رسته‌ها
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 134 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 134 رای
.
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است

راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.

با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.


http://www.khodavaelm.blogfa.com/
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
114
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mohammadali123
mohammadali123
1389/09/07

کتاب‌های مرتبط

Universe
Universe
5 امتیاز
از 4 رای
سرچشمه‌ های مدرنیته
سرچشمه‌ های مدرنیته
4.4 امتیاز
از 11 رای
فیزیک جهان ما
فیزیک جهان ما
4.1 امتیاز
از 9 رای
introduction to cosmology
introduction to cosmology
4.4 امتیاز
از 12 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی علم راهی بسوی آفریدگار جهان

تعداد دیدگاه‌ها:
1768
به:xmbx84
""اگه پیامبر در معراج باسرعت نزدیک به نور حرکت میکرده گذر زمان از دید جسم ساکن مثلا همون ظرف آب برای ایشون کندتره یعنی مثلا 5ساعت برای جسم ساکن معادل یک ساعت برای پیامبر بوده خوب چه جوری وقتی از معراج برگشت ظرف آب هنوز نریخته بود در حالی که زمان بیشتری برای ظرف آب گذشته
اما برطبق گفته ی شما زمان برای ظرف باید متوقف شده باشه چون هنوز نریخته که این کاملا از نظر نسبیتی غلته ""
در موضوع معراج، پیامبر (ص) به آینده سفر کرده است. زیرا در این معراج، بهشتیان و جهنمیان را می بیند. (هنوز که قیامت اتفاق نیفتاده است پس پیامبر به آینده رفته است.) (آینده ما) و سپس طبیعتا می بایست از آینده به گذشته بازگشته باشد. و این نشان می دهد که در صورت سفر به آینده و بازگشت به گذشته باز اندک زمانی(به اندازه ریختن آب از کوزه ) از لحظه سفر خواهد گذشت. (لازم به ذکر است که سفر به آینده از نظر علم امروز موضوعی شدنی است.)
"""مورچه ها حنجره و تار صوتی ندارند که از خود صدا خارج کنند!! """
الزاما که نباید تار صوتی داشته باشند. کاشکی کمی وقت برای خواندن کامنت می گذاشتید و بعد جواب می دادید. مورچه ها با ارتعاش شاخک هایشان صدا تولید می کنند و هر صدا معنی و مفهوم خاصی دارد و چیزی در حد مکالمه است و در سایتی که معرفی کردم. قسمت : طبیعت، می توانید صدای آنها را بشنوید. یعنی اگر صدای مورچه ها را هم بشنوید باز انکار می کنید. مقالت علمی HICLING را مطالعه بکنید.
""حتما در آن زمان قرص های روان گردان اختراع شده بوده...و او چندتایش را با هم خورده که اینگونه خیال بافی کرده"""
معراج پیامبر سفر به آینده بوده است البته شاید از نظر شما سفر به آینده توهم باشد اما از نظر علم امروز موضوعی کاملا شدنیست.
نخستین حرفی که به یک مسلمان درباره ی کژی های قران گفته شود در پاسخ میگوید ما نمیتوانیم قران را بفهمیم
قران نیاز به تفسیر دارد. که برخی از دوستان یزرگوار در این ج نیز این را به روشنی گفتند.
ببینیم قران چ میگوید:-) :
سوره ی 50 القمرایه های 17-22-32-40 :
و قطعا قران را برای پند آموزی آسان کرده ایم پس ایا پند گیرنده ای هست.
سوره ی 18-الکهف-آیه ی 2 :
راست و درست تا{گنهکاران را}از جانب خود به عذابی سخت بیم دهد و مومنانی را که کارهای شایسته میکنند نوید بخشد که برای آنان پاداشی نیکوست.
الزخرف43-آیه ی 3 :
ما آن را عربی قرار دادیم تا بیاندیشید
سوره ی 39 الزمرایه ی 28 :
قران عربی بی هیچ کژی باشد که آنان راه تقوا پویند
انفال ایه ی 22 :
قطعا بدترین جنبدگان نزد الله کران ولالانی اند که نمی اندیشند
اگر قران نیازی به تفسیر داشت چرا این همه (یا ایها الذین الامنو) و (یا ایها الناس) و ( ایها المومنون)
در آن امده است و به جای آنها( یا ایها المراجعون التقلید) یا( یا ایه المفسرون القران) و یا (یا ایها العالمون) دیده نمیشود.چون به روشنی پیداست که شنوندگان آن همه ی انسانها بوده اند نه مفسرین .
چرا در سوره ی قمر 4 بار بر این امر تاکید میکند؟
آنچه به غنیمت گرفته اید حلال است و پاک آنها را بخورید .
( قران .سوره ی 8 - ایه ی 69 )
به چیز کسان دست یازد کسی....... که بهره ز دانش ندارد بسی.
(فردوسی پاکزاد).
نانی بخور که از راه نیک و با کار و کوشش بدست آورده ای ،پاره ای از آن را به کناری نه که به نیکو کاران دهی که این بهترین کردار نیک است.
(مینوی خرد-پرسش 1 بخش 2)
......................................................................
من کاری ندارم شما دین دارید یا نه یا اصلا خدارو قبول دارین یا نه چون این مسائل شخصی و مربوط به خودتونه ولی خواهش میکنم به مقدسات دیگران توهین نکنید از شما بعیده این طرزه نظر دادن شما بجای اینکه به خدای من توهین کنید سعی کنید دلایل اثبات نظراته خودتونو بدون توهین به ارزش های دیگران بیان بیان کنید.

نخست سپاس گذارم که مرا نیکخواهانه به نیک خویی سفارش میکنید.
و دوم:
آنها را بکشید و بجنگید با آنان تا به دست خود با ذلت جزیه دهند و حقیر شوند.
(قران سوره ی 9 - ایه ی 29 )

و خدای شما در سوره ی نسا دستور می دهد که ای مسلمانان بر شما حرام شد نزدیکی با زنان شوهر دار مگر آنهایی را که مالک ومتصرف شده اید. این خدای گرامی شما دست مردان مسلمان رابرای تجاوز جنسی به مادر و خواهران من باز گذاشته است .
گردن و انگشت کافران را قطع کنید
(سوره ی 8 ایه ی 12 )

یعنی شما موظفید که سر و دستهای مرا از تنم جدا کنید.
سستی مکنید و کافران را به دوستی مخوانید که شما برتر و قوی تر هستید. هر کجا آنها را یافتید ، بکشیدشان.
(سوره ی 4 ایه ی 91)
و دیگر آیه های از این دست.خودتان بخوانید ، داوری کنید، و پیامتان را برای من بگذارید.
(دوستدار شما محمد رضا):-)
مورچه ها حنجره و تار صوتی ندارند که از خود صدا خارج کنند!! مورچه ها با ترشح مواد شیمیایی به هم پیام میدهند!!
باز هم میگویم شما داستان سخن گفتن مورچه ها و شنیدن صدای آنها توسط سلیمان را با استناد به کدام مرجع علمی و دانشگاهی مطرح میکنید!!؟!!
من از ارتباط مورچه ها با ترشح مواد شیمیایی سخن گفتم. شما حرف من را تغییر داده اید و بعد از صوت و صدای مورچه سخن میگویید!!؟!! دست مریزاد! چه ربطی دارند اینها به هم!!
در معراج پیامبر(ص) نیز اتساع زمان اتفاق می افتد و زمان برای ایشان دچار انبساط می شود. اينشتين در رساله ای "نظريه نسبيت" خود را با برخی احاديث که در رابطه با معراج پیامبر(ص) تطبيق داده و نوشته که احاديث دین اسلام نظريه پيچيده "نسبيت" را ارائه داده ولي اکثر دانشمندان متوجه آن نشده اند. از آنجمله حديثي است که در مورد معراج جسماني رسول اکرم(ص) نقل شده که: هنگام برخاستن از زمين دامن يا پاي مبارک پيامبر(ص) به ظرف آبي ميخورد و آن ظرف واژگون ميشود. اما پس از اينکه پيامبر اکرم(ص) از معراج جسماني باز ميگردند مشاهده ميکنند که پس از گذشت اين همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ريختن روي زمين است. اينشتين اين حديث را از گرانبهاترين بيانات علمي پيشوايان شيعه در زمينه ي "نسبيت زمان" دانسته و شرح فيزيکي مفصلي بر آن مينويسد. http://ghoranvaelm.blogfa.com/cat-14.aspx

برطبق نظریه ی نسبیت در سرعت غیر صفر اتساع زمان داریم
اگه پیامبر در معراج باسرعت نزدیک به نور حرکت میکرده گذر زمان ازدید جسم ساکن مثلا همون ظرف آب برای ایشون کندتره یعنی مثلا 5ساعت برای جسم ساکن معادل یک ساعت برای پیامبر بوده خوب چه جوری وقتی از معراج برگشت ظرف آب هنوز نریخته بود در حالی که زمان بیشتری برای ظرف آب گذشته
اما برطبق گفته ی شما زمان برای ظرف باید متوقف شده باشه چون هنوز نریخته که این کاملا از نظر نسبیتی غلته
واینکه میتونید بگید انرژی لازم برای رسیدن به سرعت نزدیک به سرعت نور ازکجا تامین شده
لطفا بر طبق نوشتهای خودتون فیزیکی وعلمی جواب بدید واگه ممکنه یه منبع معتبر و علمی برای ادعاتون در مورد مقاله ی انشتین معرفی کنید نه یه وبلاگ
حرفهايم، مثل يك تكه چمن روشن بود
من به آنان گفتم:
آفتابي لب درگاه شماست
كه اگر در بگشاييد به رفتار شما مي تابد.
و به آنان گفتم:
سنگ آرايش كوهستان نيست
...

ممنون از شعر زیبای شما ولی ما اینجا بحث فلسفی و علمی داریم.
(اميدوارم بدونيد كه بعضي ازسوره هاوآيات قرآن ،برخي ديگر ازسوره هاوآيات روتكميل وحتي تكذيب ميكنه

یعنی خدا حرف خودش را تکذیب میکند؟؟؟؟؟؟
اين بحث ها ازدرك وفهم من وشما خارجه

زمانی میگفتند شاه سایه خداست پس فکر کردن به او نیز اشتباه است و...
خب دوست من یک سوال:
خدای شما برای من ها که همه چیز رو با دید منطق میبینیم چاره ای نیندیشیده؟
آیا من برای اینکه به جهنّم نروم باید فکر خود را که در پی یافتن خداست محدود کنم؟
چرا چون از سطح درکم بالا تر است؟
اصلا چرا از سطح فکرم بال تر است؟
در کل من اوّل باید بدانم که خدا است بعد چشم و گوشم را به هر چیز غیر او ببندم.
دوست نازنین، به این دیالگ بین اکبر و تقی توجه کن تا معنای دو پیام بالایی خودت را دریابی:
اکبر: تقی جان برو.
تقی: باشه الان میرم.
اکبر: تقی جان نرو!
تقی: تو که الان گفتی برو... چرا باز میگی نرو!؟ چرا حرف خودت رو تکذیب میکنی؟!
اکبر: من حرفم رو تکذیب نکردم! حرفم رو تکمیل کردم!! در ثانی، این بحث ها از درک و فهم تو خارجه!!!...تقی: خیلی متشکرم!

ممنون از هوشیار جان که همه چیز را شهودی شرح میدهند.
من کاری ندارم شما دین دارید یا نه یا اصلا خدارو قبول دارین یا نه چون این مسائل شخصی و مربوط به خودتونه ولی خواهش میکنم به مقدسات دیگران توهین نکنید از شما بعیده این طرزه نظر دادن شما بجای اینکه به خدای من توهین کنید سعی کنید دلایل اثبات نظراته خودتونو بدون توهین به ارزش های دیگران بیان بیان کنید

توهین به مقدسات همه حتی گاو پرست اشتباه است ولی تحلیل هیچ چیز حتی مقدسات اشتباه نیست.
نقل قول:: سوره ی اسرا یا اسرائیل آیه ی 16 هر گاه خواسته باشیم شهری را نابود کنیم عیاشانش را فرمان دهیم که در آن تباهی کنند پس سخن خداوند بر آن شهر راست آید و سخت آن را در هم کوبیم. سوره ی اعراف آیه ی 28: بگو که خداوند دستور عمل زشت نمیدهد. خدایی که خود اهل دروغ است از امتش چه انتظاری باید داشت (اميدوارم بدونيد كه بعضي ازسوره هاوآيات قرآن ،برخي ديگر ازسوره هاوآيات روتكميل وحتي تكذيب ميكنه!!!(شماچرا ميگردي آياتي رو مينويسي كه به مردم بفهموني خداترسناكه؟!!!(اين بحث ها ازدرك وفهم من وشما خارجه)-امتحان كردم اناري را.....انبساطش ازكنار اين سبد،سررفت...)

من نمیفهم شماها چرا وقتی جوابی ندارید زود صورت مسئله رو پاک میکنید .
اين بحث ها ازدرك وفهم من وشما خارجه یعنی چی؟؟؟؟؟بابا این جا باچند نفر آدم کتاب خون سرو کار دارید نه چند نفر آدم چشم وگوش بسته که اگه نتونستی جواب سوالش رو بدی زود بگی از درک ما خارجه ب قرن 21 نه قرون وسطی
آقای shapurbakhtiyar از همون کتابی که به اعتقاد شما کاملترین کتاب مثال زد شما اگه میتونی با استفاده از همون کتاب قانعش کن نه...........................................
درون سلول برویم و ببینیم کار پروتئین cychorome c چیست!!!
میتوکندریها، نوعی دستگاه انتقال انرژی هستند که موجب می‌شوند انرژی شیمیایی موجود در مواد غذایی با عمل فسفوریلاسیون اکسیداتیو ، به صورت پیوندهای پرانرژی فسفات (ATP) ذخیره شود.
میتو کندری به عنوان نیروگاه سلول عمل می کند.میتو کندری ها در تمام قسمتهای سیتوپلاسم سلول وجود دارند. اما تعداد آن ها در سلول بستگی به مقدار انرژی مورد نیاز سلول از چند صد تا چند صد هزار تغییر می کند.میتوکندریها در قسمتهایی از سلول متمرکز می شوند که مسئول تأمین متابولیسم انرژی هستند.
میتوکندریها از نظر شکل و اندازه متفاوتند؛ بعضی کروی، بعضی رشته ای و برخی شاخه دارند.میتوکندری جزو تشکیلات غشایی محسوب می شود و خود دارای دو غشاء می باشد.میتوکندری دارای غشایی دولایه لیپیدی پروتئینی است ، یعنی دارای یک غشای خارجی و دارای یک غشای داخلی است.
چین خوردگی هائی که داخل میتوکندری و رو به غشای داخلی وجود دارند ایجاد حجره هایی می کنند که حاوی آنزیمهای اکسیداتیو هستند که به حجره ها چسبیده اند.داخل میتوکندری پر از مایعی موسوم به ماده زمینه است،می باشد؛ که حاوی دستگاهی که مسئول سیکل اسید ستریک (چرخه کربس) است، می باشد. اکسیژن به داخل این مایع انتشار می یابد و توسط آنزیم های تنفسی (فلاو و پروتئینها و سیتو کرومها) مورد استفاده قرار می گیرد. آنزیمهای محلول با همکاری آنزیمهای چسبیده به حجره ها موجب اکسیداسیون مواد غذایی، و تولید آب و دی اکسید کربن و آزاد سازی انرژی می شوند.انرژی تولید شده جهت تولید ماده پر انرژی ATP ( آدنوزین تری فسفات) استفاده می شود.ATP از میتو کندری خارج و در تمام سلول پخش می شود و جهت انجام اعمال سلولی انرژی خود را آزاد می کند.
ATP یک مولکول نوکلئوتید است. ولی یک تفاوت اساسی با سایر نوکلئوتیدها دارد و آن اینست که به طور گسترده برای انتقال و ذخیره انرژی شیمیایی سلول به کار می‌رود. ATP ، یک مولکول ادنین است که سه گروه فسفات به آن متصل شده اند. پیوندی که مولکولهای فسفات را به ادنین وصل می‌کند، انرژی بسیار بالایی دارد. پیوند دو گروه از این سه گروه فسفات، به سادگی شکسته می‌شود و انرژی آزاد می‌کند. این دو گروه در طی فرآیندهایی مانند تنفس، دوباره از طریق پیوند کووالانسی به مولکول متصل می‌شوند. انرژی حاصل از ATP برای فعالیت های مختلف سلول از قبیل انتقال فعال، سنتز پروتئین و .. به کار می‌رود.مولکول ATP به کمک آب، تجزیه می‌شود (هیدرولیز) و ادنوزین دی فسفات (ADP) ، فسفات غیر آلی، و انرژی به دست می‌آید. این واکنش می‌تواند باز هم ادامه پیدا کند تا ادنوزین مونو فسفات (AMP) ، فسفر و انرژی حاصل شوند. فسفر آزاد شده در سلول نگهداری می‌شود و هنگام تبدیل مجدد AMP به ATP مورد استفاده قرار می‌گیرد. مولکول ATP در یک سری واکنش شیمیایی موسوم به فسفریلاسیون اکسیداتیو ساخته می‌شود.
در شکل زیر نقش پروتئین cychorome c را به صورت انیمیشن ببینید.
http://ghoranvaelm.blogfa.com/
قرآن و اتساع زمان
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ‏
‏فرشتگان و جبرئيل در روزی که مقدار آن پنجاه هزار سال است به سوی او عروج می کنند.‏
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاء إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ
كار [جهان‏] را از آسمان تا زمين، اداره مى‏كند آن گاه [نتيجه و گزارش آن‏] در روزى كه مقدارش- آن چنان كه شما [آدميان‏] برمى‏شماريد- هزار سال است، به سوى او بالا مى‏رود.
آفریدگار در آیه اول مدت زمان عروج فرشتگان به سوی آفریدگار را در روزی می داند که پنجاه هزار سال است اما در آیه دوم وقتی این روز را نسبت به ما انسانها که ساکن زمین هستیم بیان می کند، آن را هزار سال می داند. به عبارت دیگر این روز برای ما ساکنان زمین هزار سال است اما برای فرشتگان که با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت می کنند این روز پنجاه برابر یعنی پنجاه هزار سال می باشد.
دقت داشته باشید که در آیه اول این روز (مدت زمان عروج از زمین به سوی آسمان) نسبت به فرشتگان بیان شده است و در آیه دوم این روز برای ما انسانها که بر روی زمین هستیم بیان شده است و در حقیقت خداوند میان زمانی که بر ما می گذرد و زمانی که بر فرشتگان می گذرد تفاوت قائل شده است.
ما می دانیم که سرعت باعث گذر کند زمان می‌‌شود، یعنی زمانی که ناظر ساکن اندازه می‌‌گیرد، طولانی‌تر از زمان اندازه گیری شده توسط ناظری خواهد بود که با سرعت از او دور می‌‌شود.
همانطور که در رابطه فوق می بینید در سرعتی برابر با سرعت نور، مخرج کسر به سمت صفر میل می کند. و لذا زمان به سمت بی نهایت میل خواهد کرد. در آزمایش زیر که معروف به آزمایش میون(Muon) می باشد این موضوع نشان داده شده است. همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید، با افزایش سرعت، زمان دچار انبساط می شود.
بهترین و دقیق ترین مشاهده اتساع زمان،آزمایشی به نام آزمایش میون ها است که اثر کند شدن زمان را به خوبی نشان می دهد. در این آزمایش شار میون ها در ارتفاعات مختلف از جو زمین اندازه گیری و با مقدار بدست آمده از محاسبات کلاسیکی مقایسه می شود. میون یک لپتون است که از واپاشی پیون ها در ارتفاعات گوناگون در جو زمین تولید می شود. نیم عمر سکون میون،0.00000156 ثانیه است. به دلیل این نیم عمر کوتاه، با وجود سرعت بسیار زیادی که دارند (0.98 سرعت نور) تعداد قابل توجهی از آنها در راه رسیدن به سطح وا می پاشند.مقایسه میان مقدار اندازه گیری شده شار میون ها با محاسبات نسبیتی و کلاسیکی شار در سطح، تایید محکمی بر اثر انبساط زمان است.
در معراج پیامبر(ص) نیز اتساع زمان اتفاق می افتد و زمان برای ایشان دچار انبساط می شود. اينشتين در رساله ای "نظريه نسبيت" خود را با برخی احاديث که در رابطه با معراج پیامبر(ص) تطبيق داده و نوشته که احاديث دین اسلام نظريه پيچيده "نسبيت" را ارائه داده ولي اکثر دانشمندان متوجه آن نشده اند. از آنجمله حديثي است که در مورد معراج جسماني رسول اکرم(ص) نقل شده که: هنگام برخاستن از زمين دامن يا پاي مبارک پيامبر(ص) به ظرف آبي ميخورد و آن ظرف واژگون ميشود. اما پس از اينکه پيامبر اکرم(ص) از معراج جسماني باز ميگردند مشاهده ميکنند که پس از گذشت اين همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ريختن روي زمين است. اينشتين اين حديث را از گرانبهاترين بيانات علمي پيشوايان شيعه در زمينه ي "نسبيت زمان" دانسته و شرح فيزيکي مفصلي بر آن مينويسد.
http://ghoranvaelm.blogfa.com/cat-14.aspx
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک