رسته‌ها
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 134 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 134 رای
.
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است

راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.

با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.


http://www.khodavaelm.blogfa.com/
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
114
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mohammadali123
mohammadali123
1389/09/07

کتاب‌های مرتبط

Universe
Universe
5 امتیاز
از 4 رای
سرچشمه‌ های مدرنیته
سرچشمه‌ های مدرنیته
4.4 امتیاز
از 11 رای
فیزیک جهان ما
فیزیک جهان ما
4.1 امتیاز
از 9 رای
introduction to cosmology
introduction to cosmology
4.4 امتیاز
از 12 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی علم راهی بسوی آفریدگار جهان

تعداد دیدگاه‌ها:
1768
موضوع جالب ديگر در زندگي زنبوران عسل اين است كه آنها نسبت به نظافت و پاكيزگي بسيار حساس هستند بطوريكه هيچگاه روي نقاط آلوده و كثيف نمي نشينند اگر يكي از آنها روي نقطه آلوده اي نشسته باشد وقتي كه بخواهد وارد كندو شود زنبورهاي محافظ از ورود آن جلوگيري مي كنند و در مواردي زنبور آلوده را با خشونت مي كشند به همين جهت دسته اي از زنبورهاي كارگر ماموريت پاكيزگي كندو را برعهده دارند
زنبور عسل نقش مهمی در باروری گياهان دارد و اگر زنبور نبود چه بسا كه در بسياری از اوقات باروری گياهان امكان پذير نبود. زنبور عسل وقتی بر روی گلی می‌نشيند، دانه‌های گرده را از اندام نرينه گل (پرچم) با خود برمی‌دارد و هنگامی كه به سوی گل ديگری می‌رود، با اين دانه‌های گرده اندام مادينه گياه (تخمدان) را بارور می‌سازد، وبنا به اظهارات اتحاديه ملی پرورش دهندگان زنبور عسل در فرانسه، زنبور عسل اقدام به تلقيح وباروری گل آفتابگردان و درختان سيب به ميزان ۷۰٪ و توت فرنگی و گيلاس به میزان ۸۰٪ و درختان ميوه دار كوچک به ميزان ۹۰٪ و شبدر و یونجه بنفش به ميزان ۱۰۰٪ می‌نمايد و اگر زنبور عسل نباشد، ميزان توليدات گیاهی به شدت كاهش می‌یافت و بدين گونه قبل از اين كه به موضوع اهميت توليد عسل بپردازیم، بايد كمی واقع بين باشيم و دريابيم كه زندگی ما بدون زنبور عسل بسيار دشوار می‌شد. باغداران و كشاورزان به خوبی از نقش زنبور عسل در باروری گياهان و افزايش محصولات كشاورزی آگاه هستند و به همین علت هیچ گاه در اجاره دادن باغ‌های خود به پرورش دهندگان زنبور عسل ترديد نمی‌کنند وبدين وسيله سعی می‌کنند كه ميزان توليد محصولات خود را دوبرابر سازند.
ما انسانها نتوانسته ایم که خداوند را آنگونه که شایسته است بشناسیم و عقیده و ایمان ما نسبت به خداوند طوری باشد که از شادی و مسرت یکدیگر شاد و خرسند، و از غم و اندوه یکدیگر محزون و متاثر باشیم. ولی زنبور عسل چون خداوند را بهتر از ما می شناسند، از درد و رنج یکدیگر دچار اندوه می شوند. وقتی که در کندوی زنبور عسل یکی از زنبورها مجروح می شود به خوبی آشکار است که تمام زنبورها دچار رنج و شکنجه هستند. در این حالت زنبورها نظیر عزادارن و سوگواران سرهای خود را به یکدیگر نزدیک می کنند و حتی المقدور خود را کوچکتر می نمایند و یک نوع حالت تاثر و تاسفی از وضع آن ها نمایان است که حتی آنهایی که مطالعاتی در احوال این جانور نکرده اند، می فهمند که در کندو یک واقعه عجیب و غیر عادی اتفاق افتاده است. همچن در شهر موریانه اگر شما یکی از آنها را به قتل برسانید دفعتا کارها متوقف می شود و جانوران نابینا که تا آن لحظه مشغول فعالیت بودند، بی حرکت در جای خود می ایستند و از اعماق شهر یک نوع صدای سوت حزن آلود به گوش می رسد که صدای آن با سوت جنگ و یا سوت ماموران نظامی بکلی فرق دارد. در زندگی موریانه و مورچه و زنبور عسل آنچه اصلا وجود ندارد تظاهر و خدعه و تقلب می باشد. در هر حال، هدف اجتماعی آنها خیلی بزرگتر از ماست و به همان نسبت به احتمال قوی ایمان آنها به خداوند بیشتر از ما می باشد.
براستی که زندگی پیچیده این حشرات ما را به شگفتی می اندازد. آری این آفریدگار قادر است که به این حشرات کوچک وحی کرده که چگونه زندگی کنند.
اجاه بدهید این شهر عظیم را که کندوی عسل است در طی چندین سطر بشناسیم. بدیهی است که ما نمی توانیم از دریچه چشم زنبور عسل این شهر را ببینیم زیرا هر یک از چشم های زنبور عسل هفت هزار زاویه دارد و علاوه بر این، سه چشم مدور دیگر هم روی پیشانی زنبور قرار گرفته و معلوم نیست که در این چشم ها دنیا چگونه منعکس می شود. ولی فرض می کنیم که چثه ما به اندازه چثه زنبور عسل بوده و همین چشم های فعلی را هم داشته باشیم و آن وقت با رعایت تناسب کندو را به این شکل می دیدیم:
از بالای گنبد عظیمی که ارتفاع آن به اندازه برج ایفل می باشد تا سطح زمین صدها دیوار عظیم و متوازی ساخته شده و این دیوار عظیم و متوازی ساخته شده و این دیوار ها در وسط ظلمت و فضای خالی بنا گردیده و هیچ یک از عمارات زمین از حیث عظمت و رعایت اصول هندسی به پای آن نمی رسد. هر یک از این دیوارها هزاران خانه دارد و تمام خانه ها پر از خوار و بار است که برای چهار نسل بعد از آنها کافی است. یک قسمت از این خانه ها شفاف بود و محتوی مواد زرد و سفید و قرمز و آبی و بنفش و غیره است و این مواد شفاف شیره گلها می باشد که هنوز مبدل به عسل نشده است. در اطراف خانه هایی که محتوی مواد خام است، خانه های دیگری است که نظیر یک مقرنس عظیم دویست متری روی هم قرار گرفته و در این جا بهترین عسل کندو یعنی عسل ماه اردیبهشت در بیست هزار انبار ذخیره و مهر و موم شده و هرگز ملت زنبور عسل این انبارها را نمی گشاید مگر در سخت ترین ایام گرسنگی و بالای این مقرنس عظیم هزارها کارخانه است که در آن جا شیره های گل روزهای تابستان مبدل به عسل می شود و هزارها کارگر دقیق و زحمتکش دائما هوای کارخانه را تجدید می نماید که در نتیجه کثافات هوا لطمه بزرگی بر ساختمان عسل وارد نیاید.
در وسط این کندوی عظیم سیصدمتری که از دریچه چشم زنبور به اندازه برج ایفل بلندی دارد، ده هزار انبار مخصوص تخم زنبور است که در آینده زنبور عسل خواهند شد. و در 16 هزار انبار دیگر کرم هایی که بدوا تخم بوده و اینک جان گرفته اند زندگی می نمایند که به تدریج بال در آورده و مبدل به زنبور عسل می شوند و چهار هزار خانه دیگر جایگاه کودکانی است که رشد آنها از کرم زیادتر بوده و هزاران دایه این فرزندان را پرستاری می نمایند و بالاخره در زیباترین و بهترین نقاط کندو کاخ های ملکه زنبور قرار گرفته است.
آیا می دانید: چرا زنبور عسل از شکل شش ضلعی برای ساخت خانه خود استفاده می کند؟! جالب است که بدانید که براساس محاسبات ریاضی شش ضلعی یکی از بهینه ترین و بهترین اشکال هندسی است زیرا در شش ضلعی در عین مصرف کمترین مصالح برای ساخت کندو، بیشترین حجم برای ذخیره عسل و همچنین بیشترین استحکام کندو حاصل می شود.
ادامه دارد
يک فيزيکدان ايتاليايي مدل تئوريکي ساخته است که از طريق يکتايي هاي خام که در کهکشان ها قرار دارند، پرش به گذشته را پيش بيني مي کند.
فرناندود فليشچه، استاد فيزيک دانشگاه پادوا در ايتاليا در زمره دانشمنداني است که تئوري هاي پرش در فضا زمان کهکشان ها را با استفاده از يک ماشين زمان فرضي توسعه داده اند. اين فيزيکدان با بررسي پديده هاي مختلف کيهاني و فرمول هاي رياضي، مدل تئوريکي را ساخته است که پرش به گذشته را از طريق يکتايي هاي عريان که در کهکشان ها پيدا مي شوند ، امکان پذير مي کند.
اين فيزيکدان در خصوص يکتايي عريان توضيح داد : وقتي يک سياه چاله براي فروپاشي ستاره اي که در ميدان گرانش آن قرار گرفته شکل مي گيرد، در داخل سياه چاله يک يکتايي به وجود مي آيد. يکتايي درحقيقت منطقه اي از سياه چاله است که موقعيت هاي غيرعادي را ايجاد مي کند. نوري که سياه چاله از يک ستاره بدست مي آورد مانع مشاهده يکتايي مي شود. اما گروهي ديگر از يکتايي ها وجود دارد که به آنها يکتايي عريان گفته مي شود. نور، اين يکتايي ها را نمي پوشاند و بنابراين قابل رويت هستند. از يکتايي هاي عريان مي توان اطلاعاتي درباره ميدان گرانشي سياه چاله به دست آورد. درحقيقت در داخل اين ميدان گرانشي پديده ها به طرز استثنايي تغيير مي کنند که وارونگي زماني يکي از اين تغييرات عجيب است.
به اعتقاد اين دانشمند در يکتايي، ذرات نسبت به زمان وارونه حرکت مي کنند، همانطور که پيش از اين تئوري، نسبيت انيشتن اين پديده را پيش بيني کرده بود. در واقع اگر در زندگي ما ثانيه ها به صورت ۱،۲،۳ جلو مي روند براي کسي که دريکتايي عريان زندگي مي کند ، نسبت به مشاهده گري که از خارج به آن نگاه مي کند، بصورت ۱- ، ۲- ، ۳- پيش مي روند.
به هر حال می بایست منتظر پیشرفت بیشتر علم بشر باشیم و این را بپذیرم که علم ما نسبت به آیندگان ناقص تر است همانگونه که علم ما نسبت به گذشتگان کامل تر است.
http://tech-info.persianblog.ir/post/2
اما در مورد انرژی:
بیشتر دانشمندان بر این عقیده هستند که سفر به آینده به کمک یک پدیده طبیعی صورت می‌گیرد. در این خصوص سه پدیده مد نظر است: سیاهچاله های دوار، کرمچاله‌ها و ریسمانهای کیهانی.
8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)
شاید من نمیتونم منظورم رو برسونم ولی منظور این جمله ی شما رو اصلا نمیفهمم
پیامبر در این سفر از حال به آینده و از آینده به گذشته برگشته است. و لحظه بازگشت از آینده به گذشته، به اندازه خالی شدن کوزه آب از لحظه حال جلو تر بوده است. اما علم می گوید که نمی توان از لحظه حال به زمان قبل تر رفت.
من گفتم از نظر علمی بازگشت به گذشته ثابت نشده ولی شما باز داری میگی که پیامبر از آینده به گذشته برگشته دوست عزیز شما نمیتونین موضوعی رو که بهش جنبه ی ماورایی ومافوق بشری میدید با قوانین فیزیکی توضیح بدید قوانین فیزیکی فقط در محدودی مادی درستند همین رفتن به آینده اگه بخوایید این جوری توجیحش کنید بلاخره یه سری سوال پیش میاد که باید بتونین جواب بدین همین نسبیت از شما میپرسه با چه سرعتی این سفر انجام شده ومهمتر از اون چه فاصله ای طی شده
یعنی شما میخوایید بگید خدا مثلا در فاصله 1میلیون سال نوری از زمین قرار داره.خوب اگه میخوایی از این نظریه استفاده کنی باید این قید وبندهاش رو هم قبول کنی.
این تئوری نسبیت نزدیک یه قرنه که ارائه شده ولی حداکثر سرعتی که بشر تونسته برسه هنوز خیلی با سرعتهای نسبیتی فاصله داره شما که یه همچین ادعایی دارید باید بتونید به این سوال جواب بدی انرژی از کجا تامین شده چه جوری میشه به این سرعت بالا رسید
این سوال رو به یه آدم قرن 21از شما میپرسه نه یه آدم 1400سال پیش
تشکر
البته آفریدگار قادر به انجام هر کاری هست. و معجزه نیز با اسباب و قوانینی انجام می شود که برای ما ناشناخته هستند.
اما در مورد روش علمی انجام این کار می توان در مورد امکان سفر به آینده آنها اندیشه کرد.
http://www.khodavaelm.blogfa.com/cat-9.aspx
احتمالاً این را هم خواهید دانست که سفر به آینده در حال حاضر هنوز کاملاً شدنی نیست.

برای بشری شدنی نیست که تا 120 سال پیش پرواز در آسمان برایش تنها یک رویا بود اما امروز قادر به سفر به فضا شده است. چیزی که مهم است این است که از نظر تئوری امکان پذیر می باشد و تنها نیازمند پیشرفت بیشتر تکنولوژی است. از طرف دیگر در معراج پیامبر نه با علم و قدرت بشری بلکه با علم و قدرت طراح بینهایت هوشمند انجام شده است
در ضمن یادتان باشد اگر من هم میکروفونهای مینیاتوری و ریز را در زیستگاه سوسکها نصب کنم. صدای بالا و پایین رفتن و ارتعاش شاخکهای بلند این حشرات و صدای جویده شدن غذا به کمک آرواره های آنها را نیز میتوانم بشنوم.

مطمئنا اگر مورچه های مختلف در شرایط متفاون و به هنگام مواجه شدن با دشمن : صدای خاصی را تولید کنند. اسم این مکالمه است. البته دانشمندان تنها توانسته اند چهار صدای مختلف را درک کنند. که یکی از آنها به هنگام مواجه شدن با دشمن می باشد. اگر فرصت شود اصل مقالات و ترجمه آنها را می گذارم.
بازگشت به گذشته از نظر علمی ثابت نشده

پیامبر در این سفر از حال به آینده و از آینده به گذشته برگشته است. و لحظه بازگشت از آینده به گذشته، به اندازه خالی شدن کوزه آب از لحظه حال جلو تر بوده است. اما علم می گوید که نمی توان از لحظه حال به زمان قبل تر رفت. همچنین بنده با بیان این جمله:"""این نشان می دهد که در صورت سفر به آینده و بازگشت به گذشته باز اندک زمانی(به اندازه ریختن آب از کوزه ) از لحظه سفر خواهد گذشت""" منظورم این است که سفر به گذشته (زمان قبل تر از حال) احتمالا امکان پذیر نیست.
در مورد سفر به آینده تا اونجا که ما خوندیم امکان سفر به آینده هست

آیا همین کافی نیست. نکند انتظار دارید در مورد چگونگی و انرژی این سفر برای شما صحبت کنم. بنده فکر می کنم همین که این موضوع شدنی است می تواند نشان دهنده صداقت محمد(ص) امین باشد. هر چند وقتی در 1400 سال پیش از چنین چیزی سخن گفت موضوعی غیر عقلانی برای عده ای بوده است.
از نظر شما سفر به آینده توهم باشد اما از نظر علم امروز موضوعی کاملا شدنیست.

شما اگر همین را بدانید که برای سفر به آینده نیازی به زین کردن اسبی به نام براق نیست. و برای معراج در آسمان نیازی به تاختن اسب نیست. احتمالاً این را هم خواهید دانست که سفر به آینده در حال حاضر هنوز کاملاً شدنی نیست.
نکند شما یک قدم از دانشمندان فیزیک امروزی جلوتر هستید!!
اگر این کار امروزه شدنی است فرمولش را مطرح کنید و نامتان را با کتاب (( چگونه با موی سیاه معراج کنیم و با موی سپید برگردیم؟)) جهانی سازید.
مورچه ها با ارتعاش شاخک هایشان صدا تولید می کنند و هر صدا معنی و مفهوم خاصی دارد و چیزی در حد مکالمه است و در سایتی که معرفی کردم. قسمت : طبیعت، می توانید صدای آنها را بشنوید. یعنی اگر صدای مورچه ها را هم بشنوید باز انکار می کنید..

هرچه مرتعش شود تولید صدا میکند. چه دیاپازون؛ چه شاخک سوسک؛ چه آرواره ملخ هنگام جویدن برگ!! ارتعاش هرچیزی باعث ایجاد صوت است چون ارتعاش مساوی است با جابجایی هوا و این یعنی ایجاد صدا.
ارتعاش آنتن حشرات معنا دارد اما نه در حد مکالمه دو طرفه (دیالگ) انسانی! مکالمه یعنی برقراری یک دیالگ کلامی! ثانیاً پیامرسانی از طریق شاخک؛ میان حشره با حشره صورت میگیرد. نه میان حشره با انسان!!! حشرات در مورد کشف منبع غذایی، احساس منبع خطر؛ یافتن جفت برای تولید مثل پیامهایی به یکدیگر ارسال میکنند. که اینها ربطی به سخنرانی کردن و جمله بندی کردن قابل شنود توسط انسان ندارد!!!!
که اگر چنین باشد کتاب ((کلیله و دمنه)) علمی ترین و الهی ترین معجزه قرن است! چون خر و گاو و کرم شب تاب و میمون و ... همه با هم و با انسان نیز حرف می زنند.
اینجانب از اغراق شاعرانه خوشم نمی آید و مسئولم که منطقی صحبت کنم. نه اینکه رمان تخیلی و شاعرانه را در مورد شاخک مورچه ها ارائه دهم.
عزیزان را به کاربرد شاخک در مورچه ها بر حسب آخرین اطلاعات حشره شناسی دعوت میکنم.
Antennae are the primary olfactory sensors of an insect[1] and are accordingly well-equipped with a wide variety of sensilla (singular: sensillum).
آنتن ها در اصل حسگرهای بویایی حشرات هستند. در ساختار این شاخکها انواع متفاوتی از ریزواحدهای حسگر به نام ((سنسیلوم)) وجود دارد. که جمع سنسیلوم میشود سنسیلا.
Two antennae ("feelers") are attached to the head; these organs detect chemicals, air currents and vibrations; they are also used to transmit and receive signals through touch.
دو آنتن ( شاخکهای حسگر) به سر متصل هستند؛ این ارگانها؛ دارای کاربردهای زیرند:
1- تشخیص و شناسایی مواد شیمیایی (detect chemicals)
2- تشخیص جریانات هوا (air currents)
3- تشخیص ارتعاشات (vibrations)
4- انتقال دادن و دریافت کردن سیگنالها از طریق تماس و بصورت لمسی (تماس مستقیم)
حال به ادامه توجه کنید:
Olfactory receptors on the antennae bind to odour molecules, including pheromones. The neurons that possess these receptors signal this binding by [b]sending action potentials down their axons to the antennal lobe in the brain.
حالا یک مورچه از همانهایی که در کلیله و دمنه حرف میزند رو به لشکر مورچگان کرده است و گفته است بروید به لانه تا زیر پای سلیمان و لشکرش له نشوید... سلیمان هم این را شنیده است و تبسم کرده (خندیده)...
راستش را بخواهی من هم وقتی وارد حمام شدم و چراغ را روشن کردم دیدم پنج سوسک حمام به درشتی گنجشک فرار کردند و در چاه حمام مخفی شدند. راستش را بخواهی من فهمیدم که سوسکها به کمک چشم مرکبشان و شاخکهای بلندشان خطر وجود من را شناختند و در رفتند... اما من نمی توانم با زبانی شاعرانه و ادبی بگویم سوسک اولی گفت بچه ها تقی آمد همگی در برین با دمپایی شما رو نکشه!!! این توصیف من علمی نیست؛ تخیلی است.
در ضمن یادتان باشد اگر من هم میکروفونهای مینیاتوری و ریز را در زیستگاه سوسکها نصب کنم. صدای بالا و پایین رفتن و ارتعاش شاخکهای بلند این حشرات و صدای جویده شدن غذا به کمک آرواره های آنها را نیز میتوانم بشنوم.
که این صدا، الهی بودن کلیله و دمنه را مشخص نمیکند. زیرا در کلیله و دمنه نیز حشرات مثل انسانها حرف میزنند. اما این چه ربطی دارد به صدای ارتعاش شاخکها!!
ادبیات؛ ادبیات است و در آرایه ادبی شخصیت بخشی(PERSONIFICATION)؛ ما به حیوانات و کائنات؛ صفات انسانی نظیر دکلمه می بخشیم. این ربطی به توصیفات دقیق علمی ندارند.
بهmbx84 "" زیرا در این معراج، بهشتیان و جهنمیان را می بیند. (هنوز که قیامت اتفاق نیفتاده است پس پیامبر به آینده رفته است.) (آینده ما) و سپس طبیعتا می بایست از آینده به گذشته بازگشته باشد. و این نشان می دهد که در صورت سفر به آینده و بازگشت به گذشته باز اندک زمانی(به اندازه ریختن آب از کوزه ) از لحظه سفر خواهد گذشت. (لازم به ذکر است که سفر به آینده از نظر علم امروز موضوعی شدنی است.)

در مورد سفر به آینده تا اونجا که ما خوندیم امکان سفر به آینده هست(ولی هنوز خیلی مونده تا عملی شه ودر حد حرفه) ولی در مورد بازگشت به گذشته من هیچ مطلب علمی معتبری ندیدم هیچ مطلبی.من خودم فیزیک خوندم وبا نسبیت تاحدودی آشنایی دارم شما اگه مطلب من رو دقیق مطالعه میکردید بحث من سفر به آینده نیست بلکه بازگشت به گذشته ست بازگشت به گذشته از نظر علمی ثابت نشده اگه پیامبر به معراج رفته وقتی برگرده مدت زمان زیادی از دید ناظر ساکن گذشته یعنی وقتی برگرده ممکن هزاران سال گذشته باشه که این زمان بستگی به مسافت پیموده شده وسرعت داره
اما به اون دوتا سوال دیگم جواب ندادید
نحوه ی تامین انرژی و منبع معتبر برای مقاله اینشتین
نظر من:
1- در زیرهر کتاب متناسب با آن کتاب بحث شود
2- موضوع این کتاب خداشناسی است. پس پیرامون آن سخن بگوئیم
3- بیان اعجازهای قرانی در زیر این کتاب، به عنوان راهی برای اثبات وجود آفریدگار بیان می گردد و مورد بررسی قرار می گیرد. زیرا
""" یکی از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. """"
4- شبهات قرانی را در زیر کتاب: قرآن هرگز تحریف نشده است و یا کتابهایی قرآنی قرار بدهید.
5- ابتدا خودتان شبهات را بررسی و مهمترین شبهه را که به نظرتان می رسد بیان کنید. اینگونه برای وقت دیگران ارزش قائل شده اید.
6- به گونه ای رفتار بکنیم که حداقل در ظاهر نشان دهند نوعی تلاش برای حقیقت یابی باشد. کپی پیست ده ها شبه در یک کامنت نشان دهند نوعی هوچی گری است تا یک بحث علمی جهت یافتن حقیقت.
دوستان می توانند پاسخ بسیاری از شبهات قرانی را در زیر کتاب: قرآن هرگز تحریف نشده است بخوانند
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک