلاهایی که در قرون گذشته مثل طاعون و وبا بر انسانها نازل می شد و ما آن را چیز بدی می دانستیم در واقع به سود انسانها بود و جمعیت آنها را ثابت نگه می داشت. یا مثلا ما فقط حوادث تلخ همراه با واقع شدن یک آتشفشان را می بینیم اما از نتایجی نظیر ایجاد خاکهای بسیار غنی و حاصلخیر و معادن وابسته به آن بی اطلاعیم. علت عدم درک انسان از حکمت خداوند نیز همین است. محبوس بودن انسان در قفس زمان.
همه این دعوا ها از سر بی اطلاعی از مفهوم دنیا برای بشر در ادوار مختلف است و دیگر اینکه کسی قدمت واقعی ماجرای طوفان را نمی داند. ماجرایی که باحتمال قوی لااقل 10 هزار سال قبل واقع شده است. اینکه طوفان بزرگی اتفاق افتاده است و تمام بخش های مسکون آن زمان زمین را به زیر آب برده است واقعیت دارد و در ادبیات ملل مختلف از بابلی ها تا چینی ها وجود دارد. اما نکته این است که در حدود ده تا پانزده هزار سال قبل یعنی در اوج عصر یخبندان تمام محدوده زندگی نوع بشر جدید فقط منحصر بوده است به محدوده خاورمیانه و مخصوصا عراق امروزی با منطقه ای محدود وجاندارانی محدود. که از این بین طبعا تخم گیهان در طوفان باقی می ماند اما جانورانی که محدود به این منطقه بودند را می بایست جمع آوری نمود که قطعا آوردن یک زوج از هر کدام کار مشکلی نیست.
این کل دنیای انسانهای آن روز بوده است و تمامی تحقیقات زبان شناسی و جامعه شناسی هم بر وجودی یک قوم یا نیای مشترک بشری صحه گذاشته اند. حالا به گفته تورات دنیا به زیر آب رفته است ( گر چه در قرآن چنین ادعایی نشده است) به هیچ وجه بعید نیست که منظور از دنیا همین مناطق کم ارتفاع خاورمیانه و مخصوصا عراق باشد. پس از این طوفان نسل بشر باقمانده افزون شده و مهاجرت به سراسر زمین در پایان عصر یخبندان آغاز شده شده ا

1- اینکه در ادبیات ملل مختلف چیزی وجود داشته باشد دلیلی بر درستی اونها نیست .. اینها اسطوره هایی هستند پر از وهم و خیال که انسان های اولیه که مهاجرت میکردند این اسطوره ها را با خود حمل کردند .. همونطور که پیدایش زمین و آسمان از یک غول - خدا هم در آیین های اساطیری به وفور یافت میشود اما کسی باور ندارد
2-حتی اگر بشر در 10000 هزار سال پیش محدود به خاور میانه میشد(که اینطور نیست ، بومی های آمریکا و استرالیا و آفریقا ریشه چند هزار ساله دارند ) جانوران محدود به این زمان نمیشدند
3-همانطور که در قرآن نیامده مربوط به کل جهان است ، چیزی در مورد اینکه طوفان مربوط به خاور میانه هم است گفته نشده بنابراین مجبوریم از تورات بگویم که این افسانه کل جهان را درنظر دارد
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک